هوشنگ ابتهاج، شاعر متخلص به سایه که از تیرماه به دلیل نارسایی کلیوی در بیمارستان بستری بود، در ۹۴ سالگی درگذشت.

این شاعر پرآوازه سال ۶۴ از ایران رفت و مقیم شهر کلن آلمان شد؛ البته به گفته خودش مهاجرت نکرده بود و گاهی در تهران زندگی می‌کرد.

امیرهوشنگ ابتهاج در ششم اسفندماه ۱۳۰۶ در شهر رشت متولد شد. کودکی‌اش را در این شهر  به سر برد و برای دبیرستان پا به تهران گذاشت و در  مدرسه تمدن مشغول به تحصیل شد.

او که نام «سایه» را برای تخلص شعری خود برگزیده بود از جوانی سراییدن شعر را آغاز کرد و با موسیقی آشنا شد. شاعری که هم در قالب نیمایی و هم غزل و مثنوی شعر می‌سرود. به عبارتی اشعار ابتهاج در دو سبک کلاسیک و شعر نو سروده شده است. اولین دفتر شعر او به نامه "نخستین‌ نغمه‌ها" که سبکی کلاسیک دارد در سال ۱۳۲۵ چاپ شد.

مجموعه شعر "سراب" که با مضامین شعر جدید سروده شده نیز در سال ۱۳۳۰ بیرون آمد. مجموعه شعر بعدی که "سیاه‌مشق" نام دارد با وجود این که بعد از "سراب" منتشر شد حاوی اشعار سایه بین سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۹ بود.

در این مجموعه که حاوی تعدادی غزل است چیره‌دستی این هنرمند نمایان می‌شود، تا جایی که برخی از منتقدان ادبی پاره‌ای غزل‌های آن را از بهترین غزل‌های دوران معاصر می‌دانند.

از مهم‌ترین آثار ابتهاج می‌توان به "حافظ به سعی سایه" اشاره کرد که تصحیح غزل‌های حافظ است و نخستین بار در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسید. سایه این کتاب که حاصل سا‌ل‌ها تلاش‌ بی‌وقفه‌اش در پژوهش و حافظ‌‌شناسی‌ است را در مقدمه‌اش به همسرش پیشکش کرده است.

«دیرست گالیا...» از معروف‌ترین اشعار ابتهاج است که در کنار مضمون عاشقانه آن، دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی او را نیز بازتاب می‌دهد. «ارغوان» نیز سروده پرطرفدار دیگر سایه است که خوانندگان متعددی آن را به آواز خوانده‌اند از جمله علیرضا قربانی.

این شاعر نامی همچنین در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ شمسی سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران را برعهده داشت و تصنیف‌های دلنشینی را از خود به یادگار گذاشت که یکی از شناخته‌شده‌ترین آنها تصنیف «تو ای پری کجایی» است و همچنین تصنیف «سپیده» (ای ایران ای سرای امید) که محمدرضا شجریان آن را خواند.

او که اوایل دهه ۱۳۶۰ به خاطر عقاید سیاسی خود و نزدیکی به اعضای حزب توده یک سال را در زندان به‌سربرده بود درباره تصنیف «سپیده» گفته است: در زندان بودم و با یک هم وطن هم بند، ترانۀ "ایران ای سرای امید" از بلندگوی زندان پخش شد، تا که شنیدم زدم زیر گریه! هم‌بندم گفت: چرا گریه می‌کنی؟ گفتم: شاعر این ترانه منم. گفت: پس تو که این ترانه را سرودی چرا در زندانی؟

«چند برگ از یلدا»، «تا صبح شب یلدا»، «یادگار خون سرو»، «تاسیان» و «حافظ به سعی سایه» (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج) از جمله کتاب‌های هوشنگ ابتهاج است.

"بانگ نی"، "تاسیان"، "آینه در آینه"، "پیر پیرنیان‌اندیش"، "یادگار خون سرو" و "راهی و آهی" از دیگر آثار این شاعر تردست است.

منزل شخصی ابتهاج در سال ۱۳۸۷ با نام "خانه ارغوان" به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسید. دلیل این نامگذاری درخت ارغوانی بود که در حیاط خانه سر برکشیده بود و مایه الهام شاعر شد تا شعر معروفش به نام ارغوان تجلی یابد.

دخترش یلدا در پست اینستاگرامی خود با بیان این که "سایه با هفت‌هزارسالگان سربه‌سر شد" نوشت: «بگردید، بگردید، درین خانه بگردید، درین خانه غریبید، غریبانه بگردید.»

او خود در مورد مرگ می‌گوید:‌

مردن عاشق نمی‌میراندش/در چراغ تازه می‌گیراندش

سرنوشت اوست این خودسوختن/ شعله گردیدن، چراغ افروختن

«توسعه ایرانی» درگذشت این شاعر بلندآوازه را به هموطنان به ویژه اهالی فرهنگ و هنر تسلیت می‌گوید. نامشان جاودان