مارکو کارنلوس، دیپلمات ارشد ایتالیایی و سفیر اسبق این کشور در عراق در «میدل ایست آی» نوشت: چند شب پیش شبکه دوم بی بی سی، مستندی درباره یکی از اعضای ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پخش کرد که تبدیل به قهرمانی ملی برای ایرانیان و چهره هراسناکی برای غرب شده است؛ سردار قاسم سلیمانی. یک بخش تحریک‌آمیز از این مستند متعلق به قسمتی‌ است که ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده سابق ارتش آمریکا در عراق، دریافت پیغامی از سردار سلیمانی را بازگویی می‌کند که به او پیشنهاد داده بود برای کنترل بهتر جریان وقایع در خاورمیانه، وارد معامله مستقیم با سپاه قدس شود. پترائوس سال ۲۰۰۸ در مذاکره درباره همان پیغام با سیلویو برلوسکونی، نخست‌وزیر وقت ایتالیا، تصریح می‌کند که به‌تازگی متوجه درجه اهمیت قاسم سلیمانی در خصوص وقایع خاورمیانه شده بوده است.

قضیه درست برعکس است

یک دهه پس از آنکه قاسم سلیمانی به فرماندهی سپاه قدس ایران رسید، پترائوس که معمار حمله به عراق تلقی می‌شود، تازه داشت درباره او اطلاعات پیدا می‌کرد.  بنابراین جای تعجب نیست که سلیمانی طی این مدت به راحتی اهداف خود را در منطقه پیش می‌برد و دشمنان خود را دور می‌زد. مقامات آمریکایی در این مستند مدعی هستند که سلیمانی مدام خواستار برقراری رابطه با آنها می‌شده و آنها دست رد به سینه او می‌زدند، اما از روی تجربه‌ای که در عراق پیدا کردم می‌توانم اطمینان بدهم که قضیه درست برعکس آن است. طی دو سالی که در بغداد بودم، بارها مقامات آمریکایی از من خواستند که پیغام آنها را به شبه‌نظامیان شیعه برسانم که بیشتر حول تقاضا برای ارتباط مستقیم با ایرانیان بود. این درخواست مرتبا از سوی دو سفیر ایران در بغداد که با آنها برخورد داشتم رد شده بود. هر دو سفیر احتمالا کاملا با سلیمانی در ارتباط بودند.

به طرز هراسناکی باهوش است

هیچ تردیدی نیست که سلیمانی یک فرمانده نظامی نابغه است. افرادی که از نزدیک با او تعامل داشته‌اند، مانند موفق الرباعی، مشاور نظامی و امنیت ملی مالکی، سه ویژگی اصلی او را به طور خلاصه بیان کرده‌اند: به طرز هراسناکی باهوش، با تفکر مکتبی و از همه مهم‌تر دارای استعدادهای کم‌نظیر راهبردی و تاکتیکی. هنگام ارزیابی نقش سلیمانی طی دو دهه گذشته در لبنان، یمن، سوریه،عراق و افغانستان، دو عنصر مهم را باید در خاطر داشت. نخست اینکه او نمایشی یک نفره را اجرا نمی‌کند. اگرچه او استعداد بالایی دارد، هرگز نمی‌توانست بدون حمایت سیاسی تهران که به‌رغم شکاف‌های عمیق داخلی، دارای اهداف شفاف و واقع‌بینانه‌ای در حوزه امنیت و سیاست خارجی می‌باشد، به این دستاوردهای بزرگ برسد.