کتاب «درآمدی بر مایکل اوکشات» منتشر شد

فیلسوف بزرگ ضدعقل‌گرایی قرن بیستم

کتاب «درآمدی بر مایکل اوکشات» نوشته پل فرانکو که نشر گام نو آن را به‌تازگی با ترجمه محسن میرزازاده منتشر کرده است، درآمدی ضروری به همه سویه‌های اندیشه اوکشات است و با قراردادن کار این فیلسوف در زمینه تاریخی، رابطه آن را با مناقشات فلسفه سیاسی قرن بیست‌ویکم نشان می‌دهد. مایکل اوکشات یکی از مهم‌ترین فیلسوفان قرن بیستم است و سهم مهمی در فلسفه سیاسی و طرح نظریه‌های محافظه‌کاری و لیبرال داشته و علاوه بر آن در فلسفه تاریخ، زیبایی‌شناسی، فلسفه دین و فلسفه آموزش هم بلندآوازه است. از این رو، با دیگر اندیشمندان معاصری همانند هایک، اشتراوس، برلین، رالز و رورتی مقایسه می‌شود. او در حوزه عمومی به عنوان یکی از پشتیبانان تاچریسم شناخته شده بود و در آمریکا در جریان رقابت انتخاباتی سال 1996، روزنامه نیویورک تایمز مقاله‌ای را منتشر کرد که نشان می‌داد فلسفه عقل‌ناباورانه اوکشات چگونه می‌تواند برای توجیه نبود بینش در هر دو کارزار سیاسی کلینتون و باب دال رقیب او به کار رود. همچنین او را همراه با لئو اشتراوس دو اروپایی والامقامی معرفی کرده بودند که به محافظه‌کاری مدرن آمریکایی سامان دادند. 

اوکشات در یکی از آثار اولیه خود تحت عنوان «تجربه و وجوه آن» استدلال می‌کند که طرح روشنگری در خصوص دریافت کل اندیشه و عمل انسان بر حسب مقوله علم ناممکن است، تجربه انسانی را نمی‌توان در چارچوب هیچ مقوله فکری واحدی فهمید، علم فقط یک الگو برای فهم امور است. او چهار جهان اندیشه را نام برده و از یک‌دیگر تمیز می‌دهد: جهان فلسفه، جهان تاریخ، جهان علم و جهان عمل. اوکشات معتقد است که توتالیتاریسم اوج عقل‌گرایی است. به نظر او در عصر ما شناخت فلسفی در قالب عقل گرایی و ایدئولوژی در عالم عمل رخنه کرده و در اخلاق و سیاست اثری ویران‌گر گذاشته است. از دید او ریشه عقل‌گرایی در جامعه و سیاست به مساعی گم‌راه‌کننده دکارت و بیکن در جهت دستیابی به شناخت یقینی و قطعی بازمی‌گردد. اوکشات به و‌لتر، بنتام، مارکس و انگلس در مقام بانیان عقل‌گرایی در سیاست حمله می‌کند. این فیلسوف برجسته محافظه‌کار در مقابل عقل‌گرایی و ایدئولوژی از مفهوم خاصی از سنت دفاع می‌کند. سنت در طی زمان و ناآگاهانه رشد می‌کند و مبین تجربه اصیل است، در حالی‌که عقل‌گرایی و ایدئولوژی، ذهنیتی مصنوعی می‌آفرینند. شناخت فقط در سنت و عمل حاصل می‌شود، و شناخت مبتنی بر سنت آموزاندنی نیست و نمی‌توان روشی برای آموزش آن به دست داد. باید در سنتی سیاسی زاده شویم تا آن را بفهمیم، حال آنکه عقل‌گرایان هیچ‌گاه نمی‌توانند وارد عرصه سنت شوند. سنت سیاسی مثل زبان مادری است که با عقل و ادراک پیشینی فرا گرفته نمی‌شود و دانستن قواعد برای کاربرد آن لازم نیست. گویندگان زبان سیاست هم نیازمند قواعد سیاست نیستند؛ بنابراین تحول در سنت نتیجه تعقل و تفکر نبوده‌است و انتخاب اخلاقی نیز هیچ‌گاه ممکن نیست. پل فرانکو در کتاب «درآمدی بر مایکل اوکشات»، دستاوردهای موثر اوکشات را در همه حوزه‌های یاد شده برجسته می‌کند و به‌ویژه نوشته‌های این فیلسوف را درباره آموزش لیبرال و درک کثرت‌گرایانه از فعالیت بشر با توجه به انگاره‎ جذاب و پر کاربرد «گفت‌وگوی نوع بشر» می‌ستاید. نویسنده پس از نوشتن فصلی به نسبت بلند با نام «نوای اوکشاتی» که به جوانبی از زندگی اندیشه‌ای فیلسوف مورد بحث در این کتاب می‌پردازد، در فصولی پنج‌گانه سرفصل‌های اندیشه اوکشات از قبیل نوع رویکرد او نسبت به ایده‌ئالیسم، مفهوم فلسفه سیاسی در نگاه اوکشات، عقل‌باوری و نقد بر عقل‌باوری در نگاه این فیلسوف، مفهوم گفت‌وگوی نوع بشر و مقوله آموزش گفت‌وگو در اندیشه اوکشات و رویکرد اوکشات نسبت به انجمن‌های مدنی را مدنظر قرار می‌دهد.