معجزتی همچنان جاری

با برآمدن نسلی از اتنوموزیکولوگ‌ها (موسیقی‌شناس‌ها) مانند ساسان فاطمی و هومان اسعدی، که به‌طور تخصصی با موضوع موسیقی‌شناسی و بررسی نظری و پژوهشی موسیقی دست‌وپنجه نرم‌کرده بودند، ماهور شخصیتی متفاوت یافت اگر به این واقعیت شگفت‌انگیز توجه کنیم که ماهور وابسته به هیچ نهاد دولتی یا سیاست‌گذار بالادستی‌ای نیست، به معجزتی شبیه‌تر می‌ماند؛ جدیت و پژوهشگری و جست‌و‌جوگری بی‌وقفه در بالاترین سطح موجود و همواره دور از ابتذال و عامیانگی جاری فضای موسیقی در این دو دهه

کامیار صلواتی، پژوهشگر

شماره‌ هشتادم فصلنامه‌ موسیقی ماهور به‌تازگی منتشرشده است. با این شماره، فصلنامه‌ ماهور بیست‌ساله شده و با اعتباری مثال‌زدنی، اعتباری علمی که به جرأت می‌توان گفت هیچ‌یک در تاریخ نشریات فارسی‌زبان موسیقی بدان دست نیافته‌اند. اما تکیه‌گاه این اعتبار بی‌همتا کجاست و چرا فصلنامه‌ ماهور شأنی چنین وزین یافته است؟  

فصلنامه ماهور به روایتی دیگر اکنون ۲۷ ساله شده است. اولین شماره‌ «کتاب ماهور»، که بعدها تبدیل به «فصلنامه‌ ماهور»‌ شد، در ۱۳۷۰ منتشر شد. نویسندگان ماهور در ابتدا ترکیبی از نویسندگان مجلات موسیقی پیش از انقلاب چون علی‌محمد رشیدی و ساسان سپنتا و بعضی موسیقی‌دانان موسیقی کلاسیک ایرانی از جمله داریوش طلایی، فرهاد فخرالدینی و علی تجویدی بودند. مقالاتی درباره‌ موسیقی ایرانی، مسائل مربوط به دانشگاه‌ها، سیاست‌گذاری‌های موسیقایی، و نقد و بررسی آثار تئوریک حوزه‌ موسیقی کلاسیک ایرانی در کتاب ماهور منتشر می‌شدند و به‌طور کلی ماهور آن روزگار پیوند بیشتری با وقایع جاری حوزه‌ موسیقی داشت. با تغییر «کتاب ماهور» به «فصلنامه‌ ماهور»، اوضاع و رویه‌ ماهور تغییر کرد.

با برآمدن نسلی از اتنوموزیکولوگ‌ها (موسیقی‌‌شناس‌ها) مانند ساسان فاطمی و هومان اسعدی که به طور تخصصی با موضوع موسیقی‌شناسی و بررسی نظری و پژوهشی موسیقی دست و پنجه نرم‌کرده بودند، ماهور شخصیتی متفاوت یافت. ماهوری که امروز می‌شناسیم، ماهوری که بیست ساله شده است، حاصل این تلاش‌های آکادمیک است.

ماهور تمرکز خود را بر «اتنوموزیکولوژی» گذاشته است نه جریان‌های موسیقایی روز و نه آنچه در بازار موسیقی کلاسیک ایرانی یا در عرصه‌ عمل جریان دارد. این یکی از وجوه متمایز ماهور است. با این‌حال، برخلاف آنچه که در سرمقاله‌ شماره‌ هشتادم ماهور آمده است، در تاریخ نشریات موسیقی، این تنها ماهور نبوده است که «خود را به موضوعاتی مشخص» مقید کرده باشد، اما رویکرد و روش‌مندی ماهور در مواجهه با این «موضوعات مشخص»، تقریباً بی‌همتا و متمایز بوده است.  از سوی دیگر، ماهور خلأیی را پر کرده است و آن هم خلاء نبود نشریات «علمی-پژوهشی» یا «علمی-ترویجی» در حوزه‌ موسیقی و موسیقی‌شناسی است. این خلأ البته شاید از جهاتی مفید هم باشد؛ چه آنکه وضعیت کاسب‌محورانه‌ نشریات علمی-پژوهشی در دیگر رشته‌ها هنوز به حیطه‌ موسیقی راه پیدا نکرده است و چون انتشار مقاله‌ای در ماهور امتیاز پژوهشی و علمی رسمی‌ای برای دانشجویان و استادان موسیقی ندارد، نوشته‌های واقعاً دغدغه‌مندانه نیز در ماهور بیشتر مجال انتشار یافته‌اند.

علاوه بر این‌ها، ماهور نقش بسیار پررنگی در شناساندن فرهنگ‌های موسیقایی هم‌جوار به خوانندگان، موسیقی‌شناس‌ها، موسیقی‌دان‌ها (البته که شوربختانه چندان میانه‌ای با اندیشه‌ورزی و مطالعه ندارند) و پژوهشگران داشته است؛ ازجمله شناساندن موسیقی منطقه‌ ماوراءالنهر، موسیقی اعراب و عثمانی و بعضی از انواع دیگر موسیقی‌های مردمی (فولکلور). این مقالات در کنار نوشته‌هایی درباره‌ تاریخ موسیقی در ایران یا بررسی و معرفی اسناد تاریخی، سهمی بسیار مهم را در پژوهش‌های تاریخی ایفا کرده است. به جرأت می‌توان گفت که اگر فصلنامه‌ ماهور نبود، بسیاری از زوایای تاریخ موسیقی در ایران همچنان تاریک باقی

 مانده بود.

اتفاقی که برای ماهور در سال‌های اخیر افتاد و البته در یک دو سال اخیر اندکی کم‌رنگ‌تر شده، تغییری است که به تعبیری می‌توان آن را «مارکسی» دانست: تلاش برای «تغییر» وضعیت موسیقی به‌جای «تفسیر» و «شناخت» آن. معرفی «موسیقی قدیم ایران» و تلاش برای فراهم کردن بسترهای تئوریک تغییر عملی در موسیقی ایرانی، نمود بارز این تلاش برای تغییر به‌جای تفسیر بود (هرچند تفسیر خود به‌هیچ‌وجه خالی از اراده‌ای برای تغییر نیست). این رویکرد ماهور، باعث شد تا بعضی‌ها آشکارا و پنهانی مخالفت‌هایی با فصلنامه و مطالب‌اش داشته باشند و این خطری بود که ازنظر آن‌ها ماهور را تهدید می‌کرد: تبدیل‌شدن آن از یک فصلنامه‌ پژوهشی به رسانه‌ای برای انتشار مانیفست‌های هنری در قالب نوشته‌هایی علمی. باوجود این‌ها، هیچ‌گاه در چهره‌ خلل‌ناپذیر بلندمرتبه‌ ماهور خللی ایجاد نشد و ماهور همچنان عرصه‌ای است که نوشتن در آن برای هر نویسنده‌ای اعتباری به ارمغان می‌آورد.

اگر به این واقعیت شگفت‌انگیز توجه کنیم که ماهور وابسته به هیچ نهاد دولتی یا سیاست‌گذار بالادستی‌ای نیست، به معجزتی شبیه‌تر می‌ماند؛ معجزه‌ای که به‌سلامت از همه‌ «روسپی‌خانه‌های دادوستد» عبور کرده است: جدیت و پژوهشگری و جست‌و‌جوگری بی‌وقفه در بالاترین سطح موجود؛ و همواره دور از ابتذال و عامیانگی جاری فضای موسیقی در این دو دهه. امید که همواره چنین زاینده و بزرگوار باقی بماند.