علیرضا بخشی استوار

نمایشگاه آثار سمیرا کربلایی با عنوان «بیم و امید» که در گالری «اُ» به نمایش در آمده است را باید در ادامه آثار گذشته‌اش که سال 95 تحت عنوان مجموعه «سیاه و سفید» در همین گالری نمایش داده شد بررسی کرد. آثاری با یک روح مشترک اما با دو روش ساخت و درنهایت با دو معنای متفاوت که به دست آمده است. روح آثار هر دو نمایشگاه سمیرا کربلایی، از خواست او پیرامون رقم زدن یک تجربه ناب در کنش نقاشانه برمی‌آید.تجربه‌ای پیرامون رسیدن به یک فضا، تحت‌تاثیر ایجاد یک سیطره نو از ترکیب رنگ‌های سیاه و سفید.

پاسکال بنا بر حکمی در یکی از نطق‌هایش می‌گوید:«صرفا در گزینش آزادیم، اگر گزینش را انتخاب کنیم، ناگزیریم که بنا به منطق آن رفتار کنیم.» این گفته پاسکال در نگاه نخست ما را آزاد به انتخاب می‌گذارد اما بعد از انتخاب ما بنا بر جبر پیش خواهیم رفت.کربلایی در نمایشگاه اخیر خود بنا بر روشی که در خلق اثر انتخاب کرده، ناگزیر دچار چنین جبری هست. حال آیا این جبر به کیفیت تصویری جدیدی رسیده یا این که موجب تحکیم در ماهیت نتیجه پروسه عینی هنرمند شده است آن نکته‌ای است که سعی دارم در میان این نوشته تاحدودی به آن دست پیدا کنم.

کربلایی برای فهم تضاد میان سیاه و سفید و از سویی ایجاد گستره‌ای از خاکستری میان این دو، در نمایشگاه نخست به سراغ کاغذ، برش ، زغال و در نهایت کلاژ رفت.آثاری که از لایه‌های تصویری متعدد به وجود آمده و ظرفیت‌های فرمال خود را در گستره‌ای وابسته به هندسه، خط و متریال آزاد می‌کند. در این آثار آن چه که مفهوم می‌سازد خود این برش‌ها، هم پوشانی‌های هندسی کاغذ، برش‌ها و تضاد رنگی میان این لایه هاست.یعنی معنای اثر رابطه کاملا مستقیم با تکنیک هنرمند دارد و کنش نقاشانه هنرمند است که در جستجوی رسیدن به یک سطح تصویری برجسته و نو خود به مفهوم تبدیل شده است و امکان تفاسیر بی‌نهایتی را برای ما می‌گشاید.

این اتفاق بنا بر دلایلی در آثار اخیر این هنرمند رخ نداده است.همین که کربلایی دست به تغییر در تکنیک زده و رنگ را و بوم را(آن هم در ابعادی بزرگ) زمینه کار خود قرار داده است همه چیز تغییر کرده است. در نگاهی دقیق تر به آثار نمایشگاه «بیم و امید» می‌توان به این نتیجه رسید که هنرمند در نهایت باز به همان کیفیت کلاژگونه و البته رسیدن به یک سیطره متفاوت از خاکستری به واسطه چیدمان سطوح سیاه و سفید تمایل دارد.عدم برجستگی ضرب قلم نقاشی بر روی بوم و سطح یکدستی که هنرمند روی بوم ایجاد کرده است تاثیر بسزا و مثبتی در این باور کلاژوار تصویر به وجود آورده است.اما به دلیل انتخاب رنگ، قلم و بوم به جای کاغذ، برش و ذغال یک تفاوت عمده‌ای در این کلاژها نمایان می‌شود. اگر لایه مند بودن در آثار نمایشگاه قبلی را ذات یا بنیان اساسی آثار به واسطه متریال و تکنیک فرض کنیم در نمایشگاه اخیر و متناسب با تکنیک و متریال این اتفاق اگرچه در شرف رخ دادن است اما نتیجه‌ای عکس به وجود آورده است.به واسطه ابعاد، هر چه هنرمند سعی کرده که با عمق دادن به آثارش به نمایش ژرفای تصویر تاکید کند، اتفاقا همه چیز را برجسته کرده است.این برجستگی آثار کربلایی را به سوی تفسیر سوق می‌دهد تا جایی که می‌توان گفت اندیشه هنرمند این بار بر کنش نقاشانه او ارجح و مستولی شده است. خودافشاگری هنرمند از یک رازآلودگی به یک فریاد تبدیل شده است.

در حقیقت اگر متریال و کنش نقاشانه  در نمایشگاه گذشته منجر به نوعی رازآلودگی و ابهام در آثار شده بود که در ابتدای امر ما را از هر گونه تفسیر در وهله نخست دور می کرد نمایشگاه اخیر از تفسیر آغاز می شود و بعد ما به کنش نقاش  و به ابهام می‌پردازیم.این شرایط در انتخاب عنوان نمایشگاه در مقایسه با نمایشگاه گذشته نیز مشهود است. 

البته می‌توان راز آلودگی این آثار را کمی دیریاب‌تر عنوان کرد.در مواجهه با آثار این نمایشگاه دو سوال بیش از همه به ذهن مخاطب می رسد.هنرمند چه چیزی را در پشت آثارش پنهان کرده؟ و دو مسئله این است که چه چیزهایی وجود دارد که هم خود هنرمند و هم مخاطب از وجودش بی‌خبرند.

در پاسخ به این پرسش می‌گویم رنگ خاکستری در این آثار انبوه تیرگی را تشدید می‌کند.همه چیز در تیرگی بیش و کم نادیدنی، مرموز و هراس‌آور هستند. این رمزآمیزی شاید به واسطه مبادله و برخورد میان روشنایی و تاریکی هم به وجود آمده است.به واسطه نور.نور در این آثار یک دست و ملایم است و این خود باز زاینده ابهامی دیگر است. از سویی تاریکی تصاویر دو منش عمده با خود دارد.تصویر را به لحاظ زمانی دچار کهنگی می‌کند و در وهله بعد منشی رمانتیک به اثر می‌دهد. ابهام به سهم خود در ایجاد این تصور رمانتیک موثر است. انگار ابهام حاصل از تضاد روشنایی و تاریکی سرنوشتی برای مردمان داخل قاب رقم‌زده که سویه‌ای تراژیک دارد و از سویی منجر به این نگاه شده که تردید خود سرنوشت مردمان داخل قاب است.آن جا که روشنایی تنها تصویر نامفهومی از تلاش را نمایان می‌کند.