بهروز آقاخانیان

موسیقی به‌عنوان یک صنعت پدیده است مخصوص به دنیای مدرن. صنعتی که موسیقی به‌عنوان محصول هنری، تنها یکی اجزای آن است. مانند بسیاری دیگر از پدیده‌های دنیای مدرن، نوع تکامل‌یافته صنعت موسیقی به همراه تمامی کسب و کارهای اطراف آن را می‌توان در تاریخ مدرن ایالات متحده جستجو کرد. کشوری که پیشوند صنعت را برای اولین بار جلوی اشکال مختلف هنر مانند سینما و موسیقی قرار داد و آنها را تبدیل به کسب و کارهایی پرسود کرد. در این یادداشت به یکی از آسیب‌های شناخته شده صنعت موسیقی از جمله هیپ‌هاپ یعنی Payola که اولین بار در امریکا بر سر زبان‌ها افتاد، نگاهی می‌اندازیم. البته این مساله اکنون تنها محدود به صنعت‌های هنری در آمریکا نیست و کشور ما نیز به گونه دیگری با این مساله درگیر است.

دو گروه در صنعت موسیقی عصر مدرن نقش عمده را بازی می‌کنند. اول: شرکت‌های تهیه‌کننده موسیقی یا Record Lableها هستند که با همکاری هنرمندان محصولی مانند تک‌آهنگ یا آلبوم را تولید می‌کنند و دوم: شرکت‌های رسانه‌ای پخش هستند که این محصول را به مخاطب ارائه می‌کنند. این دو نقش در طول سال‌ها با رشد کسب و کار و تغییر تکنولوژی صورت‌های مختلفی به خود گرفته‌اند، اما کارکردشان تقریبا همیشه ثابت مانده است. از اوایل قرن بیستم تا اواخر دهه۸۰ رادیوها بزرگترین پخش‌کننده موسیقی بودند. هر کدام از ایستگاه‌های رادیویی DJهایی داشتند که بنا به سلیقه و دانش خود نوعی از موسیقی مانند، R&B، Jazz، Country را برای مخاطب خود پخش می‌کردند و مسلماً از راه پخش آگهی درآمدزایی داشتند. در واقع این DJها بودند که با توجه به هوش و درک بالای خود از موسیقی، آهنگ‌های مختلف موجود در بازار را (که در آن زمان به‌صورت صفحه‌های گرامافون بود) انتخاب می‌کردند تا مخاطبان بیشتری را به سمت خود بکشانند و البته مهمتر از آن باعث فروش بیشتر آن آهنگ‌ها در بازار می‌شدند. از این رو، شرکت‌های تولید موسیقی هم بخشی به نام Promotion داشتند که وظیفه‌اش ملاقات با DJها و ارائه آهنگ‌ها به آنها بود. ولی درنهایت این DJها بودند که بنا به سلیقه خود آهنگی را برای پخش انتخاب می‌کردند. در میان همین ارتباطات بود که Payola شکل گرفت. به این صورت که Promoterها به DJ برای مثلاً ۱۰۰ بار پخش در هفته مبلغی را به صورت زیرمیزی پرداخت می‌کردند. این مبلغ بسته به پرمخاطب بودن ایستگاه رادیویی و DJ متفاوت بود، اما هرچه بود بسیاری از DJ اعتبار هنریشان را فدای درآمد بیشتر کردند. بعد از لو رفتن مواردی از Payola در دهه ۵۰ کنگره امریکا این کار را به‌عنوان جرم تعریف کرد؛ اما جای شک نیست که این قضیه در سال‌های بعد و تا همین امروز همچنان به اشکال مختلف وجود دارد و هر چند سال یکبار مواردی از آن افشا می‌شود. به‌طور مثال در سال ۲۰۰۵ شرکت‌های سونی، یونیورسال و وارنر موظف به پرداخت ۵ تا ۱۲ میلیون دلار به عنوان جریمه شدند و نام هنرمندانی در این میان به رسانه‌ها نیز درز کرد. Bow Wow یا Iggy Azalea جزو رپرهایی هستند که نامشان در این میان به چشم می‌خورد. Payola البته متوقف به ایستگاه‌های رادیویی نماند. با آغاز کانالهای تلویزیونی موسیقی مانند MTV، ورود اینترنت و گسترش وب‌سایت‎‌های پخش موسیقی و البته بزرگتر و انحصاری شدن شرکت‌های تولید موسیقی (که توضیح آن نیاز به یادداشت جداگانه دارد)، روش‌های Payola نیز پیشرفته‌تر و سازمان‌یافته‌تر شد. به‌طور مثال در مورد Iggy، شرکت رادیویی Clear Channel با هماهنگی شرکت تولیدکننده، آهنگ Fancy را ۱۵۰ بار در هفته به مدت شش هفته از ۸۴۰ ایستگاه رادیویی‌اش پخش کرد. شاید از نظر عده‌ای پدیده Payola امری بدیهی به‌نظر برسد. به این صورت که شرکتی برای فروش بیشتر محصول هنری خود پولی را به شرکت‌های پخش‌کننده پرداخت و مخاطب هم با شنیدن آهنگ ترغیب به خرید آهنگ یا رفتن به کنسرت آن هنرمند می‌شود؛‌ اما چند نکته در این مورد قابل‌تامل است:

 پدیده Payola با تبلیغات فرق دارد. به این صورت که در تبلیغات مخاطب می‌داند که این آهنگ جزو انتخاب طبیعی وب‌سایت، ایستگاه رادیویی یا تلویزیونی نیست، اما در Payola مخاطب در واقع فریب داده می‌شود.

 با پخش آهنگ‌هایی بی‌کیفیت در کانال‌های شناخته شده و پرمخاطب، فضا برای هنرمندان توانا و خلاق تنگ‌تر شده و فرصت شنیده شدن را از دست می‌دهند.

 پدیده Payola باعث می‌شود که اعتباری که وب‌سایت یا شبکه به عنوان نماینده یک جریان موسیقی کسب کرده است به خطر بیافتد. علاوه بر آن باعث می‌شود مخاطب نسبت به آن جریان موسیقی دچار سرخوردگی شود. به طور مثال وب‌سایتی که همیشه به بها دادن به خلاقیت معروف بوده است، ناگهان اقدام به پخش آهنگی می‌کند که از کارهای کپی شناخته شده است.

 پدیده Payola باعث سلیقه‌سازی کاذب در مخاطب می‌شود. به این صورت که ذهن مخاطب با شنیدن چندباره یکسری آهنگ با کیفیت پایین، کم‌کم به آن عادت کرده و خو می‌گیرد و در نتیجه توانایی خود را در شنیدن آثار بهتر از دست می‌دهد.

خوشبختانه با گسترش اینترنت و ارائه مستقیم آثار توسط هنرمندان گام مثبتی در شکسته شدن این فضا برداشته شده است، اما رسانه‌ها همچنان نقش زیادی در عادت روزانه موسیقی مردم از جمله در ایران بازی می‌کنند. در مورد موسیقی رپ ایران هم این قضیه می‌تواند صادق باشد. هرچند وجود Payola در میان وب‌سایت‌ها و شبکه‌های پخش موسیقی رپ فارسی تقریباً محرز است، ولی مسلماً نمی‌توان در مورد آن اظهارنظر قطعی کرد. اظهارنظر در این مورد نیازمند تحقیق بی‌طرفانه و در ادامه اطلاع‌رسانی آن توسط فعالان رپ فارسی است.