انتشار آمارهای رسمی از سوی مراکز و دولتمردان مختلف درباره نرخ بیکاری در ابتدای فصل زمستان ۱۴۰۱ برای برخی از کارشناسان تعجب‌انگیز بود. در محاسبات مطرح شده ادعایی درباره نرخ بیکاری در چند سال اخیر، عنوان شده که اقتصاد ایران توانسته از نرخ بیکاری ۱۲.۴درصدی در سال ۱۳۹۶ طی پنج سال به نرخ بیکاری ۸.۲درصد برسد.

به گزارش توسعه ایرانی، خبرگزاری ایرنا (رسانه رسمی دولت) و خبرگزاری فارس که ازجمله رسانه‌های حامی دولت سیزدهم محسوب می‌شود، گزارش داده‌اند که بررسی آمار نیروی کار در فصل پاییز که توسط مرکز آمار ایران منتشر شده نشان می‌دهد، میزان اشتغال در این فصل نسبت به فصل مشابه سال قبل 535هزار نفر افزایش یافته و به 24 میلیون و 70هزار نفر رسیده است و با وجود افزایش 0.1درصدی نرخ مشارکت اقتصادی نرخ بیکاری به رقم بی‌سابقه 8.2درصد کاهش یافته است. خبرگزاری فارس در ادامه مدعی شده که میزان اشتغال کشور در پاییز 1401 بیش از 757هزار نفر بیشتر از پاییز سال 1396، یعنی سال قبل از تحریم‌هاست و نتیجه گرفته که تحریم‌ها در بازار کار ایران تاثیری نداشته‌اند.

وقتی نرخ مشارکت افت کرده و جمعیت جوان کشور کاهش می‌یابد، ممکن است نرخ بیکاری اسمی کاهش یابد. در واقع انتشار آمار بیکاری هشت درصدی در این شرایط اصلا موفقیت اقتصادی محسوب نمی‌شود

با این حال جدول منتشره از سوی همین خبرگزاری نشان می‌دهد که نرخ مشارکت اقتصادی یا همان جمعیت فعال کشور که مجموع شاغلان و بیکاران کشور را احصا می‌کند، به سطح سال 1397 بازمی‌گردد. به عبارت دیگر اگر جمعیت فعال ایران مشابه سال 1398 یا دوران پیش از همه‌گیری کرونا بازگردد (44.3درصد)، نرخ بیکاری کشور به حدود 15درصد می‌رسد.

همچنین ادعای کاهش نرخ بیکاری بیش از ۴.۲درصدی طی پنج سال اخیر در شرایطی است که طی این سال‌ها بیشترین مشکلات را در زمینه تحریم‌های قفل‌کننده، همه‌گیری کرونا، بحران‌های اجتماعی و اقتصادی منجر به افزایش نرخ تورم و کسری بودجه دولت مثل بلایای طبیعی، بحران صندوق‌های بازنشستگی و ضریب پشتیبانی صندوق‌ها و سایر مشکلات را تحمل کرده‌ایم. با این توصیف شاید این آمار ارائه شده در زمینه نرخ بیکاری عجیب به نظر برسد هر چند نباید فراموش کرد که «نرخ مشارکت اقتصادی» در تمام این مدت کاهش یافته و تعداد جمعیت شاغلان کشور به ۲۴میلیون و ۷۰هزار نفر رسیده است.

تعریف شاغل و بیکار  باید تغییر یابد

«منصور ایزدی» کارشناس اقتصادی در رابطه با آمار نرخ بیکاری، اشاره‌ای به تفسیرهای ارائه شده از شغل در سال‌های اخیر کرد و گفت: طبق تعریف جدیدی که از دوره دولت محمود احمدی‌نژاد از بیکاری ارائه شده، هر فرد با هفته‌ای یک ساعت کار یا حدود ماهی ۴ ساعت و نیم فعالیت اقتصادی و کار، شاغل حساب می‌شود.

وی افزود: برخی از آمارهای بیکاری در کشور ابرازی و در قالب خوداظهاری است و برخی دیگر از آمارها براساس پایش خود دستگاه‌ها انجام می‌شود اما با توجه به ورود فضای مجازی و تشدید گسترش مشاغل کاذب، این تعاریف نیاز به بازبینی و بررسی دوباره دارد.

این دانش‌آموخته دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: در شرایطی که افراد اکنون می‌توانند با چند دقیقه کار با تلفن همراه و پلتفرم‌های اینترنتی معامله کنند، عملا با تعریف گذشته امکان اینکه یک فرد در جمعیت بیکار به حساب آید، دشوار است ضمن اینکه مسأله افزایش نرخ مهاجرت نیز در کاهش نرخ بیکاری کشور موثر است.

در اقتصاد هر کشور، وقتی شاغلان وسایل ارتزاق جمعیت غیرفعال و فعال بیکار بیشتری را فراهم کنند، نرخ تکفل بالا می‌رود و این برای اقتصاد اصلا خوب نیست اما اگر این نرخ پایین باشد، وضعیت اشتغال و اقتصاد بسیار مناسب است

نرخ تکفل ایران سه برابر کشور آلمان است

«علیرضا حیدری» کارشناس اقتصادی و نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری نیز در این رابطه می‌گوید: قرار بود نرخ مشارکت جمعیت فعال در ایران از نظر اقتصادی در برنامه پنجم توسعه ارتقا یابد. قاعده اقتصادی این است که وقتی نرخ مشارکت اقتصادی به دست آمد، از درون آن جمعیت بیکار استخراج می‌شود اما وقتی نرخ مشارکت اقتصادی افت می‌کند، به این معناست که نرخ تکفل بالا رفته است.

وی در توضیح مفهوم نرخ تکفل گفت: برای مثال در بازه سنی کار (۱۵ تا ۶۵ سال) تعدادی نیروی فعال بوده و تعدادی غیرفعال محسوب می‌شوند. جمعیت فعال کشور شامل بیکاران و شاغلان است. در اقتصاد هر کشور، وقتی شاغلان وسایل ارتزاق جمعیت غیرفعال و فعال بیکار بیشتری را فراهم کنند، نرخ تکفل بالا می‌رود و این برای اقتصاد اصلا خوب نیست اما اگر این نرخ پایین باشد، یعنی مانند آلمان که هر شاغل ۱.۲ نفر را تحت تکفل دارد، وضعیت اشتغال و اقتصاد بسیار مناسب است. در کشورهای کمتر توسعه‌یافته اما این میزان بیشتر است. در ایران این نرخ به ۳.۵ الی ۴ نفر نیز می‌رسد.

حیدری تصریح کرد: اگر جمعیت مشارکت‌کننده فعال حدود ۷۰درصد شود (که در جوامع توسعه‌یافته همین میزان است) یک نرخ بیکاری متفاوت استخراج می‌شود. اگر این میزان مانند ایران زیر ۵۰درصد باشد، نرخ بیکاری کاملا متفاوت خواهد بود. برای مثال اگر با نرخ مشارکت اقتصادی ایالات متحده بخواهیم نرخ بیکاری در ایران را بسنجیم، شاید به آمار دو برابر میزان نرخ بیکاری اعلام شده فعلی برسیم.

از اقتصاد فعلی کشور  اشتغال درنمی‌آید

این کارشناس اقتصادی افزود: نرخ سرمایه‌گذاری جدید در ایران منفی است و به همین دلیل پوشش نرخ استهلاک دارایی‌ها کمتر از نرخ سرمایه‌گذاری است و به این ترتیب استهلاک سرمایه‌ها اکنون بیش از ورود سرمایه است و با نوعی سرمایه‌برداری در اقتصاد مواجه هستیم. در چنین شرایطی افت نرخ بیکاری در عین رکود تنها با کاهش نرخ مشارکت اقتصادی یا مهاجرت می‌توانیم شاهد کاهش نرخ بیکاری باشیم زیرا از این اقتصاد افزایش اشتغال درنمی‌آید.

وی تاکید کرد: وقتی نرخ مشارکت افت کرده و جمعیت جوان کشور کاهش می‌یابد، ممکن است نرخ بیکاری اسمی کاهش یابد. در شرایطی که نرخ مشارکت اقتصادی حدود ۴۰درصد باشد، افت نرخ بیکاری به زیر ۱۰درصد کاملا طبیعی است. اگر جمعیت شاغل افزایش یابد و جمعیت بیکار نیز به همان میزان افزایش یابد، دولت می‌تواند با ندیده گرفتن افت نرخ مشارکت اقتصادی و کاهش جمعیت متقاضی کار در بازار، نرخ بیکاری را کمتر نشان دهد. در واقع انتشار آمار بیکاری هشت درصدی در این شرایط اصلا موفقیت اقتصادی  محسوب نمی‌شود.