متروپل، بار دیگر فروریخت. حوالی ساعت 16 چهارشنبه 4 آبان‌ماه؛ بخش بزرگی از بقایای ساختمان متروپل آبادان ریخت.

از آغاز فرایند تخریب این سازه ناپایدار، این چهارمین و البته بزرگ‌ترین ریزش این برج سست بنیاد بود. علاوه بر جانباختن یک نفر، خسارت بسیاری نیز به چند خودرو و واحد تجاری و مسکونی واقع در خیابان «سعدی» وارد آمده است.

به گزارش عصر ایران، آوار اخیر برج، حتی از ریزش اولیه نیز بیشتر است. آوار سنگین و متراکمی که اکنون به انسداد کامل این خیابان انجامید. مشاهده‌ی میدانی و گفت‌وگوی غیر رسمی با مسئولان حاضر در محل گویای آن است که پیمانکار قصد تخریب این بخش از ساختمان را نداشته است.

عملیاتی که قرار بود در ابتدا به‌وسیله مواد منفجره صورت گیرد اما با استفاده از جک‌های هیدرولیک و فشار تسمه‌های متصل به سازه ادامه یابد. علیرغم آنکه از دو شب گذشته هشدارهایی درباره تخریب کنترل شده‌ی این بخش داده شد اما به‌یک‌باره بخش دیگری از سازه‌ی متروپل در بخش غربی- عقب ساختمان- فرو ریخت.

سوءمدیریت تا به کی؟

حسن ظهوری، سردبیر عصر ایران در خصوص فروریختن دوباره این برج این طور نوشت: اگر لحظه فروریختن کامل متروپل نشانه‌ای واضح و تعبیری درست از سو مدیریت در دولت نیست، پس بهتر است دولت رئیسی یکبار برای همیشه، تعریف سومدیریت را طبق فرهنگستان اختصاصی‌ش برای مردم بازگو کند. تعریفی که البته در آن هیچ جایی اشاره‌ای به زمان پاسخگو بودن، عذرخواهی کردن و یا استعفا دولتی‌ها نشده است. دوم خرداد ۱۴۰۱، هنگامی که برج متروپل در آبادان فروریخت، شواهدی از فساد گسترده هنگام ساخته شدنش آشکار شد. گویا دیوارها کنار زده شده بود و حالا آشکارا می‌شد، تخلف، فساد و بی‌قانونی را در ساخت یک برج دید. بیش از ۴۰ نفر کشته و بیش از ۳۰ نفر مفقود شدند و حالا دوباره بخش‌های باقی‌مانده آن برای چندمین بار فروریخته و از فرار یک ماشین می‌شود حدس زد که شاید کسانی دوباره آسیب دیده باشند. هرچند گفته می‌شود که یک زن تاکنون فوت شده ‌است.

فرهنگستان لغت دولت هر تعبیری درباره سومدیریت دارد برای مردم سوءمدیریت یک معنا دارد؛ ناکارآمدی و ناتوانی که در مدیریت یک برج هم نتوانسته موفق عمل کند. برجی که یک فاجعه انسانی به وجود آورد و یک شهر و یک کشور را برای مدتی عزادار کرده بود. برجی که ناشناخته نبود و همه چیز درباره فساد درازمدتی که منجر به ساخت آن شده برملا شده بود اما گویا همچنان هیچ اهمیتی نداشت تا آن را به درستی ویران کند و دوباره منجر به بحران تازه‌ای نشود.

گفته می‌شود حسین عبدالباقی مالک این برج هنگام فروریختن آن در دوم خرداد زیر آواری از فساد که شاید در راس آن قرار نداشت جان داد. گفته شد که ۱۰‌ها نفر به دلیل فرو ریختن این برج بازداشت شده‌اند و به زودی محاکمه می‌شوند. همان زمان صدها سئوال درباره این‌که چطور می‌شود یک نفر تا این حد سیستماتیک در بخش‌های مختلف دولت نفوذ کند و بتواند یک ساختمان را تا این حد غیرایمن بسازد به وجود آمد که به هیچ کدام از سئوال‌‌ها پاسخی داده نشد.

پس از واقعه متروپل قرارگاه خاتم عهده‌دار بخش مهندسی تخریب بنا شد و حالا با فروریختن باقی‌مانده متروپل که به نظر می‌رسد ناشی از نبود تخصص لازم در تخریب آن است، این سئوال برای جامعه مطرح می‌شود که طبق چه دستورالعمل و یا تصمیم مدیریتی، پیمانکار تخریب این سازه مشخص شد که تا کنون دوبار پس از فاجعه متروپل این بنا هنگام سبک‌سازی فروریخته است.

اگرچه پس از آنکه برای دومین‌بار متروپل در ۲۳ شهریور فروریخت، معاون هماهنگ‌کننده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا در ۱۹ مهر به یکی از خبرگزاری‌‌ها گفته بود عملیات تخریب بخش‌های باقی‌مانده طی یک‌ماه آینده به اتمام می‌رسد، حالا تنها دو هفته پس از آن مصاحبه، متروپل نه با شیوه‌های مهندسی و کاملا ایمن که ناگهانی و غیرایمن فروریخته و به جای ماشین‌های خاکبرداری و جمع‌آوری نخاله، ماشین‌های امداد و آتش‌نشانی دوباره به محل حادثه متروپل بازگشته‌اند.

این نخستین‌بار نیست که مسئولیت کارها در ایران به دست کسانی سپرده می‌‌شود که تخصص لازم برای انجام آن کار را ندارند. زمانی که برای دومین‌بار هنگام سبک‌سازی این برج فروریخته باید پروژه از پیمانکار گرفته می‌شد و به دست مهندسینی داده می‌شد که توانایی انجام کار را دارند. اما با سومدیریت و بی‌توجهی دوباره اجازه داده می‌شود همان پیمانکار به کارش ادامه دهد و برای سومین‌بار، متروپل به شکلی هولناک فروبریزد و جان انسان‌ها

را بگیرد.