جامعه‌شناس و استاد بازنشسته دانشگاه تهران گفت: مردم ضربه‌های هولناکی خورده‌اند، سایه جنگ بر سر آن‌هاست، وضعیت اقتصادی‌شان آشفته است، هر روز با بحران‌های جدید و گرانی شدید مواجه‌اند و از هیچ‌سو احساس خوبی دریافت نمی‌کنند.

«سعید معیدفر» در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا درباره اعتصاب و اعتراض بازاریان تهران و معقولانه‌ترین شیوه مواجهه ساختار حکمروایی با مردم معترض گفت: نباید اجازه داد کار به جایی برسد که تنها راه حل مشکلات مردم، حضور در خیابان و اعتراض باشد. اما مشکلات فراوانی که طی دهه‌ها و حتی در سال‌های اخیر انباشته شده، موجب شکل‌گیری توده‌ای از مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور شده است. 

انسان‌ها زمانی تن به نظم می‌دهند که از طریق آن 

امورشان اداره شود

او به مقوله‌ای در حوزه نظریه‌های جامعه‌شناسی اشاره کرد و افزود: انسان‌ها زمانی تن به نظم می‌دهند و حاضرند در چارچوب یک نظم اجتماعی و اخلاقی زندگی کنند که نظم مذکور بتواند امور آن‌ها را اداره کرده و زندگی‌شان را دچار آشفتگی نکند. انسان‌ها تن به جامعه می‌دهند و زیست اجتماعی را می‌پذیرند، تا از این طریق بتوانند آورده بیشتری داشته باشند. انسان‌ها برای بهره‌مندی بیشتر از امکانات موجود، به یک نظم اجتماعی و سیاسی تن داده‌اند. این نظم نوعی میثاق است و اگر یک سوی آن دچار خدشه شود، پایبندی مردم به آن با چالش مواجه می‌شود.»

از مردم نمی‌توان انتظار تحمل مشکلات را داشت

این جامعه‌شناس با اشاره به مشکلات معیشتی مردم، بحران در روابط خانوادگی، محرومیت جوانان از داشتن آینده‌ای مثبت و دلزدگی آن‌ها از حقوق طبیعی خود مانند ازدواج، ادامه داد: این معضلات نشان می‌دهد که جامعه به‌درستی کار نمی‌کند و حال خوبی ندارد. نحوه مدیریت کشور مردم را در وضعیت بدی قرار داده و شهروندان شاهد اضمحلال خودشان هستند. از چنین مردمی نمی‌توان انتظار تحمل مشکلات را داشت. حقیقت آن است که اگر شرایط کنونی ایران در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در هر جامعه دیگری وجود داشت، آن جامعه احتمالاً با فروپاشی مواجه می‌شد؛ اما مردم ایران با سطح بالایی از تحمل، مانع از ازهم‌گسیختگی جامعه شده‌اند.»

مردم به آخرین توان خود رسیده‌اند

معیدفر اعتراضات روز گذشته را نشان‌دهنده این موضوع دانست که مردم به آخرین توان خود رسیده‌اند، افزود: حالا باید با افرادی که به چنین مرحله‌ای رسیده‌اند، چه برخوردی کرد؟ اگر مطالبات مردم از سر زیاده‌خواهی بود شاید به محض ورود نیروهای بازدارنده، از خواسته‌های خود می‌گذشتند. اما وقتی فشارهای زندگی به سطحی می‌رسد که بخشی از جامعه احساس بن‌بست کامل می‌کند، روشن است که نمی‌توان صرفاً با برخورد قهری انتظار سکوت داشت. اگر برای حل ریشه‌ای مشکلات مردم چاره‌ای اندیشیده نشود، تداوم این وضعیت ممکن است با پیامدهای جدی همراه شود.

شرایط خطیر و خطرناک است

این استاد بازنشسته دانشگاه شرایط موجود را بسیار خطیر و خطرناک توصیف کرد و افزود: مردم ضربه‌های هولناکی خورده‌اند، سایه جنگ بر سر آن‌هاست، وضعیت اقتصادی‌شان آشفته است، هر روز با بحران‌های جدید و گرانی شدید مواجه‌اند و از هیچ‌سو احساس خوبی دریافت نمی‌کنند.انسان می‌خواهد از مواهب زندگی استفاده کند اما وقتی نمی‌تواند چه انگیزه‌ای برای پایبندی به این نظم باقی می‌ماند؟ 

به باور وی ساختار سیاسی کشور باید به این نتیجه برسد که کشور در وضعیت بسیار خطرناکی قرار دارد و ادامه این سیاست‌ها ممکن نیست. این سیاست‌ها نه‌تنها کشور را نجات نمی‌دهد، بلکه ممکن است پیامدهای پرهزینه‌ای برای کشور به همراه داشته باشد. ساختار حکمروایی بهتر است تغییر استراتژی داده و سیاست‌های خود را اصلاح کند و ضمن پذیرش اشتباهات، قول دهد که وضعیت را با کمک خود مردم و اندیشمندان کشور تغییر می‌دهد.

ساختار سیاسی کشور دو راه بیشتر ندارد

معیدفر معتقد است که تا وقتی به جامعه امید داده نشود، مردم آرام نخواهند گرفت: رواداری با مردم به صورت موقت و اینکه بگویند چند روز مردم در خیابان خشم خود را تخلیه کنند و ما هم کاری به کار آن‌ها نداریم، کارساز نیست، زیرا شرایط اقتصاد بازار برای مردم غیرقابل تحمل شده است. بنابراین ساختار سیاسی کشور در مواجهه با معترضان دغدغه‌مند دو راه بیشتر ندارد: «پذیرش خطیر بودن شرایط و تغییر سیاست‌ها و آرام کردن مردم» یا «برخورد قهری و رسیدن به مرحله بعد.»