محمدابراهیم ترقی‌نژاد | قرار بود آتش کوچکی روشن شود تا دودش برخی چشم‌ها را بسوزاند. دود به هوا برخاست و لبخند رضایت بر لبان عده‌ای نشست، غافل از آنکه صدها انبار پنبه ناشناخته در همان حوالی بود. آتش به انبار پنبه افتاد و گر گرفت. در حوادث دی ماه 1396 به گفته مقامات مسئول، بیش از صد شهر ایران درگیر اعتراضات مردمی شد؛ مطالبه‌گرانی که بدون هیچ مرام و مشی مشخص آمده بودند. حوادث آن روزها هم برای حاکمیت و هم روشنفکران غیرقابل پیش‌بینی بود. مقامات عالی سیاسی و حتی مذهبی بر وجود برخی کاستی‌ها و کمبودها صحه گذاشتند. روشنفکران با تاخیر بسیار سعی کردند برای آن حوادث استدلال‌ها بیاورند ولی این بار همه بر یک موضوع اتفاق نظر داشتند: اعتراضات دی ماه چالش همه را غافلگیر کرد. حالا یک سال از آن روزها گذشته اما واکاوی و ریشه‌یابی اتفاقاتی که ساختار سیاسی ایران و حاکمیت را غافلگیر کرد، امری ضروری است.  دلسوزان این مرز و بوم باید باید در تحلیل و چرایی چنین حوادثی پیشگام شوند. 

  ۱۰ روز اعتراض، ناآرامی و خشونت؛ از هفتم تا ۱۶ دی ماه، ۷۷ شهرستان از ۴۲۹ شهرستان در سراسر کشور دستخوش اعتراضات و ناآرامی‌های گسترده‌ای شدند. با آنکه تنها هفت ماه از دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که طی آن دکتر حسن روحانی با بیش از ۲۴ میلیون رأی به عنوان پیروز انتخابات شناخته شده بود، می‌گذشت و امیدواری‌های زیادی نسبت به موفقیت و آینده ایجاد شده بود اما آغاز اعتراضات در شمال شرق کشور - که مرکزی برای مخالفان دولت است - و تسری ناگهانی، سریع و گسترده آن به مناطق مختلف کشور و بروز خشونت‌های کور که در قالب سر دادن شعارهای انتقادی تند و تیز از یک‌سو و به آتش کشیدن اموال عمومی، ساختمان‌های اداری، مراکز دولتی، دفاتر ائمه جمعه، مساجد، پایگاه‌های بسیج و حتی به آتش کشیدن پرچم ایران نمایش یافت، علامت سوال‌های زیادی را برای بسیاری از کارشناسان، تحلیلگران، جامعه‌شناسان و... ایجاد کرد.

با آنکه از همان ابتدا، منتقدان دولت ریشه اعتراضات را به مسائل اقتصادی و اجتماعی ارتباط می‌دادند و با انگشت‌گذاری بر مسائلی نظیر گرانی، رکود، بیکاری و تحریم‌ها، دولت را مقصر نابسامانی‌های موجود می‌دانستند، بررسی‌ها نشان می‌دهد نقشی که مخالفان دولت در ایجاد فضای روانی شکل‌گیری اعتراضات و تهییج افراد برای شرکت در آنها داشتند، نقشی غیرقابل انکاری در بروز این حادثه بوده است. 

از سوی دیگر، اعتراضات انباشت شده، محصول برآورده نشدن مطالبات طی سال‌ها و حتی دهه‌های گذشته و نیز تغییرات اقلیمی، گسترش خشکسالی و کمبود آب را می‌توان از عوامل موثر در بروز ناآرامی‌ها و گسترش ناگهانی و سریع این اعتراضات ـ که در ظرف تنها سه روز، ۷۷ شهر را درگیر خود کرد و حدود ۱۰ روز تداوم یافت ـ دانست.

آیا جامعه ایران ملتهب است؟

بیکاری، نابرابری اجتماعی، احساس عدم عدالت اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض و نابرابری، گرانی و رکود را می‌توان از مهم‌ترین متغیرها و مولفه‌هایی دانست که وجود یک یا چند مورد از آنها می‌تواند بسترساز التهاب‌های اجتماعی و اقتصادی در کشور باشد. یکی از مسائلی که پس از بروز ناآرامی‌ها و بحران‌های دی ماه سال گذشته از سوی تحلیلگران اجتماعی و اقتصادی مطرح شد، تاکید بر وجود یک نوع التهاب اجتماعی در ایران است؛ التهاب‌های که قبل از اعتراضات هم در جامعه وجود داشت، ولی امکان بروز نیافته بود و کسی به آنها توجه نکرده بود یا توجه به آنها اندک بود.

مطابق آمارهای بانک جهانی نرخ بیکاری در جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال در سال ۲۰۱۳ میلادی حدود ۲۱درصد بوده است که این نرخ در سال ۲۰۱۷ نه تنها کاهش نیافت بلکه با رشدی ۵.۵درصدی به حدود ۲۶.۵درصد رسید. این بیکاری در حالی از اهمیت بسیاری برخوردار است که براساس مشاهدات میدانی و بررسی‌های صورت گرفته، عمده افرادی که در اعتراضات دی ماه حضور داشتند، اغلب شامل جوانانی با کمتر از ۲۵ سال سن بودند.

از سوی دیگر، روند بیکاری و عدم اشتغالزایی طی سال‌های ۸۴ تا ۹۲ به یک روند مستمر تبدیل شده بود، به گونه‌ای که تولید اشتغال خالص در سال‌های ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد به نرخ صفر درصد رسیده بود و همین مسأله موجب شد تا نسل آماده کار امکان حضور در صحنه فعالیت را نداشته باشد و از طرفی، کارآفرینی‌هایی که در دولت یازدهم انجام شد، دیده نشود و با یک نوع انباشت بیکاری روبه‌رو بودیم. انباشت بیکاری نیز موجب به وجود آمدن احساس بیکاری گسترده‌ای در سطح جامعه بالاخص در شهرستان‌های دورافتاده شد. این عامل خود یکی از عوامل اصلی و موثر مهاجرت‌ها از روستاها به شهرستان‌ها، از شهرستان‌ها به مراکز استان‌ها و پایتخت محسوب می‌شود که می‌تواند موجب ایجاد و گسترش حاشیه‌نشینی شود که به تبع این مسأله، خود منجر به گسترش خشونت و گسترش آسیب‌های اجتماعی مختلف همانند بزهکاری، فحشا و اعتیاد می‌شود. بنابراین می‌توان گفت ایران در بهترین حالت در وضعیت گذار به نوعی پایداری در بیکاری رسیده است و بیکاری و افزایش گرانی‌ها نیز خود منجر به وجود آمدن نوعی نابرابری اقتصادی شده است.

این مسأله را می‌توان از ضریب جینی که برای نشان دادن توزیع ثروت در یک منطقه استفاده می‌شود، فهمید. بالا بودن آن شاخص از بالا بودن اختلافات طبقاتی و نابرابری درآمدی حکایت می‌کند و بالعکس در صورتی که ضریب جینی پایین باشد، این شاخص نشان می‌دهد که اختلافات طبقاتی و نابرابری درآمدی کاهش یافته است. مطابق آمار منتشرشده ضریب جینی در سال ۹۵، بیش از 0.37 بوده که این مسأله در پدیدار شدن احساس ناعدالتی، تبعیض، یاس و ناامیدی از یک سو و سرکوب امیال و ایجاد بی‌انگیزگی برای کارآفرینی در جوانان از سوی دیگر، منجر شده است.

همچنین تغییرات اقلیمی و گرم‌تر شدن زمین موجب افزایش خشکسالی و کمبود آب شده است. این مسأله فارغ از آنکه می‌تواند به افزایش مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک منجر شود، به بیکاری در مناطقی که حرفه و پیشه اصلی مردم فلاحت و کشاورزی است، دامن زده و موجب تغییر در ترکیب نوع حرفه کاری در میان جوانان و میان‌سالان شده است. براساس آمارهای ارائه شده میانگین بارش سالانه طی ۱۰ سال گذشته از ۲۲۹ میلی‌متر به ۱۸۶میلی‌متر در سال کاهش یافته که این مسأله، جدا از تغییر الگوی بلندمدت بارش‌هاست.

عوامل موثر در روند اعتراضات در سطح شهرستان‌ها

آیا در اعتراضات و ناآرامی‌هایی که در ۷۷ شهرستان طی دی ماه سال گذشته به وجود آمد، ویژگی مشترکی وجود دارد؟ در ناآرامی‌های گزارش شده سال گذشته، خشونت‌ها و اعتراضات اغلب در مراکز استان‌ها و شهرستان‌هایی اعلام شده است که دارای جمعیت بالای ۱۰۰هزار نفر جمعیت بوده‌اند و اعتراضات در شهرهای کوچک انگشت‌شمار گزارش شده‌اند. در واقع به نظر می‌رسد در شهرهای بالای ۱۰۰هزار نفر آسیب‌های اجتماعی از یک‌سو و وجود یک نوع التهاب عمومی ناشی از نابه‌سامانی‌های اجتماعی و اقتصادی منجر به بروز خشونت شده است. از ۳۱ استان، 30 استان درگیر اعتراضات و ناآرامی‌ها شدند. از ۱۰ شهرستان بزرگ کشور، همه آنها رنگ ناآرامی را به خود دیده‌اند و از۵۰ شهرستان بزرگ دیگر، ۳۵ شهرستان ناآرامی گزارش شده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیکاری در شهرستان‌ها به وضعیت هشدار رسیده است (بیش از ۳۰درصد از عمده شهرستان‌ها) که در برخی از شهرستان‌ها نیز این آمار به بیش از ۶۰درصد افزایش یافته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که دست‌کم ۲۰ نفر در شش شهرستان کشته شده‌اند که شامل 10 نفر در شهرستان‌های خمینی‌شهر، نجف‌آباد و فلاورجان در استان اصفهان، دو نفر در شهرستان ایذه استان خوزستان، شش نفر در شهرستان دورود استان لرستان و پنج نفر در شهرستان تویسرکان استان همدان بوده‌اند. گزارش‌های جمعیت‌شناسی نشان می‌دهد بروز خشونت بیشتر در شهرستان‌هایی که نرخ بیکاری زیادی داشته‌اند، بیشتر بوده است. به طور مثال، در شهرستان‌های دورود و ایذه، بیکاری بسیار بیشتر از نرخ کشوری بوده و شهرستان تویسرکان هم بیکاری از میانگین بیکاری جوانان در کشور بوده است. در استان اصفهان هم این آمار همانند نرخ کشوری بوده است. مشارکت سیاسی این شش شهرستان نیز با دیگر شهرستان‌هایی که درگیر ناآرامی‌ها بوده‌اند،‌ متفاوت است. به طور مثال هر چند که در ایذه، درود، خمینی‌شهر، نجف‌آباد و فلاورجان نرخ مشارکت سیاسی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت سال ۹۶ از ۷۰درصد بیشتر بوده، اما می‌بینیم که این شهرستان‌ها، نسبت به سایر دیگر مناطق از مشارکت سیاسی کمتری در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ برخوردار بوده‌اند.

همچنین نجف‌آباد، فلاورجان، خمینی‌شهر و ایذه تحت تاثیر شدید خشکسالی در دو سال گذشته بوده‌اند که این مسأله به بروز خشونت‌های دیگری مانند حمله به لوله‌های انتقال آب زاینده‌رود به یزد نمود یافته است، بنابراین به نظر می‌رسد که پایین بودن مشارکت سیاسی، بیکاری و خشکسالی در بروز خشونت‌ها موثر بوده است.

از سوی دیگر، تحلیل‌ها براساس مقیاس استانی، نشان می‌دهد که خشونت‌های اتفاق افتاده در استان‌هایی رخ داده که دارای شهرستان‌های ناآرام‌تری بوده‌اند. همچنین آن استان‌ها از نظر بازه زمانی، ناآرامی‌های بیشتری داشته است که بدین ترتیب استان‌های خوزستان و اصفهان با فاصله بسیار زیادی نسبت به سایر استان‌ها، در رتبه نخست قرار گرفته است و استان‌های لرستان، همدان و البرز در رتبه‌های بعد در واقع اعتراضات در اصفهان، خوزستان و همدان و تا حدی لرستان، استمرار بیشتری به سایر دیگر استان‌ها داشته است.

از طرف دیگر، با فاصله کمتری نسبت به زمان شروع اعتراضات ناآرامی‌ها به این استان‌ها تسری یافته است یعنی با وجود آنکه اعتراضات ابتدا در شمال شرق کشور (مشهد ، نیشابور، کاشمر و شاهرود ) و همچنین یزد گزارش شد اما ناآرامی در این مناطق بسیار زود فروکش کرد و با وجود آنکه ناآرامی‌ها پس ازمدتی به استان‌های اصفهان، خوزستان، همدان و لرستان کشیده شد اما در این مناطق هم شهرستان‌های بیشتری را درگیر خود ساخته و هم استمرار بیشتری از لحاظ زمانی پیدا کرده است و ما به نوعی شاهد تغییر جغرافیایی اعتراضات بودیم.