آریا طاری

درجا زدن فوتبال ایران، تنها به دلیل مشکلات «سخت افزاری» نیست. درجا زدن فوتبال ایران، تنها نتیجه فقر امکانات نیست. این فوتبال به خاطر قیمت دلار درجا نمی‌زند. بزرگ‌ترین مشکلی که این فوتبال را تهدید کرده و خواهد کرد، فقدان صداقت در مدیریت است. مدیران فوتبال ایران دیگر عادت کرده‌اند که به مردم دروغ بگویند. دیگر عادت کرده‌اند که حقیقت را پنهان کنند و از شفافیت گریزان باشند. حتی وقتی خلاف گفته آنها هم ثابت می‌شود، یک نفر با استعلاجی پزشکی خودش را پنهان می‌کند و دیگری هر انتقادی را مترادف «نخبه کشی» می‌داند. این فوتبال با این مدیرها به جایی نمی‌رسد. این فوتبال با هیاهوسالارها، کوچک‌ترین پیشرفتی را تجربه نمی‌کند.

رقم قرارداد سرمربی بلژیکی تیم ملی، سرانجام فاش شد. در شرایطی که مهدی تاج دائما اصرار داشت که ویلموتس را با یک رقم معقول و هزینه‌ای به مراتب ارزان‌تر از کارلوس کی‌روش به خدمت گرفته، حالا مشخص شده که رقم این قرارداد سنگین و باورنکردنی، هشت میلیون یورو بوده است. ویلموتس برای سه سال از فوتبال ایران، هشت میلیون یورو طلب کرده بود. مردی که حتی در کشور خودش به عنوان یک مربی درجه یک پذیرفته نمی‌شد، توانست چنین قراردادی با فدراسیون فوتبال ایران ببندد. فدراسیون تا همین‌جا دو میلیون یورو به ویلموتس پرداخت کرده و بعید نیست در پرونده نهایی فیفا نیز، بازنده شود و 6 میلیون بعدی را نیز به حساب این مربی واریز کند. این یک رسوایی تمام‌عیار است. این یک فاجعه بزرگ به شمار می‌رود. همه مدیرانی که چنین قراردادی بسته‌اند، باید محاکمه شوند. همه مدیرانی که حتی به اندازه یک نقطه در امضای این قرارداد سهیم بوده‌اند، باید برای پاسخگویی به صف شوند. همه می‌دانیم که در فوتبال ایران، هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد. مهدی تاج به سادگی مشکلات قلبی را بهانه کرد و از فدراسیون رفت. در یک شرایط استاندارد تاج حتی اگر روی تخت بیمارستان هم باشد، باید در این خصوص جواب بدهد اما در ایران، عملا کسی با این مدیر کاری ندارد. این ضربه بزرگی که او به بیت‌المال زده، چطور باید جبران شود. این بحران مالی بزرگ در فدراسیون، چه سرانجامی خواهد داشت. اصلا نباید انتظار راستگویی را در این فوتبال از هیچ مدیری داشته باشیم. این همان فوتبالی است که اساسنامه‌اش به زبان‌های فارسی و انگلیسی با هم تفاوت دارند. یعنی ما در ایران، یک مدل از اساسنامه را به اجرا درمی‌آوریم اما در گزارش به فیفا، اساسنامه دیگری را مرجع قرار می‌دهیم. به همین سادگی. به همین تلخی.

در فوتبال ایران وقتی جمله «خیال‌تان راحت» را می‌شنویم، خیال‌مان از همیشه ناراحت‌تر می‌شود. این همان جمله‌ای بود که پس از جدایی مارک ویلموتس شنیدیم. مدیران وقت فدراسیون اصرار داشتند که کوچک‌ترین شکایتی گریبانگیر فوتبال ایران نخواهد شد اما حالا تهدید مربی بلژیکی، بالای سرمان پرواز می‌کند. این همان جمله‌ای است که وقتی وینفرد شفر از استقلال جدا شد، از فتحی شنیدیم. آقای مدیر تاکید داشت که با توجه به قرارداد شفر و باشگاه بنی‌یاس امارات، استقلال دیگر نباید کوچک‌ترین غرامتی به او پرداخت کند. خطیر به عنوان یک حقوقدان، دائما در این مورد حرف می‌زد اما حالا رای نهایی پرونده  شفر، به ضرر باشگاه استقلال صادر شده و باشگاه باید میلیاردها تومان به او بپردازد. آقای خطیر اما همچنان زیر بار نمی‌رود و به دفاع از دوران ناامیدکننده‌اش در باشگاه استقلال می‌پردازد. آن هم در روزهایی که خیلی از هواداران استقلال به خاطر همه دروغ‌ها، دوست دارند مثل علیرضا حقیقی با این مدیر برخورد کنند! وقتی ایسما و منشا در حال ترک استقلال بودند، همین آقای مدیر تاکید داشت که باشگاه نباید هیچ رقمی به آنها پرداخت کند. حالا اما هر دو نفر دست به شکایت زده‌اند و دیر یا زود حکم محکومیت استقلال را خواهند گرفت. در فوتبالی که روی مدار دروغ‌ها بچرخد، اوضاع هرگز بهتر از این نخواهد شد. از فوتبالی که مدیرانش به همین راحتی دروغ می‌گویند، نباید انتظار پیشرفت داشته باشیم. این فوتبال عملا به بیراهه رفته و دیگر راهی برای نجات آن وجود ندارد. این فوتبال عملا به بن‌بست رسیده و دیگر نباید کوچک‌ترین امیدی به آن داشته باشیم.

استقلال، پرسپولیس و تیم ملی، به محلی برای درآمدزایی خارجی‌ها تبدیل شده‌اند. خارجی‌هایی که از این هرج و مرج وحشتناک برای پول درآوردن استفاده می‌کنند و با موفقیت به این هدف مهم می‌رسند. این وضعیت، تا همیشه ادامه خواهد داشت. مدیران فوتبال ایران نه‌تنها کوچک‌ترین قدرتی برای درآمدزایی ندارند، بلکه مثل نقل و نبات ارز از کشور خارج می‌کنند. پرداخت دو میلیون یورو به ویلموتس برای باخت به بحرین و عراق، ننگی است که تا ابد از پیشانی فوتبال ایران پاک نمی‌شود. مدیرانی که چنین فجایعی را رقم زده‌اند، باید تا ابد خانه‌نشین باشند اما در فوتبال ایران، اتفاقا صدای همین مدیرهای به شدت «نخبه»(!) از صدای همه افراد دیگر بلندتر است. مدیرانی که جز حاشیه و دردسر، هیچ چیز دیگری برای این فوتبال بخت برگشته ندارند. مدیرانی که نبودن‌شان به مراتب بیشتر از بودن‌شان به باشگاه‌ها کمک می‌کند.