مالک باشگاه شهرخودرو مشهد پس از شکست تیمش در استادیوم آزادی، ادعاهای عجیبی را در مورد تمایل «بعضی‌ها» به قهرمانی «پرسپولیس» در فوتبال ایران مطرح می‌کند. پرسپولیسی‌ها البته به شنیدن این جنس ادعاها خو گرفته‌اند اما سوال بزرگ اینجاست که آیا شهرخودرو با چنین کیفیتی، اصلا یکی از مدعیان قهرمانی لیگ برتر به شمار می‌رود؟ آیا فاصله این دو تیم در جدول به اندازه‌ای نبوده که حتی پیروزی مشهدی‌ها در این نبرد، چیز زیادی را تغییر ندهد؟ این که دو بازیکن سابق نساجی پس از پیوستن به این باشگاه به دلیل مشکلات مربوط به قرارداد با تیم قبلی «محروم» شده‌اند، چه ارتباطی به باشگاه پرسپولیس دارد؟ اگر اعتراضی هم مطرح باشد، چرا به جای کمیته انضباطی به پرسپولیس اعتراض می‌شود؟ آیا در آسیا هم می‌خواهند تیم خاصی قهرمان شود که شهر خودرو هر هفته شکست می‌خورد؟ آیا مجتبی سراسیایی، در حد و اندازه‌های سرمربیگری در چنین باشگاهی بوده است؟ حمیداوی، اتهام ‌زدن را به پاسخ‌ دادن به همه این سوال‌ها ترجیح می‌دهد. این «فرار رو به جلو» در همه باشگاه‌های دیگر نیز کم و بیش دیده می‌شود. استقلالی‌ها هنوز بعد از هر شکست، «وزیر» را در جایگاه متهم ردیف اول قرار می‌دهند و او را به پرسپولیسی ‌بودن متهم می‌کنند. سپاهانی‌ها نیز حتی با وجود عمل به توصیه هواداران‌شان برای بازی نکردن بدون تماشاگر، همچنان رای کمیته انضباطی را یک‌طرفه توصیف می‌کنند. مالک باشگاه تراکتورسازی نیز در حالی که با وجود میلیاردها هزینه و عوض کردن ده‌ها مربی ریز و درشت در این باشگاه، هنوز نتوانسته به یک جام دست پیدا کند، با هر فرصتی که به دست می‌آورد تاریخ باشگاه رقیب را زیر سوال می‌برد. کاش آتا زنوزی به جای حساس ‌شدن روی ریشه‌های تاریخی اسم باشگاه پرسپولیس، فهرست اموال و همچنین بدهی‌های بانکی‌اش را برای هواداران فوتبال منتشر کند و توضیح بدهد که چطور به این ثروت دست پیدا کرده است؟ کاش او توضیح بدهد که چطور به صورت همزمان مالک دو تیم لیگ برتری با منافع مشترک است؟ آیا اگر در لیگ برتر ایران نیز قانون «فیرپلی مالی» اجرا می‌شد، تراکتورسازی می‌توانست به حیاتش در این سطح ادامه بدهد؟

چنین حرف و حدیث‌هایی، همیشه در مورد تیم‌های قهرمان لیگ مطرح بوده‌اند. وقتی سپاهان قهرمانی‌ها را قبضه می‌کرد، خیلی‌ها معتقد بودند که این جام‌ها در سلامت به دست نیامده‌اند و وقتی استقلال با ژنرال قهرمان لیگ می‌شد، خیلی‌ها انواع و اقسام اتهام‌ها را نثار این سرمربی می‌کردند. همه این زمزمه‌ها اما سپری شدند و تاریخ قهرمان‌ها را به خاطر سپرد. این اتهام‌ها نه‌تنها ضربه‌ای به انگیزه پرسپولیسی‌ها نمی‌زنند، بلکه انگیزه ستاره‌های این تیم را چندبرابر می‌کنند. شاید این بزرگ‌ترین شانس پرسپولیس باشد که رقبا به جای جنگ مستقیم با آنها، به سراغ بهانه‌گیری و فرار از مسئولیت می‌روند. تا زمانی که تیم‌های حریف به جای الگو گرفتن از یک تیم موفق، آنها را نفی کنند و دستاوردهایش را به راحتی زیر سوال ببرند، لیگ برتر قهرمان دیگری نخواهد داشت. این حقیقتی است که باشگاه‌های دیگر دیر یا زود به آن پی خواهند برد.