آبی‌های مایل به صورتی را بپذیریم

ترنس فردی است که دچاراختلال هویت جنسی است و ترنس سکشوال، کسی است که عمل جراحی تغییر جنسیت انجام داده است. این روزها در جامعه روان‌پزشکی و پزشکی، به جای ترنس از اصطلاح «ملال جنسی» استفاده می‌شود. فردی که دچار ملال جنسی است در ظاهر هیچ تفاوتی با جنسیت خود ندارد؛ اما روح و ذهنش با جنسیتش تطابق ندارد. «عدم انطباق روح و جسم» تعبیری بود که امام خمینی(ره) در مورد افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی به کار بردند و بر اساس آن «فتوای تغییر جنسیت» را صادر کردند. ایشان معتقد بودند می‌توان جسم را تغییر داد اما روح را خیر.

آذر فخری، روزنامه‌نگار

ما بیش از آن‌که جسم خودمان باشیم، آن روایت و قصه‌ای هستیم که ذهن‌مان برای‌مان ساخته است و چنین است داستان آنانی که دچار«ملال جنسی» هستند آن‌هایی که «ترنس» هم نامیده می‌شوند و بسیاری از آنان زخم توهین و تحقیر و شکنجه و افترا را بر روح و جسم خود حمل می‌کنند، بی آن‌که خود در آن‌چه هستند و در بیماری و اختلالی که گرفتارش شده‌اند، هیچ نقشی داشته باشند. 

با وجود فتوای بسیار روشنگرانه امام خمینی (ره) در مورد جواز تغییر جنسیت، تا مدت‌ها و هنوزهم این افراد درگیر مشکلات اجتماعی فراوانی هستند و اغلب از سوی جامعه پذیرفته نمی‌شوند و مورد طعن و افترا و تحقیر و حتی لعن و نفرین قرار می‌گیرند. به نظر می‌رسد دیگر باید دست به کار شد و حضور و وجود این افراد را به رسمیت شناخت و به آنان در یافتن و بازشناسی هویت جنسی واقعی‌شان، کمک کرد و از بار مشکلات‌شان کاست.  

فتوایی و تلاشی در جهت ملال‌زدایی

مریم خاتون‌پور ملک‌آرا که پیش از تغییر جنسیت، فریدون نام داشت        کسی بود که این فتوای تاریخی را از حضرت امام(ره) گرفت و عمل تغییر جنسیت انجام داد. سپس برای حمایت از ترنس‌ها و تلاش در جهت رفع مشکل آنان و به رسمیت شناخته شدن‌شان به عنوان بیمارانی که نیاز به درمان دارند، در سال 1386، انجمن «حمایت از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی» را تأسیس کرد. البته تا مدت‌ها، این انجمن فقط در حد یک نام و شماره ثبت باقی ماند، چراکه به مریم خاتون  مجوز موقت شش‌ماهه داده بودند تا  بعد  از انجام مراحل لازم، جواز دائمی دریافت کند. او در همین زمان کوتاه تمام تلاش خود را کرد تا کاری برای کمک به ترنس‌ها یا همان «تی‌اس‌»ها انجام دهد، مریم خاتون از منزل و ماشین شخصی و پس‌انداز خود، در این راه استفاده کرد. درسال 91 و با  فوت خانم ملک‌آرا، طبعا انجمن غیرفعال شد. اما یک سال بعد با همکاری گروهی از فعالان ترنس و غیرترنس، هیأت مدیره جدید تشکیل و سیر مراحل قانونی برای دریافت جواز طی شد. در نهایت اسفند ماه سال 93 پروانه فعالیت دو ساله دریافت شد و انجمن رسماً شروع به کار کرد.

ترنس، نمایش نیست،  بیماری است

در شرایط طبیعی، هویت جنسیتی یعنی حس فرد از زن و مرد بودنش و صفت‌هایش، ارزش‌ها، رفتارها و ویژگی‌هایی که به خودش نسبت می‌دهد و تطابق آن با هنجارها و ارزش‌هایی که در جامعه و فرهنگ برای زنان و مردان وجود دارد. یعنی این‌که بیشتر افراد جامعه خاصیت مردانگی و زنانگی دارند و بر اساس وضعیت زیست‌شناختی و مقوله‌های اجتماعی ـ فرهنگی هویت جنسیتی خود را شکل می‌دهند.

در میان افرادی که دچار تی‌اس هستند مشکلاتی نظیر افسردگی، انزوا و گوشه‌گیری، خودکشی کم رنگ شدن روابط، بروز بی‌اعتمادی، طرد شدن از خانواده، کاهش احساس امنیت در سطوح سازمانی و پایین آمدن روحیه کار گروهی و از همه مهم‌تر ازدست دادن شغل دیده می‎شود

 اما گاهی در روند هویت‌یابی جنسیتی اختلالاتی به‌وجود می‌‌آید و فرد از نظر زیستی ویژگی‌های یک جنس، اما از جهت روحی و روانی، تمایلات جنس دیگر را دارد. چنین فردی مانند جنس مخالف احساس ورفتار می‌‌کند. این پدیده را (Transsexuality)، نارضایتی جنسی یا تغییر جنس‌خواهی می‌‌‌گویند. این افرادهویت جنسیتی متناسب با فرهنگ جامعه ندارند و تشخیص هویت جنسیتی خود بلاتکلیف‎اند.

پدیده اجتماعی شدن جنسیت روندی ثابت دارد و تا حدی تشویق‌ها و پذیرش‌های اجتماعی باعث می‌شود فرد جنسیت خودش را بپذیرد و آن ‌را باور کند. و این بدان معناست که افراد با یک جنسیت خاص متولد نمی‌شوند بلکه ما ‌ دیدگاه‌های جامعه‌مان از زنانگی و مردانگی را درونی و سپس مجسم می‌کنیم و جنسیت‌مند(gendered) می‌شویم. 

هرچند برخی افراد در برابر اجتماعی شدن جنسیتی مقاومت می‌کنند، شدت و نفوذ اجتماعی برای جنسیت، تضمین و تایید می‌کند که بیشتر مؤنث‌ها، زن و بیشتر مذکرها، مرد باشند. اما فرایند جامعه‌پذیری جنسیتی گاهی با مشکلاتی مواجه می شود که پدیده‌ «اختلال هویت جنسیتی» را موجب می‌شود. هرچند پژوهش‌ها نشان می‌دهند این اختلال نادر است و شیوع و فراوانی زیادی ندارد اما محققان اهمیت این موضوع را درک کرده و  مطالعاتی در این زمینه انجام داده‌اند. مطالعات متنوعی در ابعاد روان‌شناسانه و همچنین انطباق آن با مبانی فقهی و حقوقی در ایران صورت گرفته، این مطالعات در ارتباط با مهم‌ترین عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر این موضوع و پیامدهای شیوع این اختلال انجام گرفته است.

در میان افرادی که دچار تی‌اس هستند مشکلاتی نظیر افسردگی  انزوا و گوشه‌گیری، خودکشی، کم رنگ شدن روابط بین دوستان، آشنایان و فامیل، بروز بی‌اعتمادی، طرد شدن از خانواده و کاهش احساس امنیت در سطوح سازمانی و پایین آمدن روحیه کار گروهی و همدلی و از همه مهم‌تر ازدست دادن شغل دیده می‎شود که در سطح کلان تاثیرات منفی بر روند ناسازگاری‌های اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی، تنزل کیفیت زندگی کاهش احساس رضایت از زندگی و شادکامی و ایجاد تعارض در جامعه می گذارد. دررابطه با شیوع اختلال هویت جنسی آمار دقیقی نداریم، اما به نظر می‌‌رسد این اختلال در میان مردان شایع‌تر است؛ در مردان یک در سی هزار و در زنان یک در صد هزار گزارش شده است.

گاهی در روند هویت‌یابی جنسیتی اختلالاتی به‌وجود می‌‌آید و فرد از نظرزیستی  ویژگی‌های یک جنس، اما از جهت روحی و روانی، تمایلات جنس دیگر را دارد. چنین فردی مانند جنس مخالف احساس ورفتار می‌‌کند. این پدیده را (Transsexuality) نارضایتی جنسی یا تغییر جنس‌خواهی می‌‌‌گویند

 گذار از مرز یک جنس

تراجنسی‌ها به دو دسته‌ تقسیم می‌شوند: کسانی که زن به دنیا آمده، اما احساسات درونی آن‌ها مردانه است (ترامرد) و در مقابل گروهی که مرد متولد شده‌اند و خود را زن می‌دانند (ترازن).

پیشوند ترا (یا ترانس) در واژه‌هایی مثل تراجنسی، ترامرد و ترازن، یعنی این که فرد تمایل دارد از جنسی که در آن متولد شده به جنس مخالف گذار کند. در نتیجه‌ هویت جنسیتی که در سنین کودکی شکل می‌گیرد، اغلب تراجنسی‌ها در سال‌های دبستان از ناراحتی خود آگاه می‌شوند و مشکلات آن‌ها با خانواده، دوستان‌شان و جامعه از همین دوره آغاز می‎شود.

زیرگروه‌های تراجنسیتی 

تراجنسیتی خود شامل زیرگروه‌هایی نظیر تراجنسی، دگرجنس‌پوش (Transvestite) یا مبدل‌پوش‌ها  (Crossdress)(افرادی که مایل هستند در پوشش و ظاهر به صورت جنس مخالف ظاهر شوند که می‌تواند شامل زنانه‌پوش و مردانه‌پوش شود) و چندین گروه دیگر است. دپارتمان جامعه‌شناسی دانشگاه کالیفرنیا واقع در سانتاباربارا تراجنسیتی را این‌گونه تعریف می‌کند: «تمام افرادی که احساس می‌کنند آناتومی جنسی‌شان با هویت جنسیتی آن‌ها مطابقت ندارد؛ آن‌هایی که ظاهر و رفتارشان با نقش‌های جنسی که جامعه از ‌آن‌ها انتظار دارد هماهنگی ندارد.» در واقع جامعه‌ مردسالار اما الگوی مطلوب خود را در قالب فاعل مسلط در یک نقش جنسیتی برای مردان تعریف می‌کند، در نتیجه قرار گرفتن مرد را در جایگاه تراجنسی و به دنبال آن سرپیچی از نقش‌های جنسیتی سنتی معمولا مجازاتی از نوع طرد در پی دارد.

تا سال 94، یعنی تا زمانی که آماری در مورد تی‌اس‌ها در دست داریم (حدود 50 هزار نفر)، هر فرد تی‌اسی که در خیابان و در انظار تردد می‌کرد از سوی پلیس دستگیر می‌شد! اما با اطلاع‌رسانی‌های البته نه چندان وسیع امروزه خوشبختانه قانون از این افراد حمایت می‌کند و در حال حاضر پزشکی قانونی هم با توجه به سوابق بیماری این افراد برای آن‌ها مجوزهایی صادر می‌کند تا برای رفت‌وآمد در شهر، مشکلی نداشته باشند. حتی اخیرا اصطلاح تغییر جنسیت /جنس تقریبا منسوخ شده و به جای آن از کلمه «جراحی انتساب مجدد جنس» استفاده می‌شود. اکنون اغلب مردم می‌دانند جراحی برای تراجنسی‌ها یک تغییر جنسیت نیست، بلکه انتساب مجدد جنس است تا درنهایت آن چیزی شوند که واقعا هستند؛ جسم را می‌توان تغییر داد، اما روح را نه!