سعیده علیپور

خبر کشته شدن فجیع رومینا، دختر 14 ساله تالشی به دلیل فرار با پسر مورد علاقه‌اش، آن هم توسط پدر، چنان تکان‌دهنده بود که حاشیه‌های فراوانی بر آن گفته و نوشته شد. افراد مختلف در هر نحله فکری، پیکان اتهام را به سمتی نشانه رفتند. برخی قوانینی را محکوم کردند که به مرد خانواده اجازه می‌دهد، بدون نگرانی هر خشونتی را بر زنان و کودکانش روا دارد. برخی از غیاب قوانین حمایتی از زنان و کودکان و نوجوانان گفتند. عده‌ای حتی با دستاویز فرار رومینا از خانه پدر برای ازدواج با پسر مورد علاقه‌اش، از کودک همسری دفاع کردند و بر مخالفان این موضوع تاختند. گروهی حتی با استدلال‌هایی عجیب، حامیان سند 2030 را مسبب ترویج فرهنگ غربی در کشور و بین نوجوانان خواندند و آگاهی جنسی را در فرار دختر نوجوان دخیل دانستند و عده‌ای نیز نقش کمرنگ کانون خانواده و معلمان و مدرسه را مسبب بروز این حادثه عنوان کردند.

وقتی مقصر، سند 2030 می‌شود

در جریان رقابت‌های انتخاباتی سال 96، گروهی از مخالفات دولت با انتشار مطالبی در خصوص مفاد سند 2030 موجی از مخالفت را در گروهی از جامعه شکل دادند. آنها مدعی بودند که در سند 2030 که از سوی سازمان ملل مطرح شد و ایران آن را پذیرفت، آموزش‌های جنسی شامل خودارضایی و همجنسگرایی در مدارس الزامی می‌شود. آنها با همین ادعای دروغ جلو اجرای سندی را گرفتند که در آن تاکید شده تا پایان سال 2030 به فقر، گرسنگی، خشونت، فساد، قاچاق و ... پدر جهان پایان داده شود و جوامع به سوی کرامت انسانی، صلح، عدالت، رعایت برابری، رفاه، مدیریت پایدار منابع طبیعی، گسترش بهداشت، تامین آب آشامیدنی برای همه، توانمندسازی زنان و دختران، محترم شمردن تنوع فرهنگی، حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، مردمسالاری، بهبود محیط زیست، توسعه مناطق روستایی، توسعه آموزش‌های عمومی و فنی و حرفه‌ای، ترویج تفاهم، اشتغالزایی، و نظایر اینها حرکت کنند.

به نظر می‌رسید در مفاد این سند اشاره به «ریشه‌کنی همه اقدامات زیان‌بار مانند ازدواج کودکان، ازدواج در سنین بسیار پایین و...» و «تقویت و اتخاذ سیاست‌های مطمئن و مناسب و همچنین وضع قوانین قابل اجرا برای ترویج تساوی جنسیتی و توانمندسازی همه زنان و دختران در کلیه سطوح»، گروهی را برآشفت تا با هجمه به این سند از اجرای برخی بندهای آن در حوزه آموزش کشور جلوگیری کنند و اساسا این سند را دخالت فرهنگی غرب در ایران بدانند.

این دعواهایی که به نظر سیاسی نیز می‌آمد در حالی داغ‌تر شد که مدتی بود، بسیاری از کارشناسان آموزشی و متخصصان آسیب‌های اجتماعی با اشاره به آمار کاهش سن روابط جنسی در کشور، فرار نوجوانان از منزل، کاهش سن اعتیاد و مواردی از این دست بر لزوم آموزش‌هایی در خصوص بهداشت جنسی و مهارت روابط با جنس مخالف  تاکید داشتند. با این حال برخی با کتمان آنچه آمارها می‌گفتند، آموزش این موارد در مدارس و تقویت آگاهی جنسی  را  زمینه‌ساز گسترش فرهنگ غربی در بین نوجوانان و خانواده‌ها عنوان کردند و همه تقصیرها را به گردن سند 2030 انداختند و آن را هجمه فرهنگی دشمن نام نهادند.

نه تنها این سند به دلیل فشارهای فراوان سیاسی اجرا نشد که حتی آموزش‌های مربوط به آگاهی‌های جنسی به دانش‌آموزان  نیز داده نشد و حتی مشاوره در مدارس نیز به بهانه کمبود بودجه محدود شد.

با این حال کبری خزعلی، نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی در شورای زنان و خانواده؛ مقصر مرگ رومینا را سند2030 دانسته و گفته است: «کسانیکه به دنبال آموزش زودرس و خلاف اخلاق مسائل جنسی در جامعه هستند و از بندهای سند ۲۰۳۰ حمایت می‌کنند و به دنبال اجرای آن هستند، در قتل‌های این چنینی باید پاسخگو باشند».

به گفته او در قتل رومینا اشرفی کسانی که موافق آزاد گذاشتن فضای مجازی هستند و از طرفی آموزش مسائل جنسی آن هم از کودکی و حتی از دو سالگی را باب می‌کنند، مسئول هستند.

او ادامه داده است: «جالب‌تر آن جا است که اگر این دختر ۱۳ ساله با اجازه پدر ازدواج می‌کرد آن وقت همین عده فریاد می‌زدند که کودک همسری و چرا دختری در این سن را به خانه بخت فرستاده‌اید».

خزعلی توضیح داد: «عده‌ای جلو ازدواج دختران را می‌گیرند از طرفی به دنبال این هستند که آموزش‌های مبتنی بر سند ۲۰۳۰ از کودکی فراگیر شود نتیجه این می‌شود که فرزندان بلوغ زودرس پیدا می‌کنند و مورد استفاده مردان با سنین بالا قرار می‌گیرند، آیا قابل قبول است که رومینا قبل از 10 سالگی با کسی که بیش از دو برابر او سن داشته رابطه دوستی داشته باشد و چت کند».

کارشناس ارشد امور تربیتی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: سیستم آموزش کشور از سن شش سال فعال می‌شود؛ اما مداخلات آموزشی این سیستم همه‌جانبه‌نگر نیست و بسیار معیوب است؛‌ برای مثال آموزش مسائل جنسی موضوعی بسیار حساس و حتی تابو محسوب می‌شود

این سخنان در حالی گفته شد که در روزهای گذشته علی ربیعی، سخنگوی دولت در یادداشتی که در خبرگزاری ایرنا منتشر شد  نیز در خصوص مرگ رومینا موضع‌گیری کرد و مقصران این واقعه را نارسایی نظام مداخله و عدم توجه جدی به تقویت سازمان‌های مداخله‌گر، سیاست‌گذاران و مجریان قضایی و انتظامی که نتوانستند یک رویه صحیح مبتنی بر روان‌شناسی اجتماعی و خانواده را بر اساس این‌گونه حوادث تدوین کنند و سیاست‌گذارانی که توجهی به سیاست‌گذاری معطوف به نارسایی‌های اجتماعی و مسائل جنسی نداشتند، دانست و گفت: «نظام فرهنگ‌سازی، آموزشی و آگاهی‌بخشی ما نیز حتی به اندازه تبیینی که در آیات شریف قرآن و حتی رساله‌های عملیه فقهای سنتی به این امور که انسان‌ها با آن به طور طبیعی مواجه می‌شوند توجه نکرده و نپرداخته‌اند. عده‌ای در کشور آنچنان تابویی ساخته‌اند و هر سخنی از آموزش، یادگیری و ایجاد حساسیت در کودکان و نوجوانان نسبت به مسائل جنسی را به یک گمراه‌سازی شبیه کرده‌اند». او گفت: «به یاد می‌آورم در یکی از جلسات کمیته‌های فرعی شورای انقلاب فرهنگی، یک مسئله ساده در مهدکودک را که به طور طبیعی در هر خانه‌ای می‌تواند رخ دهد چنان محکوم کردند که من احساس کردم اینها درکره‌ای دیگر زندگی می‌کنند و هیچ نسبتی با واقعیات اجتماعی و میان‌مایه‌گی جامعه ندارند. تمامی این عوامل و نوع تفکرات همگی دست به دست هم داده‌اند تا این حادثه غم‌انگیز به بدترین شکل اتفاق بیافتد».

مداخلات کمرنگ مدرسه

جدای از قوانین ناکارآمد در کشور در آگاهی‌بخشی به جامعه و حمایت از دختران و نوجوانان، مدارس کشور نیز نقش پررنگی در مداخله در مشکلات دانش‌آموزان ندارند. در حالی که مشکلات اقتصادی سبب شده بسیاری از خانواده‌ها با مشکلات فرهنگی و اجتماعی فراوانی دست و پنجه نرم کنند و بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی معاونت خانواده و زنان، متوسط گفت‌و‌گو در میان اعضای خانواده و ارتباط کارآمد میان والدین و کودکان کم شده است، مدارس هم تنها بر مباحثی چون ریاضیات، علوم تجربی و ... تاکید دارد و چندان به مشکلات اجتماعی و تربیتی دانش‌آموزان خود نمی‌پردازد.

نسرین بهمن‌پور، کارشناس ارشد امور تربیتی در این باره به «توسعه ایرانی» می‌گوید: «سیستم آموزش کشور از سن 6 سال فعال می‌شود. اما مداخلات آموزشی این سیستم همه‌جانبه‌نگر نیست. سیستم آموزشی کشور ما بسیار معیوب است. باید کار کارشناسانه شود تا دروسی را برای تفریح بچه‌ها بگذارند. دروسی را برای آموزش انواع مهارت‌ها بگذارند، مهارت‌های زندگی باید متناسب با سن بچه‌ها آموزش عملی داده شود و به جای برخی دروس زاید مهارت‌های زندگی آموزش داده شود. واقعیت این است که افزایش شدید افسردگی و کاهش شادی در خانواده‌ها و به نوعی شادی‌گریزی زمینه‌های آسیب‌هایی از این دست را به وجود می‌آورد و باید نظام تعلیم و تربیت ما به این مورد توجه جدی‌تری داشته باشد».

 به گفته او شیفتگی به پسران جوان یا مردان در دختران نوجوان، مخصوصا دخترانی که در خانواده‌هایشان کمتر مورد توجه و محبت پدر و مادر هستند بسیار رایج است. این مورد با آموزش به این گروه و تقویت مشاوره در مدارس تا حد زیادی می‌تواند کنترل شود».

گروهی حامیان سند 2030 را مسبب ترویج فرهنگ غربی در کشور خواندند و آگاهی جنسی را در فرار دختر نوجوان دخیل و عده‌ای نیز نقش کمرنگ کانون خانواده و مدرسه را مسبب بروز قتل رومینا دانستند

به گفته او آموزش مسائل جنسی در بیشتر جوامع سنتی و اسلامی از جمله کشور ما موضوعی بسیار حساس و حتی تابو محسوب می‌شود، اگر چه این موضوع در کشورهای توسعه‌یافته و اروپایی نیز از مباحث چالش‌برانگیز به شمار می‌رود، اما این کشورها توانسته‌اند مباحث جنسی را در قالب واحد درسی در مدارس خود آموزش دهند.  این در حالی است که آموزش و پرورش در واکنش  به ماجرای «رومینا» اعلام کرد که سرانه هر دانش‌آموز برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی تنها 400 تومان است.

مسعود شکوهی، مدیرکل امور تربیتی، مشاوره و مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش در برنامه پرسشگر در خصوص ماجرای قتل «رومینا اشرفی» دختر ۱۴ ساله‌ به دست پدرش، گفت: «آموزش و پرورش برنامه‌های متعددی را در این سال‌ها برای مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی انجام داده است اما به هر حال کافی نیست».