زندانیان جرم ناکرده

تصورکنید کودکی که باید در آغوش گرم خانواده بزرگ شود و تنوع و زیبایی‌های طبیعت را ببیند، ناخواسته و ناخودآگاه در فضایی قرار می‌گیرد که هیچ‌یک از شرایط لازم برای پرورش یک کودک بر اساس استانداردهای زندگی را ندارد. چه انتظاری می‌توانیم از رفتار فردای این کودک در جامعه داشته باشیم؟ کودکانی که در زندان‌ها در کنار مادران زندانی هستند، تصویرهایی از زندگی دوران کودکی در ذهن‌شان شکل می‌گیرد که از آن‌چه مناسب رشد جسم و روح آن‌هاست، فاصله بسیاری دارد.

آذر فخری، روزنامه‌نگار

خیلی از ما در مورد افرادی که زندانی شده‌اند، تصور و ذهنیت خوبی نداریم؛ یک زندانی همیشه برای ما کسی است که مرتکب جرم و خلافی شده: دزدی کرده، کسی را کشته، مواد مخدر مصرف کرده و یا خریده و فروخته و هزاران جرم شناخته و ناشناخته دیگری که مرتکب شده. در این میان البته اگر بشنویم این زندانی «زن» هم هست، ماجرا برای‌مان شکل دیگری پیدا می‌کند. ممکن است این زن زندانی همان جرم‌هایی را مرتکب شده باشد که یک مرد زندانی مرتکب شده، اما قضاوت ما در مورد او، چه زن باشیم و چه مرد، سخت‌گیرانه‌تر و غیرمنصفانه‌تر خواهد بود و علاوه بر جرمی که مرتکب شده، به او انگ‌های اخلاقی دیگری هم خواهیم زد. حالا این ‌را داشته باشید در کنار مسئله مهمی مثل زندانی زن بارداری که در زندان کودکش را به دنیا می‌آورد، یا زندانی زنی که کودک خردسال دارد و ناچار است او را هم همراه خود به زندان ببرد، چون کسی را ندارد که از او مراقبت کند.

اما خوب است بدانیم که اغلب زنان زندانی، تنها به‌خاطر اعتمادی که به مردان اطراف و نزدیکان خود کرده‌اند، کارشان به زندان کشیده؛ چک کشیده‌اند و سفته داده‌اند، در حالی‌که از این چک و سفته خود هیچ نفعی نداشته‌اند، جز این‌که درنهایت، به جرم بی‌محل بودن همین چک‌ها و سفته‌ها راه‌شان به زندان افتاده است. بنابراین چنین زنانی که 64 درصد زندانیان را تشکیل می‌دهند، گاه با کودکان خود، ناچارند تا سال‌ها در زندان بمانند. البته این 94 درصد محکومین مالی، از میان دوهزار و 660 نفر مادر زندانی است. در واقع اغلب زنان زندانی در دام ناآگاهی خود نسبت به قوانین چک و سفته و نیز اعتماد به اطرافیان خود افتاده‌اند. به این ترتیب، با این نگاه در جامعه ما اولین خطا یا جرم زن آخرین خطای او نیز محسوب می‌شود و طردشدگی از خانواده و جامعه را در پی دارد.   اما داستانی که می‌خواهیم درباره آن صحبت کنیم، داستان غم‌انگیزتری است؛ داستان کودکانی که همراه با مادران‌شان، حبس را تحمل می‌کنند، در زندان به دنیا می‌آیند و در زندان بزرگ می‌شوند، بی آن‌که بتوانند آن‌چنان که باید و شاید با محیط بیرون ارتباط انسانی و اجتماعی برقرار کنند. در واقع این کودکان، به جرم ناکرده، مجبورند سال‌های مهم ابتدای زندگی‌شان را در زندان بگذرانند.

حقوق کودکانی که همراه مادرحبس می‌کشند

وقتی سخن از مادران زندانی به میان می‌آید، همه افراد، چه در مقام شهروند و چه در مقام حقوقی، معترفند که نباید کودک به همراه مادرش متحمل حبس شود. اما از طرفی، گاه چاره‌ای جز این نیست که کودک در کنار مادرش باشد؛ یا کودک شیرخوار است و به مراقبت‌های مستقیم مادر نیاز دارد و یا به این دلیل که مادر از سوی خانواده به‌طورکلی طرد شده و کسی از اطرافیانش مسئولیت نگه‌داری فرزند او را به عهده نمی‌گیرد. 

به نظر می‌رسد در این وضعیت، حداقل امکانی که باید برای این کودکان در نظر گرفته شود ایجاد مهد کودک است، تا ساعت‌هایی خاص از بند زنان و محیط زندان خارج شده و روند اجتماعی‌شدن را به نحوی طی کنند. چرا که این کودکان، در محیط زندان، همبازی مناسب، اسباب‌بازی و شرایط تجربه محیط خانه را ندارند و فضای زندان به‌عنوان یک فضای بسته مشکلات بسیار و ناهنجاری‌هایی را موجب می‌شود. مشکل دیگر این کودکان  تغذیه‌ نامناسب آنان است. 

بنابراین اولین حق مسلم کودکی که همراه مادر خود در زندان است، این است که باید  روزانه چند ساعت از فضای زندان دور شود و تحت آموزش‌های لازم قرار بگیرد. او باید بتواند ساعاتی از روز را در کنار هم سن و سال‌های خودش بگذراند. سازمان زندان‌ها، سازمان بهزیستی کشور و قوه قضائیه با توجه به اهمیت همین نیازهای اولیه است که باید دیدگاه جدی‌تری به مسئله کودکان همراه مادران زندان داشته باشند؛ محرومیت مادر، نباید منجر به محرومیت کودکش شود.

حضور کودک همراه مادر در زندان‌ باعث می‌شود آینده کودک با مخاطرات فراوانی همراه باشد، چون تحمل شرایط سخت، سوءتغذیه و وضعیت خاص فضای زندان برای کودکان مناسب نیست. کودک در محیط زندان به دلیل نبود بهداشت کافی با مشکلات زیادی مواجه می‌شود. محیط زندان از زوایای مختلف هم‌چون بهداشت، تغذیه، بهداشت روانی و خشونت‌هایی که در میان زندانیان اتفاق می‌افتد و ...برای کودکان مناسب نیست و آن‌ها را با آسیب‌های جدی مواجه می‌کند. 

باید به کودکان زندانی به‌عنوان یک انسان مستقل نگاه کرد، سرویس‌دهی به این کودکان نباید تحت‌الشعاع همان سرویس‌هایی قرار بگیرد که به مادران آن‌ها به عنوان زندانی داده می‌شود. باید تمام نهادهای مرتبط متوجه این مسئله باشند که حساب کودک از مادر مجرم جداست و کودک قرار نیست در کنار مادر و شریک جرم او باشد! در حالی‌که متاسفانه کودک همراه مادر در زندان گاه به همان اندازه مادر مورد مجازات قرار می‌گیرد و از حقوق کودکی خود محروم می‌ماند. 

جداسازی مادر و کودک

آن چنان که محمد نفریه، رئیس دفاتر حمایت از حقوق زنان و کودکان قوه قضاییه می‌گوید:«زندانیان زن می‌توانند اطفال خود را تا سن دو سال تمام به همراه داشته باشند. رؤسای زندان‌ها می‌توانند در هر زندان نسبت به تفکیک و جداسازی اطفال ۲ تا ۶ سال در محل مجزا (مهد کودک) اقدام و یا نسبت به انتقال اطفال موصوف به بهزیستی یا مؤسسات نگه‌داری اطفال مبادرت کنند.» خبرهای جدید هم از امضای یک تفاهم‌نامه بین بهزیستی و سازمان زندان‌ها حکایت دارد که طی آن تمام کودکان بالای دو سال باید به سازمان بهزیستی تحویل داده شوند.

مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی اعلام کرده است که در تمام استان‌ها سازمان بهزیستی آمادگی لازم را برای تحویل گرفتن کودکانی که مادران‌شان در زندان هستند دارند، البته وی اشاره می‌کند که وضعیت کودکان زیر دوسال متفاوت است؛ کودکان زیر دوسالی که با مادر رابطه عاطفی مناسبی ندارند از مادر جدا شده و به بهزیستی تحویل داده می‌شوند، اما کودکان زیر دو سالی که رابطه عاطفی مناسبی با مادر دارند، در زندان در کنار مادر مانده و پس از پایان دو سالگی به ما تحویل داده می‌شوند.

نفریه نیز به این مسئله مهم آگاه است که اگر قرارباشد کودک در کنار مادرزندانی خود بماند، باید در محیط زندان مهدکودک احداث شود، اما او می‌گوید احداث مهد کودک در زندان‌ها برعهده ما نیست، اما در صورتی که مکانی به‌عنوان مهدکودک در زندان ایجاد شود، ما حتما مجوز مهدکودک صادر خواهیم کرد، هر چند ایجاد مهدکودک در همه مراکز زندان‌ها میسر نیست، اما برخی از زندان‌‌ها در مکان‌هایی نزدیک اقدام به تاسیس مهدکودک کرده‌اند، اما برخی از زندان‌ها نتوانستند و ما نیز اعلام کردیم اگر برای آن‌ها امکان‌پذیر باشد می توانیم به نزدیک‌ترین مهدکودک و شیرخوارگاه مجوز بدهیم تا کودکان مادران زندانی را بپذیرند. نفریه از یک پیشنهاد خوب هم خبر می‌دهد؛ این که از قوه قضائیه خواسته شده به مادران مجرم، مجازات‌های جایگرین با دست‌بندهای الکترونیک بدهند تا کودک از نعمت مادر محروم نشود و در عین حال مجبور به تحمل حبس در کنار مادر نباشد. نفریه هم‌چنین از تحویل ۱۸۰۰ کودک که مادران‌شان زندانی هستند، به مراکز بهزیستی خبر می‌دهد؛ کودکانی که بالای دو سال دارند و تا زمانی که مادر آزاد ‌شود و شرایط نگه‌داری از فرزندش را داشته باشد، در بهزیستی نگه‌داری خواهد شد.

آسیب‌های حضور کودک  در زندان

کوروش محمدی، جامعه‌شناس می‌گوید: «کودکی که در زندان از مادرش شیر دریافت می‌کند، نسبت به نوزادی که در بیرون از فضای زندان تغذیه می‌شود در شرایط متفاوتی قرار دارد. براساس یافته‌های پزشکی و بهداشتی مادرانی که به نوزادان خود شیر می‌دهند، خلق‌وخوی را از همان محیطی که در آن زندگی می‌کنند، دریافت می‎کنند. این محیط در زندان محیط امنیتی و تحدیدی است. این فضا سرشار از اضطراب و استرس است و برای نوزاد و کودک یک معضل محسوب می‌شود.باتوجه به شرایط سخت و امنیتی زندان‌ها، امنیت روانی حاکم بر مادران به نوزاد منتقل خواهد شد. من معتقدم در زندان مادر مستقل نیست و چون در حال تنبیه است، اثرات مخربی می‌تواند برای کودک و نوزاد دربرداشته باشد.»

 اگر قرار باشد کودک بعد از دو سال از مادرش گرفته شود، غیر از موارد حساس که نیاز به وجود شیرمادر است، بهتر است از همان ابتدا نوزاد به مراکز بهزیستی سپرده شود تا دچار چندگانگی در دلبستگی نشود

این جامعه‌شناس معتقد است جداسازی کودک بعد از دو سال و گذراندن دوران شیرخوارگی او قطع ارتباط مادر و کودک، بسیار آسیب‌زاست: «جدا کردن مادر و کودک یعنی از بین بردن یک زنجیره دوساله، کودک در این دوره با مراقب و سرپرست که مادرش باشد الفت گرفته و بعد از جدایی باید در آغوش دیگری آرامش را بیابد. شخصی که نام پرستار یا مراقب کودک روی آن می‌گذاریم. این یک آسیب جدی روانی به کودک وارد خواهد کرد. همین افراد وقتی بزرگ می‌شوند، از آن‌جا که  زمینه‌های روحی و روانی بدی در آن‌ها نهادینه شده، دست به پرخاشگری و رفتارهای ناهنجار می‌زنند یا برای تخلیه خود منزوی شده و نگاه‌شان به اجتماع سیاه خواهد بود.»

نگاه این جامعه‌شناس نسبت به ایجاد یک مهدکودک در کنار زندان‌ها منفی است. او می‌گوید: «اگر بتوان مادران را در فضایی در کنار فرزندان قرار داد تا دوره زندانی آن‌ها تمام شود، کار بسیار مناسبی است. باید در نظر داشت مادری که بتواند روزانه فقط چند ساعت کودکش را ببیند و دوباره به سلولش بازگردد؛ این خود زمینه‌های آسیب روانی را برای مادر و کودک فراهم می‌آورد. یعنی مادر چند ساعت در کنار کودکش باشد و سپس به یک مراقب که بی‌شک باید همزمان از چند کودک دیگر نگه‌داری کند سپرده شود. این باعث می‌شود کودک آن «دلبستگی» را نسبت به مادرش از دست دهد و به مراتب به آسیب‌های جدی‌تری دچار شود. ایجاد یک مهدکودک در زندان هرچند در دورانی که مادر زندانی باشد ثمربخش است اما آسیب‌های جبران‌ناپذیری در آینده کودک انتظارش را می‌کشد.»

این جامعه‌شناس معتقد است اگر قرار باشد کودک بعد از دو سال از مادرش گرفته شود، غیر از موارد حساس که نیاز به وجود شیرمادر است، بهتر است از همان ابتدا نوزاد به مراکز بهزیستی سپرده شود تا دچار چندگانگی در دلبستگی نشود.