نادر کمالوند

بهرام دبیری در نقاشی‌هایش گستره‌ای بی‌‌‌نهایت به میان می‌کشد و سطح بومش را پهنه‌ گسترده‌ تمام جهان درنظرمی‌گیرد‌. تصویرهایی که او پیش‌رو می‌گذارد جستجویی است از سوی ‌یک انسان برای درک انسان‌های دیگر. لحظه‌هایی است که نقاش خاطراتی جمعی را خطاب قرار می‌دهد. اما نقاشی‌های او فقط بازگویی نیست؛ از لحظه‌ای که قلم روی بوم گذاشته می‌شود نقاش درگیر پروسه‌ای می‌شود که ذهن او را به‌ طور کامل در اختیار می‌گیرد. اتفاقاتی که روی بوم می‌افتد نیز مثل خود زندگی پیچیده و متغیر است و در این میان نقاش با همه‌‌‌ دنیای متغیر زیر دست و قلمش زندگی کرده است، وجود عناصر  نمادین به نقاش کمک می‌کند تا در ترکیبی دلخواه به فضای ذهنی‌اش نزدیک‌تر شود. او ذهن خود را در میان اشیا، طبیعت و پیکره‌های بشری می‌نگارد.

دبیری در بیان اسطوره‎گرایانه‌ خود شیوه زیست انسان را واکاوی می‌کند. او در پی طرح معانی و مفاهیمی است که در گستره‌ حیات تاریخی بشر ماهیتی متعارف یافته‌اند و شاید به همین علت کشف آن‌ها دشوار می‌آید. به زعم او دغدغه‌های خودشناسانه انسان در گستره‌ای عام  ریشه در ماهیت اسطوره دارد. او رد پای انسان را در حیات مدرنی که اصرار دارد اسطوره را هم‌نهاد افسانه جلوه دهد، جست و جو و معرفی می‌کند. اسطوره‌های او نقل‌کنندۀ و یادآور سرگذشتی مینویی از سلوک و کردار انسانی و بنابراین همواره متضمن روایت یک خلقت است.

دبیری با فاصله گرفتن از فرم‌هایی که کاملاً آشنا و تکراری شده‌اند و هر بار با درآویختن با مفهوم شکل خود را دوباره نو می‌کند.  او برای این مقصود به زمینه خنثای عناصرآشنایی‌زدا نیاز دارد تا بتواند تأکید بر فرم‌هایش را که به اندازه‌ خود آن عناصر اهمیت دارد به ظهور برساند. برجسته‌سازی‌های فرمیک او در کالبدی متشکل از پیش‌زمینه و پس‌زمینه  ناآشنا و آشنا  و درون یک ساختار واحد و منسجم عمل می‌کنند و در کنار یکدیگر به جلوه‌هایی شاعرانه منتهی می‌شوند. به این ترتیب آثار او را چون پیامی در نظر می‌گیریم که در درجه نخست به سوی خودش جهت‌گیری شده و نه به سوی جهان بیرون یا دیدارکنندگان بالقوه‌اش. اگرچه در آثارش تقریباً همیشه ارجاعات و یادآوری‌های دیگری نیز نمود پیدا می‌کنند.

تأکیدهای طراحانه او نیز بر تجربه‌های زیبایی‌شناسانه‌ی فرمال استوار است و بنابراین عناصر درون رسانه را دست‌کاری می‌کند و خصیصه‌های بازنمودی را در خدمت فرم شیء تلطیف می‌کند. در آثار دبیری خطوط و رنگ‌ها با هم ترکیبی واحد می‌سازند و احساس زیبایی‌شناسانه‌ ما را توامان برمی‌انگیزند. این روابط و ترکیبات و رنگ‌ها و خط‌ها و فرم‌های متحرک زیبایی‌شناسانه فرم‌هایی دلالت‌گر و بامعنا را به وجود می‌آورند که شاید ساده‌ترین شکل نمود اهمیت درون اثر به بیرون از آن است.

شاید اولین کارکرد نقاشی‌های دبیری در این است که او به جای واکاوی واقعیت روزمره، به تأثیرهای زیبایی‌شناسانه‌ طرح و فضا می‌پردازد. امری که بیشتر با ذات هنر در ارتباط است. او نشان می‌دهد که توانایی برانگیختن احساسات از طریق ریتم، حجم تقلیل یافته، فضا و رنگ بدون استفاده از بازنمایی‌های صرفاً واقعگرایانه است. از نظر او هر شیء فقط زمانی در زندگی ما معنی می‌یابد که تنها غایتی که می‌توان بر آن مترتب شد همان تجربه زیبایی‌شناسانه است.  در آثار او نیز همچون رویکرد عمومی فرمالیست‌ها از روش‌های معمول آفرینش در هنر سنتی مانند پرسپکتیو و عمق نمایی کناره‌گیری می‌شود و روش برخورد تماشاگر با فضا نیز به سوی نوعی غریب‌نمایی می‌رود. با این هدف که پدیده‌های عادی را به گونه‌ای جلوه‌گر می‌کند که گویی اولین بار است با آن روبه‌رو شده‌ایم.

دبیری در عین حال دغدغه پایداری در دمیدن روح اساطیری در نقاشی‌هایش دارد و پیوندی میان عصر ما و اسطوره‌های باستان، و نحوه باززایی و تداوم این اسطوره‌ها در اشکال مدرن را پی می‌گیرد. اسطوره‌هایی که همه بازتولید شده و تغییر یافته‌اند با این حال او منشأ پیدایش و دوام عالم و مظاهر هستی می‌شماردشان.

در اغلب نقاشی‌های دبیری نمایش فضا به صورت تلفیقی از فضاسازی شبه واقع‌نما و دوبعدی صورت می‌گیرد. او بدون رعایت قواعد سه‌بعدنمایی در کلیت اثر، ساختار ترکیب خود را از مکان‌های مختلف به طور موازی و به طور همزمان شکل می‌دهد و در عین حال سعی می‌کند با نمایش همزمان رویدادها در مکان‌های مختلف تلفیقی از فضاهای داخلی و بیرونی بوجود آورد. و بدین ترتیب فضای تجسمی را گستره‌ای وسیع‌تر می‌بخشد. این فضای تجسمی گسترده بستری مناسب برای افزودن بر وجه روایت‌گری آثارش ایجاد می‌کند.

عناصر نقاشی‌های دبیری به تناسب در قالب چهره‌ها، اندام‌ها و اندامواره‌ها یا بخش‌هایی از این‌ها در فضا جا گرفته‌اند و در ساختار بصری نقش‌های مخصوص به خود را ایفا می‌کنند. این عرصه بی‌شباهت به صحنه‌های نمایش هم نیست که مجال و فرصتی از پیش تعیین شده برای بروز و اثرگذاری هر کدام از بازیگران فراهم است تا حلقه‌ای از زنجیره روایت را تکمیل کنند.