مجموعه داستان «خواب‌های مشکوک» مصطفی علیزاده که ابتدا نشر بان و سپس نشر آگاه آن را منتشر کرده‌اند، هفت داستان مجزا از هم، با فضاها و شخصیت‌هایی متفاوت دارد که کابوس و خواب عنصر مشترک همه آن‌هاست. هفت داستان «ماجرای یک جست‌وجوی کابوس‌وار»، «روسری قرمز دور گردن فیروز مشتاق»، «خواب‌های مشکوک»، «مردی با کیف چرمی کهنه»، «تا خانه راهی نیست»، «ماه منیر خواب است» و «کاش که برسم و او باشد»، برخلاف عنوان مجموعه داستان، که نام یکی از داستان‌هاست، تنها به خواب‌ها نمی‌پردازد. مجموعه داستان خواب‌های مشکوک گاه داستان کابوس‌هایی است که از پی حوادث نابهنگام در زندگی آدم‌هایی معمولی و در روزمره اتفاق می‌افتد؛ حادثه‌هایی که می‌توانند با یک اتفاق ساده شروع و به حادثه‌ای هولناک ختم شوند و کابوسشان برای همیشه دست بیندازد دور گردن آدم‌ها و دیگر رهایشان نکند. «خواب‌های مشکوک»، داستان خواب و رویاهای بیداری است که ما آن‌ها را متعلق به جهان واقعی نمی‌دانیم؛ خواب‌ها و کابوس‌هایی که هرازگاهی در شب یا روز به سراغمان می‌آیند و ما زود فراموششان می‌کنیم، اما این کابوس‌ها راهشان را به زندگی ما باز می‌کنند و بخشی از روزمرگی و واکنش‌های روانی ما به زندگی را می‌سازند. مصطفی علیزاده در پی گفتن همین است؛ این‌که خواب‌ها بخش مهمی از زندگی ما تشکیل می‌دهند، اما چندان جدی گرفته نمی‌شنوند. کابوس‌هایی که نه لزوما در خواب، که در بیداری در تعقیب ما هستند و می‌توانند مسیر زندگی ما را عوض کنند و حتی مرگی نابهنگام را رقم بزنند. کابوس‌هایی که از پس‌زمینه عشق و رفاقت و اعتقادات سنتی یا از خطاهای گذشته و حادثه‌های ناگهانی زندگی ما سر باز می‌کنند یا گاهی کابوس‌هایی هستند که از ترس‌های ما در آینده نشات می‌گیرند؛ ترس‌هایی که می‌توانند به کابوسی بدل شوند و پیشگیری از وقوع آن‌ها می‌تواند زندگی آدم‌ها را به مخاطره بیندازد. خواب‌های مشکوک، داستان ترس‌هایی است که بخش مهمی از زندگی ما می‌سازند، اما دیده نمی‌شوند، ترس‌هایی که می‌آیند و درست در مرکز زندگی ما می‌نشینند. داستان ترس‌ها و کابوس‌هایی که آدم‌های قصه‌ها به نحوی مدام در حال فرار و خلاصی از آن‌ها هستند، اما انگار قدرت کابوس‌ها به نیروی آدمی می‌چربد و در لحظه‌ای او را گرفتار می‌کند یا به دام می‌اندازد و این شاید همان چیزی است که نویسنده می‌خواهد بگوید.

آدم‌های داستان‌های مجموعه داستان «خواب‌های مشکوک»، آدم‌های عجیبی نیستند، روشنفکر نیستند، با سایه‌شان حرف نمی‌زنند؛ بلکه آدم‌هایی معمولی هستند که ما هر روز می‌بینمشان و از کنارشان عبور می‌کنیم. «خواب‌های مشکوک» موجز حرف می‌زند؛ مصطفی علیزاده داستان‌هایش را با ریتم تند و بدون پرحرفی تعریف می‌کند و با نثری روان و بدون سکته، خواننده را پای قصه‌اش می‌نشاند. داستان نخست مجموعه، یعنی «ماجرای یک جست‌وجوی کابوس‌وار» کمی به داستان‌های پلیسی و جنایی پهلو می‌زند، اگر چه نمی‌خواهد داستانی پلیسی یا جنایی تعریف کند، داستانی شبیه شهر شیشه‌ای پل استر و همچون شهر شیشه‌ای با راوی غیرقابل اعتماد در برخی داستان‌ها.