ایمان ربیعی

یک کارشناس مسکن معتقد است تهران پیشانی مسکن ایران است و بسنده کردن به ساخت خانه نمی‌تواند بحران بزرگی به نام مسکن را در کشور برطرف کند.

 تعداد مستاجران تهران، پایتخت پرجمعیت ایران در حالی از شمار مالکان فراتر رفته است که سال 1386، رییس‌جمهور وقت وعده خانه‌دار شدن تمامی مستاجران ایران را داده و با هدف تحقق این وعده طرح مسکن مهر را کلید زد.

 محمود احمدی‌نژاد شعارهای بزرگی را در عرصه مسکن مطرح کرد و با کلید زدن مسکن مهر و ثبت نام از بیش از دو میلیون متقاضی، به عقیده بسیاری از کارشناسان بزرگترین طرح مسکنی دولتی جهان را کلید زد تا به زعم خود شمار مستاجران ایرانی را به صفر برساند. برای تحقق این هدف پول پرقدرت بانک مرکزی در اختیار مجریان قرار گرفت تا در سال‌های پس از آن بی‌سابقه‎ترین نوع تورم نیز در ایران تجربه شود و این چنین بود که حالا از پس گذشت 14 سال و اجرای سومین طرح مسکنی در سال 1400 ، هنوز شمار مستاجران پرتعداد است و در پایتخت ایران ، تعداد مستاجران از مالکان بیشتر شده است.

 وضعیت تهران وضعیتی استثنایی است. موج مهاجرت به این کلان شهر در بسیاری از سال‎‌ها حتی اگر کند شده، متوقف نشده است .

 پایتخت پرجمعیت ایران که از ترافیک، جمعیت بالا و کمبود آب و ... در رنج است، طبق  آخرین داده‌های آماری سازمان آمار ایران بیش از 14 میلیون نفر را در خود جای داده است. به عبارت دیگر برآوردها نشان می‌دهد که استان تهران با ۱۶ شهرستان، ۴۳ شهر و ۱۰۳۶ روستا به جمعیت ۱۴ میلیون و ۵ هزار و ۵۷۲ نفر در سال ۱۳۹۹ رسیده است. طبق این آمار‌ تعداد افراد بالای ۱۵ سال استان تهران هم اکنون به ۱۰ میلیون و ۶۱۴ هزار و ۵۳۷ تن می‌رسد.

البته از این جمعیت، حدود ۹ میلیون نفر در شهر تهران ومابقی در ۴۲ شهر دیگر تهران سکونت دارند.  براساس اعلام رسمی سالانه ۲۵۰ هزار نفر به جمعیت تهران افزوده می‌شود. مسعود شفیعی در این باره گفته  سالی حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر به جمعیت استان تهران اضافه می‌شود، یعنی هرسال یک شهرستان را به استان تهران اضافه می‌کنیم. استان تهران در سال ۹۸ جمعیتی بیش از ۱۳ میلیون و ۷۵۰ هزار نفر داشته است. این عدد در سال ۹۹ بیش از ۲۵۵ هزار نفر افزایش و نسبت به سال ۹۵ افزایش ۷۵۰ هزار نفری را نشان می‌دهد.

این آمار و موج مهاجرتی اعلامی دو نشانه را در خود داراست. اینکه بسیاری از افراد در جستجوی فرصت شغلی بهتر و یافتن موقعیت کاری و زندگی راهی تهران می‌شوند و در این عرصه حتی اگر مالک مسکنی در شهر خود باشند در تهران در قامت مستاجر ظاهر می‌شوند. نشانه دوم نیز ناکارکردی سیاست‌های منطقه‌ای و روشن شدن نتایج تمرکزگرایی بیش از حد است که سبب شده نزدیک یک شششم جمعیت ایران در پایتخت ساکن شوند. این بدان معناست که اگر قرار باشد برای تمام مستاجران تهرانی خانه ساخته شود، تهران دیگری لازم است برپا گردد .

مشکل، تنها مسکن نیست

 بسیاری از کارشناسان معتقدند بحران اقتصاد ایران تنها ریشه در مسکن ندارد و اتفاقا تمرکزگرایی از یک سو و نبود فرصت شغلی در بسیاری از استان‌های کشور از سوی دیگر عامل مهم مهاجرت افراد به تهران شده است.

کارشناس حوزه مسکن در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: با ورود دولت‌ها معدود شرکت‌های ساخت‎‌وساز سرپا و کیفی‌ساز نیز از میان می‌روند و مطمئنا ما در سال‌های آینده با بافت فرسوده یا به نام مسکن مهر مواجه هستیم که در بدترین موقعیت‌ها مکان‌یابی شده و حریم شهرها را از میان برده است

 محمود اولادی مقدم در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی» در این خصوص گفت: تهران به نوعی پیشانی مسکن در ایران تلقی می‌شود. وقتی بنا بر اعلام‌های رسمی سالانه نزدیک به 250 هزار نفر ساکن تهران می‌شوند، طبیعی است که عرضه و تقاضای مسکن بر هم می‌خورد و قیمت‌ها در تهران چه در بخش اجاره‌بها و چه در بخش خرید و فروش رشد می‌کند. به تبع تهران، قیمت در سایر استان‌ها و شهرها نیز افزایش می‌یابد و همین مساله سبب می‌شود با تورمی فزاینده روبرو شویم. وی تجربه دخالت دولت‌ها در عرصه ساخت و ساز را تجربه‌ای شکست خورده ارزیابی کرد و گفت: من معتقدم با ورود دولت‌ها معدود شرکت‌های ساخت‎‌وساز سرپا و کیفی‌ساز نیز از میان می‌روند و مطمئنا ما در سال‌های آینده با بافت فرسوده یا به نام مسکن مهر مواجه هستیم که در بدترین موقعیت‌ها مکان‌یابی شده و حریم شهرها را از میان برده است. در شرایط فعلی نیز انبوهی واحد مسکونی در اطراف تهران در کوه ها و تپه‌ها در حال ساخت است یا به اتمام رسیده که در طولانی مدت تنفس گاه‌های تهران را تهدید می‌کند .

 وی با تاکید بر اینکه تنها بسنده کردن به ساخت مسکن برای حل مشکل مانند آن است که کسی به جای تعمیر لوله شکسته آب مداوم، آب تانکری به لوله تزریق کند، گفت: اگر ده‌ها برابر تعداد کنونی مسکن ساخته شود اما شغل متناسب با آن و فضای آموزشی، فرهنگی، تفریحی و... متناسب برای ساکنان این خانه‌ها ایجاد نشود، آنها با مهاجرت به تهران بحرانی را رقم می‌زنند که در حال مشاهده آن هستیم و سیاستگذار باید سیگنال‌های منفی آن را دریابد .

 چرا اجاره کمرشکن شد؟

اولادی مقدم تاکید کرد: در سال های اخیر بارها شاهدیم دولت‌ها با ورود تعزیراتی به بازار مسکن در صدد هستیند که فضا را مدیریت کنند اما نتیجه تعیین سقف برای افزایش اجاره و همچنین پرداخت وام ودیعه مسکن چیزی جز رشد فراینده قیمت‌ها نبوده به طوری که حتی آمارهای رسمی نیز نشان می‌دهد که میزان افزایش اجاره‌بها از 50 درصد در آذرماه فراتر رفته است که این امر به فقیرتر شدن طبقه متوسط مستاجر در پایتخت و سپس در سایر شهرهای ایران منجر می‌شود . رشد اجاره بها در پایتخت که تا سال گذشته ۲۹.۴ درصد بود آذرماه امسال به ۵۱.۲ درصد رسیده است. رقم رشد اجاره بها در کل کشور از ۳۲.۴ درصد در آذر سال گذشته اکنون به ۵۴.۲ درصد در آذر امسال رسیده است.طبق گزارش‌های مرکز ملی آمار در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ سهم مسکن از هزینه خانوار ۴۴ درصد بود که در سال ۱۳۹۷به ۴۶.۸ درصد و در سال ۱۳۹۸ به ۴۹.۹ درصد رسید. این عدد در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بین ۵۵ تا ۶۰ درصد از هزینه خانوار را به خود اختصاص داد و به اذعان رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی اکنون ۶۰ تا ۷۰ درصد هزینه خانوار خرج هزینه مسکن می‌شود.

به نظر می‌رسد دولت سیزدهم برای غلبه بر بحران مسکن باید طرحی تازه و کاربردی را در نظر گیرد چرا که تنها ساخت مسکن بدون در نظر گرفتن فضای شغلی و ... در تمامی شهرهای ایران ، نمی‌تواند متضمن حل بحران باشد.