رسول شکوهی

 هر انتخاباتی که در هر جای دنیا برگزار شود، گروه‌های مختلفی که اغلب در چارچوب احزاب فعالیت می‌کنند خود را در معرض رأی عمومی می‌گذارند و برای اینکه بتوانند رأی کسب کنند راهکار‌های مختلفی را در پیش می‌گیرند. تشکیل یک کمپین انتخاباتی یک امر کاملاً تخصصی محسوب شده و گروه‌های سیاسی و احزاب به سراغ افرادی می‌روند که در این زمینه تخصص دارند. مثلاً در انتخابات سال آینده آمریکا احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه طی یک برنامه تعریف شده، کمپین انتخاباتی خود را مشخص می‌کنند.

در ایران اما شاید بتوان گفت که فقط در سطح انتخابات ریاست جمهوری، کمی تا قسمتی این وضعیت وجود دارد و کاندیدا‌های ریاست جمهوری با مشورت با صاحب‌نظران این حوزه برای انتخابات آماده می‌شوند. هر چند در این زمینه نیز موارد عجیبی دیده شده است. در انتخابات سال ۹۶ وقتی ابراهیم رئیسی با تتلو دیدار کرد برخی این پرسش را مطرح کردند که مگر تیم مشاوران رئیسی، شناخت کافی نسبت به این خواننده زیرزمینی نداشتند که این دیدار را تدارک دیدند. در انتخابات مجلس، اما هر بار با پدیده‌های عجیبی روبرو می‌شویم. در حوزه‌های انتخاباتی کوچک‌تر از قدیم همواره خبر‌هایی مبنی بر پرداخت پول برای خرید رأی شنیده و حتی مجالس مختلفی که در آن پذیرایی مفصلی وجود دارد نیز تدارک دیده می‌شود.

حتی دیده شده که کاندیدا‌ها دست به میکروفون شده‌اند و برای مردمی که دور آن‌ها جمع شده‌اند خوانده‌اند. برخی هم البته شاید توانایی خواندن و اجرا نداشتند و از همراهان خود خواسته‌اند که این وظیفه خطیر! را برعهده بگیرند.

 در اتفاقی عجیب و تازه، کاندیدا‌های مجلس روی یکی از مسائل تابو در کشور دست گذاشته‌اند. یکی از کاندیدا‌ها در وعده‌های انتخاباتی خود از «ایجاد فضای مناسب برای ارضای حلال غریزه جنسی جوانان» گفته است.  

شام و ناهار دادن یکی از ابزار‌هایی است که در گذشته نیز دیده شده بود اما همواره سعی می‌شد که به صورت علنی این اتفاق رخ ندهد و به صورت محدود باشد؛ اما این دوره شاهد پدیده‌هایی بودیم که به صورت علنی این مسئله را نه تنها اعلام می‌کردند که آن را نوآورانه نیز می‌دانستند. در یک ویدئو کباب به مثابه یک امر تبلیغاتی و سیاسی مطرح می‌شود. اگر ناهار و شام دادن را عادی بدانیم که در اصل این‌گونه نیست دیگر چای و قلیان نه تنها عادی نیست که بدآموزی نیز دارد. کاندیدای دیگری چای و قلیان رایگان را نیز جزو تدابیر تبلیغاتی خود در نظر گرفته است.

 موارد دیگری نیز دیده شده که با پخش مواد غذایی، عزت‌نفس افراد محروم را زیر سؤال بردند. مواردی دیده شده که طرفداران کاندیدا‌ها با بیل و کلنگ به جان هم افتاده‌اند. همه و همه این مسائل را که کنار هم می‌گذاریم به این جمع‌بندی می‌رسیم که سیاست در ایران حرفه‌ای نیست و در برخی موارد به شوخی و مسخره‌بازی شباهت دارد. بنابراین هیچ راهی جز اصلاح قانون انتخابات و محوری کردن احزاب نداریم تا این پدیده‌ها تکرار نشود. اگر احزاب محوری باشند دیگر کباب و مسائل جنسی در برنامه‌های کاندیدا‌ها دیده نمی‌شود. آن زمان احزاب باید با برنامه منسجم پا به عرصه بگذارند تا بتوانند به قدرت برسند. همچنین نظارت بر عملکرد احزاب و گردش‌های مالی آن‌ها نیز کار شدنی‌تری است تا اینکه بخواهیم به سراغ تک‌تک افراد برویم و آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم. بدون تعارف تا این مسائل حل نشود دوره‌های بعدی انتخابات باید شاهد موارد عجیب‌تری هم باشیم!