فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

«یکی توی زندگیت هست که خیلی دوستش داری، او هم تو را دوست دارد، عشق پاکی دارید، این موضوع را دست کم نگیر، زوج خوشبختی خواهید شد، به زودی گرفتاری‌هایی برایت درست می‌شود اما نباید زیاد غصه بخوری. یک زن بلندقد میانسال، از اقوام نزدیک بدخواه توست، سعی کن زیاد به او نزدیک نشوی. در زندگی بدبختی‌های زیادی کشیده‌ای اما...» این‌ها تنها گوشه‌ای از مکالمات رد‌وبدل شده میان خانم فالگیر و دختر جوانی است که بهر آرزویی یکی یکی اسکناس‌های خود را در کف دستان زن می‌گذارد تا بلکه به او ردی یا سرنخی دهد که بوسیله آن بتواند تغییری در رابطه و زندگی‌اش ایجاد کند. موضوع فال و فالگیری، کف‌بینی، رمالی و... در دنیای حقیقی و مجازی بار دیگر رواج پیدا کرده است، اما در این میان سوال بی‌پاسخ این است که آیا نتایج فال و سخن فالگیران با واقعیت انطباق دارد؟ براستی چطور می‌شود که عده‌ای برای حل مشکلات و مسائل زندگی به جای تدبیر، اندیشه و یافتن راه‌حل به خرافات و فالگیری پناه می‌برند؟!

در حال حاضر که عصر تکنولوژی و مدرنیته است نیز اگر یک نگاه اجمالی به صفحه حوادث روزنامه‌ها بیندازید شاهد این مساله خواهید بود که رمالی، فالگیری و دعانویسی‌ به عنوان یک معضل اجتماعی تبعات اقتصادی و اجتماعی متعددی به بار آورده‌اند. بطوری‌که با گذشت زمان، تغییر زندگی مردم و پیشرفت تکنولوژی، هنوز باور به وجود سحر و جادو را نه تنها در زندگی مردم کمرنگ نکرده، بلکه از قالب سنتی به شکل مدرن درآورده است. البته هنوز معلوم نیست اولین فردی که قصد داشته با جادو، رمالی یا فالگیری رویدادی را تغییر دهد یا از آینده مطلع شود، چه کسی بوده است! اما قرن‌هاست که برخی در تلاش هستند تا با سوءاستفاده از ناتوانی افراد در حل عادی مسائل و مشکلاتشان، مبالغ کلانی را به جیب بزنند.

پیشینه رمالی و کف‌بینی به قرن‌ها پیش باز می‌گردد؛ انسان از دیرباز یعنی از زمانیکه پا بر روی کره خاکی گذاشته بدنبال کشف قدرتی فراتر از قدرت انسان برای تغییر یا پیشگویی بوده است. قدرتی که در حال حاضر ابزار دست شیادانی همچون رمال‌ها و فالگیر‌ها شده که از طریق رمالی، تعبیر خواب، کف‌بینی، افسونگری، جاوگری، جن‌گیری، فالگیری، پیش‌گویی، چله‌نشینی، بخت‌گشایی و امثال آنها از جان و مال مردم سوء استفاده می‌کنند و به قول خودشان گره‌ای از مشکلات افراد باز می‌کنند.

 از منظر آسیب شناسی باید متذکر شد افراد در هنگام مواجهه با مشکلات متعدد زندگانی به دو صورت واکنش نشان می‌دهند: گروهی برای حل مشکلات به مشورت می‌پردازند، مطالعه می‌کنند، مهارتی را سعی می‌کنند بیاموزند و به عبارتی تلاش می‌کنند از طریق مشورت و راه‌های منطقی و عقلانی مساله خویش را گره‌گشایی کنند. اما گروه دوم به جای تعقل درباره وقایع مختلف، سعی می‌کنند به رمالی و فالگیری و جادو - پناه ببرند و هرآنچه که قرار است رخ دهد را با همان فرد رمال توجیه کنند. به عبارتی این گروه از افراد هنگامی‌که در برابر حل و برطرف کردن مسائل، خود را نا‌توان و عاجز تصور می‌کنند، به خیالپردازی و خرافه روی می‌آورند و در این راه، اغلب از افرادی کمک می‌گیرند که ادعای سحر و جادو دارند.

به باور کارشناسان عوامل متعددی سبب می‌شوند تا افراد به این دسته از اشخاص مراجعه کنند که عمده‌ترین آنها ضعف در اعتماد‌به‌نفس است؛ هنگامیکه فرد توانایی‌های خود را نادیده انگاشته و خود را در برابر مشکلات زندگانی ضعیف می‌پندارد، برای ترسیم آینده، بدنبال شخصی می‌رود که دارای قدرت ماوراءالطبیعه باشد و به‌این‌ترتیب در دام شیادانی با عناوین فالگیر، دعانویس، رمال و ... گرفتار می‌شود.

باید خاطر‌نشان کرد «فقر فرهنگی» مهمترین عامل گرایش برخی افراد به فالگیران و دعا‌نویسان است؛ بنابراین ضروریست بستر مناسب برای برون‌رفت از این معضل فرهنگی فراهم شود. همچنین نیاز است شرایطی ایجاد شود تا اصحاب رسانه چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی از خطرات و عواقب خرافه‌گرایی و رمالی پرده‌برداری کنند.