مدیر گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی گفت: حاکمیت در سال‌های اخیر تلاش کرده که برخی از گروه‌های مرجع را حذف کند و آنها را از صحنه اجتماعی بیرون بکشد. این حذف‌ها به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند روشنفکری بیشتر مشاهده می‌شود.

عباس نعیمی جورشری در گفت‌و‌گو با خبر آنلاین به مقاله اش در سال ۱۳۹۶ اشاره کرد و افزود: همان موقع در مقاله‌ای به این نتیجه رسیدم که ایران با چند گسل اجتماعی مواجه است که اگر مدیریت و ترمیم نشود به جنبش‌هایی با ماهیت رادیکال و ساختارشکن خواهند انجامید. این پیش‌بینی خیلی زود تحقق یافت. در دی‌ماه ۹۶، ما شاهد یک خیزش اجتماعی بودیم که دیگر از جنس اصلاح‌طلبی نبود، بلکه نفی‌گرایانه، تند و فراتر از خواست‌های اصلاحی بود. از آن پس، صدای طبقات و نسل‌هایی را می‌شنویم که اساساً بی‌اعتماد به هرگونه مرجعیت رسمی هستند.  به گفته او آنچه پیش‌تر گروه‌های مرجع ایجاد می‌کردند، یعنی اعتماد، الگو، و هویت جمعی، اکنون برای بخشی از جامعه فاقد اعتبار و مرجعیت شده است. ما در دوره‌ای قرار داریم که مرجعیت‌های سنتی دچار فرسایش سرمایه اجتماعی شده‌اند. روشنفکران دیگر نفوذ سابق را ندارند و حوزه‌های دینی نیز با چالش مشروعیت مواجه‌اند.

او ادامه داد: جامعه به آن‌ها گفت دیگر کافی است؛ شما نتوانستید مسائل ما را حل کنید. این اتفاق در سال ۱۳۹۸ عمق بیشتری یافت، زیرا مسئله‌ای همچون افزایش قیمت بنزین، ابعاد اجتماعی بسیار گسترده‌ای پیدا کرد و به جای همدلی با سرکوب همراه شد، اتفاقی که در حوادث سال‌های بعد مانند ۱۴۰۱ تکرار شد. ضمن اینکه بخشی از جامعه که نگرانی سیاسی ندارند نیز سیاست را با مسائل اجتماعی و اقتصادی، درک تورم و مواردی از این دست سنجش می‌کنند، بنابراین آنها نیز احساس کردند رهنمودهای آن گروه‌های مرجع نتوانسته نیازشان را برطرف کند. 

نعیمی با بیان اینکه گروه‌های مرجع در سال‌های اخیر نتوانستند در بهبود زندگی مردم نقش مؤثری ایفا کنند؛ اضافه کرد: اگرچه روشنفکران در نقد و تحلیل مسائل مختلف فعال بودند، اما به‌دلیل محدودیت‌های رسانه‌ای و سیاسی، این نقدها به جایی نمی‌رسید. 

او بیان داشت: دلیل دیگر هم دارد، و آن تغییر در ابزارهای آگاهی به‌خصوص نزد نسل جوان است. گروه مرجع، در تعریف کلاسیک فرد یا جریانی‌ست که انسان از او تقلید می‌کند چراکه که در امری خاص صلاحیت و شایستگی دارد، اما امروز، نسل جدید از طریق تکنولوژی، اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جهانی به اطلاعات دست اول دسترسی دارد و می‌تواند به‌راحتی آرای اندیشمندان بزرگی چون فوکو، پوپر یا دریدا را مطالعه کند، آن را با دیدگاه‌های داخلی مقایسه کند و حتی آنان را به چالش بکشد. این یعنی مرجعیت سنتی در برابر ابزارهای جدید آگاهی زمین‌گیر شده است. جهانی‌شدن، رسانه‌های دیجیتال، دسترسی آزاد به اطلاعات و شکل‌گیری فضای مقایسه‌ای، همه در تضعیف مرجعیت سنتی نقش داشته‌اند.

تغییر گروه مرجع

این جامعه شناس با بیان اینکه امروزه سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها در فضای مجازی تأثیر زیادی بر افکار عمومی دارند گفت: در حال حاضر، سلبریتی‌ها جایگزین طیفی از گروه‌های مرجع شده‌اند، اما این جایگزینی از نظر اخلاقی و فرهنگی، اثرات منفی به دنبال دارد. به جای آنکه گروه‌های مرجع با تکیه بر خرد و اندیشه به هدایت جامعه بپردازند، اکنون افراد غیر متخصص و حتی کسانی که تنها به دنبال جلب توجه هستند، نقش‌های مرجعیت را ایفا می‌کنند

او ادامه داد: مثلا برخی از جامعه‌شناسان شاخص‌مان، مانند دکتر مقصود فراستخواه و دکتر سعید مدنی، در فضای مجازی که به عنوان یک ابزار آگاهی دهنده محسوب می‌شود دارای دنبال‌کنندگان محدودی هستند، درحالی‌که سلبریتی‌ها در این فضا جایگاه بسیار بزرگ‌تری دارند.

 ارتباط گروه مرجع با جامعه کم شده است

مدیر گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی گفت: من یک روز سر کلاس درس از دانشجوها پرسیدم حسین فاطمی(معروف به دکتر فاطمی سیاستمدار و روزنامه‌نگار ایرانی بود که از ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۲ به‌عنوان وزیر امور خارجه فعالیت کرد.) را چند نفر می‌شناسند؟ از 50 نفر یک نفر دست بلند کرد؛ بعد پرسیدم کیم کارداشیان(بازیگر و مدل آمریکایی) را چند نفر می‌شناسند، تقریباً کل کلاس او را می‌شناختند؛ ببینید یک اتفاقی برای جامعه افتاده، ارتباط آن گروه مرجع -تلویحا نام آنها را بگذاریم عقل گرایان- یک جایی با جامعه کم شد.

او افزود: حاکمیت در سال‌های اخیر تلاش کرده که برخی از گروه‌های مرجع را حذف کند و آنها را از صحنه اجتماعی بیرون بکشد. این حذف‌ها به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند روشنفکری بیشتر مشاهده می‌شود. به‌عنوان مثال، برخی از افراد برجسته مانند دکتر سروش یا دکتر کدیور حتی دکتر الهی‌قمشه‌ای دیگر در رسانه‌های رسمی جایگاه ندارند.

حذف رقیب گفتمانی توسط حاکمیت

مدیر گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی اظهار داشت: با این تصور که از طریق حذف این افراد می‌تواند رقیب‌های گفتمانی خود را از بین ببرد، در واقع ارتباط این گروه‌ها را با جامعه قطع کرده است، برای همین نسل جدید اکنون دیگر این افراد را نمی‌شناسد، در حالی که به راحتی با سلبریتی‌ها در فضای مجازی ارتباط برقرار می‌کنند. رسانه‌های رسمی مثل تلویزیون دیگر به این افراد تریبون نمی‌دهند، و این یکی از دلایلی است که موجب کمرنگ شدن نقش گروه‌های مرجع سنتی در جامعه شده است.

گروه‌های مرجع ایده‌پردازی ندارند

عباس نعیمی با بیان اینکه خلاقیت ایده پردازی در گروه‌های مرجع یک کم شد درحالی که «ایده» پیشران جامعه است گفت: روشنفکران حرف‌های تکراری زدند، گاه از عینیت اجتماعی فاصله گرفتند و این سبب شد از تحولات اجتماعی عقب بیفتند. مثلاً مرحوم شریعتی با همه موافق و مخالف‌هایی که دارد در ایده‌پردازی خلاقیت داشت بنابراین مورد توجه قرار گرفت، یا مصطفی مهرآیین این روزها اگر مورد توجه قرار گرفته است برای این است که در ایده‌پردازی و زبان خلاقیت نشان داده است.

وی افزود: اینکه روشنفکران از زبان و کلماتی که نسل جدید استفاده می‌کنند جا ماندند، با ایده فوکویی روشنفکران به لحاظ زبانی از جامعه جا ماندند، گویی که خردگرایی روشنفکران در چارچوب زبانی خاصی محدود شد و نتوانستند با نسل جدید جامعه ارتباط بگیرند.