یونایتد روزهای سیاهی را پشت سر میگذارد؛ آموریم فرگوسن میشود؟!
در غروب یکشنبه، وقتی توپ از پای ارلینگ هالند به تور دروازه منچستریونایتد چسبید و نتیجه سه بر صفر مقابل منچسترسیتی را رقم زد، ساعتها به عقب چرخید. چهار بازی، چهار امتیاز. یک برد، یک تساوی، دو شکست؛ بدترین شروع شیاطین سرخ از فصل ۱۹۹۳-۱۹۹۲؛ آن سالی که الکس فرگوسن در آستانه اخراج بود و هواداران با بنرهای فرگوسن بیرون اولدترافورد را به لرزه درآوردند. اما آن داستان، افسانهای شد. تیم با ورود اریک کانتونا از لیدز، از رتبه دهم به قهرمانی پرید و پایه امپراتوری فرگوسن را گذاشت. حالا روبن آموریم، مربی ۴۰ ساله پرتغالی در همان باتلاق ایستاده. شباهتها وسوسهکنندهاند اما واقعیت تلختر است؛ در ۲۰۲۵ با فشارهای بیرحمانه مالکان و رسانهها، احتمال تکرار شبیه به یک معجزه، غیرممکن است. فوتبال ۳۶۰ این موضوع را زیر ذرهبین خود برده که مروری بر آن خالی از لطف نخواهد بود.
فرگوسن در سال ۱۹۹۲ با تیمی ناهماهنگ و بدون مهاجم کلیدی، شکستهای سنگینی مقابل اورتون در خانه را هضم کرد. فشارها او را به مرز رساند اما صبر هیات مدیره و ورود کانتونا در نوامبر همه چیز را دگرگون کرد. کانتونا نهتنها گل میزد، بلکه روحیه میفروخت. او نماد آن چرخش بود. یونایتد از توقفکننده به برنده تبدیل شد. فرگوسن زمان داشت؛ ۶ سال تا اولین قهرمانی. او جوانان را پرورش داد، فضا را مدیریت کرد و در عین حال، با جامهای کوچک جام در جام در سال ۱۹۹۱، اعتماد ساخت. آن دوران، لیگ برتر تازه به دنیا آمد؛ رقابتها کمتر، رسانهها آرامتر، و مالکان صبورتر. فرگوسن نهتنها مربی بود، بلکه معمار فرهنگی نام گرفت. بازیکنسازی را به شعار تبدیل کرد و هواداران را با وعدههای بلندمدت آرام نگه داشت.
آموریم اما در دنیای ۲۰۲۵ با زنجیرهایی سنگینتر دست و پنجه نرم میکند. او از اسپورتینگ آمد؛ جایی که با سیستم ۱-۲-۴-۳، جامهای پرتغالی را فتح کرد و حتی منچسترسیتی را در لیگ قهرمانان برد. لیگ برتر، هیولایی متفاوت است؛ سرعت بالاتر، فیزیک خشنتر و رقبایی مثل سیتی، آرسنال و لیورپول که با بودجههای نفتی و مربیان جاافتاده، هر اشتباهی را مجازات میکنند. آموریم اصرار بر سیستمش دارد؛ اگر تغییر میخواهید، مربی را عوض کنید! این رویکرد مثل شمشیر دولبه است، اگر جواب بدهد نام او در تاریخ باشگاه به عنوان نجاتدهنده نوشته خواهد شد اما فعلا نتیجه حرف اول را میزند و هنوز ایده آموریم منجر به نتیجه نشده است.
از زاویهای دیگر این شباهت در نتایج چهار هفته نخست روایتی از سقوط است. فرگوسن درسال ۱۹۹۲ با یک باشگاه در حال رشد و پیشرفت روبهرو بود اما آموریم با یک غول خفته و در حسرت ۱۲ ساله قهرمانی مواجه شده است. هواداران خسته از چرخه مربیان گوناگون دیگر صبر ندارند و این موضوع سبب فشار به مدیران برای تغییر دوباره میشود.
آموریم میگوید:«من بیشتر از هواداران رنج میبرم.» این کلمات برای شیاطین سرخ افتخاری ندارد. اگر فرگوسن ققنوس اولدترافورد بود، آموریم قربانی بعدی به نظر میرسد. قهرمان لیگ پرتغال با آمار ۲۶ درصد برد، شبیه مربیانی است که دو بار سقوط کردهاند. سه بازی بعدی یونایتد مقابل چلسی، برنتفورد و ساندرلند میتواند فرصتی برای رشد پروژه آموریم باشد اما بدون تغییر تاکتیکی یا روشن شدن ستارههای گرانقیمت خاموش، این فرضیه بعید به نظر میرسد.
دیدگاه تان را بنویسید