در ۴۰ روز گذشته، ۱۰ زن توسط مردان خانواده کشته شدند
زنکشی ادامه دارد، بدون قانون حمایتی!

در کمتر از چهل روز از آغاز سال ۱۴۰۴، ده زن در شهرها و روستاهای ایران قربانی خشونت مردانی شدند که عنوان «نزدیکترین افراد» را یدک میکشند، یعنی همسر، پدر، برادر، داماد. قتلهایی با سلاح گرم، سرد یا حتی با دست خالی؛ گاه بهخاطر خرید گوشی بیاجازه، گاه بهخاطر درخواست طلاق، گاه فقط برای «ناموس». این چرخه زنکشی در حالی ادامه دارد که قانون حمایت از زنان در برابر خشونت 15 سال است در حال پاسکاری است و مفاد آن بی اثر شده است.
به گزارش رکنا، در کمتر از ۴۰ روز، از ۱۹ فروردین تا ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، دستکم ۱۰زن در نقاط مختلف ایران توسط نزدیکترین مردان زندگیشان به قتل رسیدند. قتلهایی که هر کدام با دلایلی متفاوت اما با الگویی مشابه رخ داد: مردی از خانواده تصمیم گرفت«عدالت» را با سلاح سرد یا گرم یا دستان خودش اجرا کند. اما این کشتارها تازهترین سطرهای دفتر قطوری از زنکشی در کشورند؛ فصلی جدید در روایتی قدیمی که همچنان بیپایان ادامه دارد.
آمار ۴۰ روزه قتل زنان در ایران
نقطه آغاز قتلهای خانوادگی در سال جدید، ۱۹ فروردین بود؛ در فاروج، زن ۳۹ سالهای بهدست همسرش با سلاح سرد کشته شد. پلیس، مطابق معمول، توصیه کرد مردم هنگام بروز تنش خانوادگی به مراکز مشاوره مراجعه کنند. اما مشاورهای که نه در دسترس همگان است، نه برای مردانی که عادت کردهاند خشونت را با قدرت اشتباه بگیرند، معنایی دارد.
قتل بعدی تنها ۹ روز بعد در اسلامشهر رخ داد. فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله، توسط پدرش با چاقو به قتل رسید. هنوز علت رسمی اعلام نشده، اما سن قربانی و پدرسالاری غالب در چنین روابطی، نشانههای واضح از قتل با انگیزههای کنترلگرایانه دارد. ۸ اردیبهشت، در دالاهو، گلاب فرامرزی قربانی شد. او بهخاطر پیگیری طلاق دخترش، توسط دامادش به قتل رسید؛ گویی در نظام فکری قاتل، مادر زنی که حق طلاق میطلبد، نیز باید تاوان دهد.
فاطمه برخورداری، معلم سبزواری، در ۱۰ اردیبهشت کشته شد؛ تنها بهدلیل اینکه میخواست جدا شود. این بار قمه ابزار «اقتدار» قاتلی بود که خودش مشاوره مدرسه بود!
۱۳ اردیبهشت، زنی ۵۰ ساله در مشهد با گرز همسرش به قتل رسید. همان روز، در کلاته دامغان، مردی ۲۷ ساله زنی را حین فرششستن با خودرو زیر گرفت؛ اقدامی تلافیجویانه برای یک اختلاف شخصی. اینهمه خشونت، اینهمه خونسردی.
۱۶ اردیبهشت دو قتل همزمان: زهرا میرزایی، مجری صداوسیما، در تهران توسط پسرخالهاش با چکش و بریدن گلو کشته شد؛ مائده خطیبیان، دختر ۲۱ ساله، در مشهد جان باخت.
یک روز بعد، مبینا کندابی، ۲۸ ساله، در بندرگز با شلیک گلوله توسط شوهرش کشته شد. تنها دلیل: اختلاف خانوادگی.
مردی در خیابان قزوین، همسرش را به دلیل خرید یک گوشی ۲۰ میلیونی خفه کرد؛ و دیروز در شاهرود، مردی زنش را در مرکز تفریحی خفه کرد.
این فهرست دهگانهی قتلها، تنها مربوط به ۴۰ روز گذشته است؛ روزهایی که برای بسیاری از ما عادی بودند، اما برای خانوادههایی تبدیل به عزاداری ابدی شدند.
نگاهی به سالی که گذشت، دهها زن قربانی خانوادگی شدند
مرور قتلهای سال ۱۴۰۳ نیز تصویر تلخ از خشونت علیه زنان ارائه میدهد. تنها آن دسته از قتلهایی که در رسانهها بازتاب یافتهاند، شامل دهها زن هستند که بهدلیل مسائل خانوادگی توسط پدر، برادر یا همسرشان کشته شدهاند. در فروردین ۱۴۰۳، سه زن در سمنان، آبادان و اهواز توسط اعضای خانواده به دلایل ناموسی کشته شدند.
در اردیبهشت، قتل «ساجده» توسط برادر ۱۷ سالهاش در روستایی حوالی مشهد، نمونهای روشن از تحقیر اجتماعی طلاق و انتقامجویی مردانه بود. در همان ماه، سه زن دیگر در مشهد، تهران و کرمانشاه با انگیزههایی مشابه قربانی شدند.
در خرداد، تیر، مرداد و شهریور، زنان جوان، مادر باردار، دختران نوجوان، قربانیانی بودند که به دست مردان خانواده جان خود را از دست دادند.
قوانینی که نیستند، نهادهایی که سکوت میکنند
در میان این قتل ها، غیبت عملکرد موثر نهادهای مسئول فرهنگی و بازدارنده، از وزارت ارشاد و معاونت زنان ریاست جمهوری گرفته تا بخش پیشگیری از جرم قوه قضاییه،احساس میشود. لایحه «منع خشونت علیه زنان» بیش از ۱۵ سال است که میان قوا دستبهدست میشود، بیآنکه تصویب یا اجرایی شود. معاونت پیشگیری از جرم قوه قضاییه، آموزش و پرورش، صداوسیما، شهرداریها و حتی وزارت کشور، هیچکدام برنامه عملی و مؤثری برای کاهش خشونت خانگی ارائه ندادهاند. نه کمپین عمومی وجود دارد، نه آمار رسمی، نه پناهگاه امن برای زنان در معرض خطر.
خشونت خانگی، یک امر خصوصی نیست
یکی از ریشههای عمیق این بحران، تقلیل خشونت خانگی به «امر شخصی» یا «اختلاف خانوادگی» است. نهادهای قضایی و انتظامی در بسیاری از موارد، این قتلها را نه بهعنوان فاجعهای اجتماعی، بلکه دعواهای خصوصی مینگرند.
باورهای مردسالارانه، قانونگریزی ، عدم پیگرد مؤثر، فرهنگ ترس از آبرو، و نبود آموزش حقوق شهروندی، چرخهای را شکل دادهاند که در آن قتل زن یا دختر، گاه حتی موجب تحسین خویشاوندان نیز میشود.خشونت علیه زنان، در ایران، نه بلاتکلیف که به حال خود رها شده است.
موارد زنکشی و قتلهای خانوادگی- سال 1403
موارد زنکشی و قتلهای خانوادگی- فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه تان را بنویسید