افسانه فرقدان

«حکایت قصر؛ از قاجار تا پهلوی»، کتابی مؤلف آن محمدجواد مرادی‌نیا است و نشر نگاه به تازگی آن را منتشرکرده است. این کتاب، سرگذشت یک زندان را برای مخاطبانش روایت می‌کند.

زندان قصر نخستین و بزرگ‌ترین زندان مدرن ایران بود که به‌وسیله معماری با نام مارکوف ساخته و در 1308 شمسی به دست رضاشاه افتتاح شد. زندانی که حدود هشت دهه عمر کرد و وقایع گوناگون و گاه پراهمیتی را از سر گذراند. زندان قصر از روزی که گشوده شد تا روزی که مهر ابطال بر پیشانی‌اش خورد، حضور افراد مختلفی را در زوایا، بندها و سلول‌های خود شاهد بود؛ افرادی که گاه در شمار تاریخ‌سازان ایران نیز به حساب می‌آیند.

روایت حضور زندانیان سیاسی

تمرکز مرادی‌نیا در کتاب «حکایت قصر» بیش از هر چیز روایت حضور زندانیان شاخص و به‌طور عمده سیاسی در این زندان است. او می‌گوید: «در مطالعه تاریخ زندان قصر، در کنار زندانیانی از جنس خلاف و خطا (که همیشه و همه‌جا بوده‌اند و هستند) مردان و زنانی نیز محبوس بودند که هر یک در روزگار خویش سودای جامعه‌ای بهتر از آنچه در آن می‌زیستند را در سر داشتند و در تلاش برای رسیدن به جامعه مطلوب و آرمانی خویش، گرفتار بند و زندان و زندانبانان شده، گذرشان به قصر افتاد. اینان که نام سیاسی بر جبین‌شان حک شده است به اقشار و احزاب و گروه‌های گوناگون تعلق داشتند؛ گروه‌هایی که وجه مشترک همگی آنها مخالفت و مبارزه با رژیم پهلوی بود. در نگاهی به فهرست بلندبالای احزاب و گروه‌های سیاسی که از دوره رضاشاه تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، نامشان به وفور در راهروهای زندان قصر شنیده شده است می‌توان به این دسته‌ها و احزاب اشاره کرد: گروه 53 نفر، حزب توده، فرقه دمکرات، فدائیان اسلام، گروه‌های جبهه ملی، هیأت‌های مؤتلفه اسلامی، حزب ملل اسلامی، سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریک‌های فدایی خلق».

از جمله نام‌های پرآوازه‌ای که در «قصر» زندانی بوده‌اند و ذکری از آنها در این کتاب آمده است می‌توان به محمد فرخی (شاعر)، نواب صفوی، مهندس مهدی بازرگان، آیت‌الله سید محمد طالقانی، دکتر یدالله سحابی، آیت‌الله شهید حسین غفاری، بیژن جزنی، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، محمد حنیف‌نژاد، آیت‌الله منتظری، شهید حاج مهدی عراقی و سرانجام امام خمینی اشاره کرد.

نویسنده در مقدمه درباره انگیزه‌ای که باعث نوشته شدن این کتاب شده است، چنین گفته است: «زندان قصر، بی‌تردید، بخشی از تاریخ ماست و برای فهم درست این تاریخ ضرورت دارد که رخدادهای این قلعه و بنای مخوف بازخوانی گردد. برای بازخوانی و بررسی رخدادهای قصر، امروز منابع و مآخذ فراوانی در دسترس است و جوینده حقیقت می‌تواند با مراجعه به آثار متعددی که در این زمینه، به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب پدید آمده، به شناختی اجمالی از موضوع دست یابد؛ هرچند شرح آن چه در قصر، در خلال سال‌ها و دهه‌ها گذشته است هیچ‌گاه به صورت کامل و جامع قابل عرضه نیست».

کتاب «حکایت قصر» روایتگر تحولات این بنای تاریخی از هنگامی است که به‌دستور فتحعلی‌شاه قاجار به صورت یک مکان سلطنتی شکل گرفت، تا 22 بهمن 1357 که با وقوع انقلاب رنگ و چهره‌اش عوض شد. به گفته نویسنده، این کتاب بر پایه روش تلفیقی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای و میدانی نوشته شده و رویکرد آن توصیفی، تاریخی است.

بخش‌های مختلف قصر

کتاب سه بخش کلی دارد، بخش اول آن که «قصر در عصر قاجار» نام گرفته است، شرح تاریخچه شکل‌گیری این مکان در زمان فتحعلی‌شاه، توصیف آن از منظر جهانگردان خارجی، شرح وضعیت آن در زمان محمد شاه قاجار، ناصرالدین شاه و نیز وضعیت آن در سال‌های انتهایی دوران قاجار را دربرمی‌گیرد.

بنا بر آنچه که در کتاب «حکایت قصر» آمده است: «قصر قاجار در 1214 هجری قمری (1172 هجری شمسی) در مزارع پیرامون روستای خرم‌آباد از ییلاقات شمال تهران ساخته شد؛ محلی که تا پیش از آن و در دوره آقامحمدخان، اردوگاه لشکریان پادشاه بود».

نویسنده در توصیف وضعیت قصر قاجار در دوران فتحعلی شاه می‌گوید: «قصر قاجار که بر روی تپه‌ای به شکل آمفی تئاتر ساخته شده بود نمای ساده‌ای از آجر داشت و داخل آن با آئینه‌خای قدی، تابلوهای نقاشی، آینه‌کاری، گچ‌بری و اکلیل‌کاری و درهای منبت‌کاری تزئین شده بود... قصر قاجار همانگونه که تمامی وقایع‌نویسان بدان تصریح کرده‌اند محلی بوده است ویژه خوشگذرانی پادشاه و شاهزادگان قاجار و شاه هنگامی که از گرمای تابستان تهران آزرده می‌شد راهی قصر می‌گردید تا از خنکای هوای شمال تهران در کنار دیگر لوازم عیش و عشرت بهره‌مند گردد.».

این بنا که از منظر جهانگردان خارجی یکی از مهمترین بناهای آن روز تهران بوده است اما در طول زمان و از آغاز دوران سلطنت محمد شاه اهمیت خود را از دست داد و اندک اندک به حاشیه رانده شد. چرا که ترجیح پادشاهان قاجار این شده بود که بناهای ییلاقی خود را به دامنه البرز در شمال تهران ببرند و کاخ‌هایی تازه در آن منطقه بر پا کرده بودند.

این‌گونه بود که از «قصر قاجار» تنها نامی بر روی زندانی باقی ماند که در دوران پهلوی بر پا شد. فصل دوم که «قصر در عصر پهلوی اول» نام گرفته است، علاوه بر شرح تاسیس زندان قصر، ذکر حضور برخی از زندانیان مهم قصر در آن مکان را نیز در خود جای داده است. زندانیانی نظیر نصرت‌الدوله فیروز، سید جعفر پیشه‌وری، تیمورتاش، علی‌مردان‌خان بختیاری، اسماعیل خان قشقایی، سردار اسعد بختیاری، تقی ارانی، فرخی یزدی و... که اکثر آنها زنده از زندان بیرون نیامدند. حکایت‌هایی از قتل و بازداشت و گاهی فرار از زندان، مجموعه مطالب فصل دوم کتاب «حکایت قصر» را تشکیل می‌دهد.

زندان قصر از روزی که گشوده شد تا روزی که مهرابطال بر پیشانی‌اش خورد، حضور افراد مختلفی را در زوایا، بندها و سلول‌های خود شاهد بود؛ افرادی که گاه در شمار تاریخ‌سازان ایران نیز به حساب می‌آیند

فصل سوم کتاب نیز به شرح وقایع مهم این زندان در دوران پهلوی دوم اختصاص دارد و به چند بخش تقسیم شده است. در بخش اول که دهه‌های بیست و سی را شامل می‌شود، شورش در قصر و عفو عمومی زندانیان پس از ساقط شدن سلطنت رضا خان، فرار سران حزب توده از زندان قصر، حضور فدائیان اسلام در آن زندان و بازداشت و اعدام افسران حزب توده در زندان قصر را شرح می‌دهد.

بخش دوم این فصل «شعرا و نویسندگان در قصر» نام گرفته و وضعیت علی‌محمد افغانی (که خود یکی از افسران زندانی مرتبط با حزب توده بوده است)، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث در زندان قصر را شرح می‌دهد.

در بخش مربوط به دهه 40، تمرکز کتاب بر حضور امام خمینی و زندانیان مسلمان مرتبط با ایشان در زندان است و در کنارآن شرحی از حضور اعضای زندانی دیگر گروه‌های سیاسی و نیز زندانیان سیاسی مستقل نیز در کتاب ذکر شده است.

آخرین بخش فصل سوم کتاب به وضعیت زندان قصر در دهه پنجاه اختصاص دارد. در این دهه با توجه به شکل‌گیری زندان اوین، قصر اهمیت سابق خود را از دست داده بود اما هنوز هم زندانیان سیاسی مانند اعضای گروه ابوذر نهاوند، شهید غفاری و... در آنجا نگه‌داری می‌شدند. در واقع در این دوره زندان قصر به کوریدوری برای انتقال زندانیان به اوین تبدیل شده بود. آخرین زندانی مهمی که در کتاب از او نامی به میان آمده است، امیرعباس هویداست. کسی که در ماه‌های آخر رژیم پهلوی مهمان قصر شد و در نهایت جان خود را از دست داد.

چهارمین و آخرین فصل کتاب به زندان زندان قصر اختصاص دارد. در این فصل همچنین مقوله برنامه‌ها و سرگرمی‌های زندانیان نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این سرگرمی‌ها ورزش، مطالعه، کلاس‌های آموزشی، تالیف و ترجمه، عبادات و آئین‌های مذهبی و... را شامل می‌شده است. کتاب علاوه بر چهار فصل، بخشی را نیز به نام پیوست‌ها دارد که در آن روایت‌هایی از حضور تیمورتاش در زندان، فرار یک زندانی به نام سید فرهاد از زندان قصر و نیز برخی اصطلاحات رایج در بین زندانیان قصر ذکر شده است.

کتاب «حکایت قصر» علاوه بر اهمیت پژوهشی‌اش، به دلیل آنکه مبتنی بر گردآوری حکایت‌های جذاب و کنجکاوی برانگیز بوده است، امکان برقراری با طیف مخاطبان گسترده‌ای را برای خود فراهم آورده است

کتاب «حکایت قصر» علاوه بر اهمیت پژوهشی‌اش، به دلیل آنکه مبتنی بر گردآوری حکایت‌های جذاب و کنجکاوی برانگیز بوده است، امکان برقراری با طیف مخاطبان گسترده‌ای را برای خود فراهم آورده است. تمرکز بر برخی جنبه‌های نادیده مانده تاریخ، از جمله مواردی نظیر اعدام سرباز جهانسوز و فرار سید فرهاد، به کتاب اهمیت تالیفی قابل توجهی داده است و آن را از این‌که نتیجه گردآوری و در کنار هم چیدن اطلاعاتی همه‌جا موجود باشد فراتر برده است و بر غنای تحقیقی آن افزوده است. کتاب «حکایت قصر» نوشته محمدجواد مرادی‌نیا را انتشارات نگاه منتشر کرده است.