یک کارشناس با اشاره به ضرورت شفافسازی از سوی بانک مرکزی و وزارت صمت:
دانشبنیانها به محلی برای بذل و بخشش رانت تبدیل شدهاند

رامتین موثق
یک دهه است که با رشد و تحول کیفی اقتصاد جهانی، مبحث اقتصاد دانشبنیان به موضوع روزی برای کشورهای پیشرفته تبدیل شده است و کشورهای مختلف برای توسعه این اقتصاد سرمایهگذاری کردهاند و به اعتقاد برخی کارشناسان، رشد بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند ترکیه یا عربستان بر محور همین اقتصاد دانشبنیان بوده است.
پژوهشگر موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی: امتیازات و تسهیلات اعطایی به دانشبنیانها باید خروجی خود را در کل گروه صنعت نشان بدهد و وقتی نشان نمیدهد و در دههای که به دانشبنیانها توجه شده، رشد بخش صنعت منفی بوده است، یعنی بیهوده حول این موضوع امتیازاتی نظیر معافیت مالیاتی، مجوز، تسهیلات و غیره داده میشود
در ایران هم در ظاهر برای حمایت از اقتصاد دانشبنیان معمولا امتیازاتی مانند معافیت مالیاتی، بهرهمندی از تسهیلات ارزان، سوخت رایگان و ... به شرکتهای دانشبنیان، اعطا میشود. در آخرین آمارها، طبق اعلام بانک مرکزی، در فروردین امسال ۱۰۰۰ فقره تسهیلات به ارزش بیش از ۲۳ هزار میلیارد تومان از سوی بانکها به شرکتهای دانشبنیان پرداخت شده است که نسبت به فروردین ماه سال گذشته ۱۲۳ درصد رشد داشته است. در اولین ماه سال جاری بانکهای غیردولتی ۲۰.۸ همت تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان پرداخت کردهاند که نشان دهنده سهم ۸۹ درصدی در میان سیستم بانکی است و بانکهای دولتی با پرداخت ۲.۳ همت وام به شرکتهای دانشبنیان سهمی ۱۰ درصدی را به خود اختصاص دادند و این به معنای بهرهمندی هر شرکت دانشبنیان از 53 میلیارد تومان وام است!
رقم هنگفت این اعتبارات از این منظر که اقتصاد ایران دستخوش رشد معنادار یا تحول کیفی نشده است، بسیاری را درباره تاثیر دانشبنیانها در صنعت و اقتصاد با تردید مواجه کرده است. محوریت این گزارش نیز بر مبنای تاثیر دانشبنیانها و ارزیابی امتیازاتی است که به آنها داده میشود.
دانشبنیانها مبنایی برای
ارزشافزایی نشدهاند
پژوهشگر موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، درباره نتیجه فعالیت دانشبنیانها در اقتصاد ایران، اظهار کرد: موضوع اینست که مبحث دانشبنیانی که در یک دهه اخیر پیش کشیده شده است، باید بتواند خود را وارد فرآیند ارزشافزایی کند و مبنایی برای رشد گروه صنعت، کشاورزی و ... باشد.
ابوالفضل گرمابی افزود: اما با آمارهایی که موجود است چنین رشدی را نمیبینیم یعنی دانشبنیانها نتوانستهاند خود را وارد فرآیند ارزشافزایی کنند، به این معنا که با دانش، ماشینآلات یا سرمایه انسانی که حول موضوع دانشبنیان شکل گرفته است، ارتقایی را به وجود بیاورند.
به گفته او، اگر دانشبنیانها توانسته بودند وارد این فرآیند شوند باید اثر خود را در سایر زیرگروههای صنعت، مانند تولید مواد شیمیایی، ریسندگی، چرم، کالا و تجهیزات پزشکی و ... میگذاشتند در صورتی که چنین نیست.
ابوالفضل گرمابی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: در دانشبنیانها یک انباشت دانش دستنخورده وجود دارد که محلی شده است برای رانت و امتیاز گرفتن حول واردات و مالیات یا اینکه به وسیله این امتیازات و رانتها بتوانند صادرات داشته باشند و محصولات خود را به دیگر حلقههای صنعت بفروشند
این تحلیلگر مسائل اقتصادی برای رد اثر دانشبنیانها بر اقتصاد کشور، به آمارهای موجود استناد کرد و گفت: وقتی در آمار رشد اقتصادی، به رشد بخش صنعت نگاه میکنیم، متوجه میشویم که رشد این گروه در یک بازه 10 ساله، از سال 1389 تا 1399، کاهشی 16 درصدی داشته و حتی برخی سالها منفی هم بوده است!
او با اشاره مجدد به اینکه دانشبنیانها اثری از خود در زیرگروه صنایع و بخشهای دیگر به جا نگذاشتهاند، تصریح کرد که دانشبنیانها مبنایی برای ارزشافزایی نشدهاند وگرنه در دهه ۹۰ باید اتفاقی در رشد اقتصادی میافتاد.
استفاده از امتیازات به بهانه دانشبنیان بودن
گرمابی تاکید کرد: فقط یک انباشت دانش حول یک سرمایه ثابت و یک سرمایه انسانی داشتیم که دست نخورده باقی مانده است و نتوانسته خود را در ارزشافزایی نشان دهد.
او درباره فایده تاسیس شرکتهای دانشبنیان توضیح داد: فایده این کار میتواند این باشد که حول موضوع دانشبنیان از یکسری تسهیلات، وامها و مجوزها بهرهمند شوند و وقتی هم کسی میخواهد آنها رصد کند، این افراد فعالیتها را به طور محدود به کار میاندازند که بگویند از بحث دانشبنیان استفاده میکنند.
این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: اما نکته اصلی اینست که وقتی میتوان همان محصول یا مواد اولیه را با قیمت نازلتری وارد کرد یا از بقیه تولیدکنندگان بهرهمند شد، نیازی نیست که مواد اولیه ارزانتر یا رانت انرژی، سوخت یا خوراک ارزان را برای فعالیت جدید دانشبنیانها به کار انداخت چرا که این کار خود میتواند یکسری هزینههای دیگر ایجاد کرد.
او با اشاره به اینکه روند فوق خود را در تولید محصولات شیمیایی به خوبی نشان میدهد، تصریح کرد: در کشوری همچون ایران که میتوان هم از انرژی و سوخت ارزان استفاده کرد و هم از یکسری امتیازات حول واردات مواد اولیه و ماشینآلات بهرهمند شد، نیازی نیست همان محصول را با دانش حداکثری تولید کنیم تا یک پلن و برنامه دانشبنیان عملی شود.
انباشت دانش دستنخورده
مبنایی برای توسعه نمیشود
پژوهشگر موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی همچنین عنوان کرد: البته منظورم از تحلیل روند فوق این نیست که بگویم یک تقلب یا کلاهبرداری در جریان است؛ نه واقعا یک ارتقای دانش اتفاق میافتد، اما بحث اینست که این روند خود را در فرآیند ارزشافزایی نشان نمیدهد.
وزارت صمت، بانک مرکزی و نهادهای مربوطه، باید با اعلام اسامی شرکتها درمورد این حجم اعتبارات تخصیصی به آنها شفافسازی کنند و اینکه بحث دانشبنیان خود را در کجای زنجیره ارزش نشان میدهد و چه تاثیری بر بقیه زیرگروهها داشته است؟به اعتقاد من بعید نیست که این شرکتها متعلق به خصولتیها برای بهرهمندی بیشتر از رانت باشد
گرمابی افزود: فرآوری یک محصول و حرکت در حلقههای میانی یک محصول، نیازمند فرمولها و روشهای علمیای است که در حالت خوشبینانه، دانشبنیانها به هر روشی، چه خرید و چه آزمون و خطا، به این فرمولها رسیدهاند، اما نمیتوانند این دانش را به کار بیندازند یا اگر هم آن را به کار بیندازند ارزشی برای آن ایجاد نمیکند یا به آن معنا سودی از محل امتیازات و رانتها محقق نمیشود.
او تاکید کرد: صرفا فرمولها آنجا گذاشته شده است و به عبارت بهتر، در دانشبنیانها یک انباشت دانش دستنخورده وجود دارد که محلی شده است برای رانت و امتیاز گرفتن حول واردات و مالیات یا اینکه به وسیله این امتیازات و رانتها بتوانند صادرات داشته باشند و محصولات خود را به دیگر حلقههای صنعت بفروشند.به اعتقاد این تحلیلگر مسائل اقتصادی، همه این امتیازات و تسهیلات باید خروجی خود را در کل گروه صنعت نشان بدهد و وقتی نشان نمیدهد، یعنی بیهوده حول این موضوع امتیازاتی نظیر معافیت مالیاتی، مجوز، تسهیلات و غیره داده میشود.
بانک مرکزی و وزارت صمت شفافسازی کنند!
گرمابی اظهار کرد: وزارت صمت باید تبیین کند که چقدر صنایع دانشبنیان موجود است، تمام تسهیلات و مشوقها را شفاف نشان دهد و خروجیها را هم
مشخص کند.
او با عنوان اینکه بعید نیست این شرکتها متعلق به خصولتیها برای بهرهمندی بیشتر از رانت باشد، ادامه داد: اینکه یک انباشت دانشی به واسطه دسترسی به یکسری فرمول و روش جدید و نوین بخواهد حاصل شود اما دست نخورده کارگزاری شود و استفاده لازم از آن نشود، فایدهای ندارد و مبنایی برای توسعه نمیشود. این روند مانند این است که یک مدرسه فقط شاگرد اولها را با معدل 20 جمع کند تا به واسطه وجود آنها در مدرسه از آموزش و پرورش
امتیاز بگیرد.
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: البته اینکه بگوییم واقعا به یک فرمول یا روش نوینی رسیدهاند هم در بهترین حالت ممکن است و تاثیر آن در صنعت هم فقط از یک بعد قضیه است و بعد دیگر بحث تاثیر آن در اشتغال است که از این منظر هم تاثیر جدی نشان نمیدهد.
گرمابی در واکنش به اعطای 23 همت وام به دانشبنیانها گفت: کارهای فرمالیته ما به این شکل است؛ مثلا در برخی مبادی ورود و خروج مناطق آزاد طراحی میکنیم و به جای اینکه واسطهای بین تولید و ارزش افزوده و اشتغال شود، صرفا محلی برای تجمیع رانتها و امتیازات یا دور زدن بخشهای مالیاتی، میشود.
او عنوان کرد: اصل موضوع اینست که وزارت صمت، بانک مرکزی و نهادهای مربوطه، باید با اعلام اسامی شرکتها درمورد این حجم اعتبارات شفافسازی کنند و اینکه بحث دانشبنیان خود را در کجای زنجیره ارزش نشان میدهد و چه تاثیری بر بقیه زیرگروهها داشته است؟ زیرا از آنجایی که در دهه 90 خیلی روی این موضوع کار شده، میبینیم که زیرگروه صنعت رشد منفی داشته است! پس باید شفاف شود که این دانشبنیانها چه ارتقایی در اقتصاد به وجود آوردهاند؟ چقدر باعث اشتغال شدهاند؟ اصلا چه نوع اشتغالی ایجاد کردهاند؟ مواد اولیه با چه قیمتی گرفتهاند و محصول را با چه قیمتی عرضه کردهاند؟
این پژوهشگر اقتصادی درنهایت خاطرنشان کرد: باید از فعالیت دانشبنیانها گزارشی تهیه و درست کار نکردن آنها علتیابی شود؛ وگرنه فعالیت دانشبنیانها صرفا شبیه ادعای تولید علم در کشور باقی میماند.
دیدگاه تان را بنویسید