محمدجواد صابری

«ریه‌ای که از بین می‌رود، گوشی که شنوایی‌اش را از دست می‌دهد، چشمی که نمی‌بیند، مهره کمری که جابه‌جا می‌شود و... با هیچ مبلغی که بابت خسارت پرداخت می‌شود، قابل مقایسه و جبران نیست». این اظهارات «ابوالفضل اشرف منصوری» رئیس کانون انجمن‌های صنفی مسئولین کمیته‌های حفاظت فنی و بهداشت کار کشور است؛ درست چند روز بعد از اظهارات یک مسئول اجرایی که در نوع خود بسیار جالب توجه بود.

فردی که به دلیل ناایمن و آلاینده بودن کارگاه دچار بیماری ناشی از کار می‌شود، نهایتا در دوران بازنشستگی هزینه‌هایی را بر سازمان تامین اجتماعی و کل اقتصاد تحمیل می‌کند، چرا که به دلیل بیماری مدام باید از این دکتر به آن دکتر برود

بیست و دوم مرداد امسال «حاتم شاکرمی» معاون روابط کار وزیر تعاون و رئیس شورای عالی حفاظت فنی گفت: با توجه به شمار قابل توجه کارگاه‌های دارای مشاغل سخت و زیان‌آور در سطح کشور و سالم‌سازی تعداد محدودی از کارگاه‌های تولیدی، با انجام اقدامات کارشناسی لازم، صفت سخت و زیان‌آور از مشاغل آنان حذف شد. هرچند این اقدام گامی ارزشمند به شمار می‌رود اما با توجه به تعداد کارگاه‌های مشمول سخت و زیان‌آور کافی نیست. متاسفانه بخشی از کارفرمایان به دلایل نگاه کوتاه‌مدت به فعالیت اقتصادی در زمینه شرایط محیط کار در بنگاه‌ها تمایلی به استانداردسازی و سالم‌سازی محیط‌های کاری ندارند. از این رو لازم است مدیران اجرایی استانی به عنوان رؤسای کمیته‌های سخت و زیان‌آور به این مهم توجه و برای اصلاح این رویکرد اقدام کنند.

هشدار درباره یک رویکرد غیرانسانی

«کشتم که کشتم، دیه‌اش را می‌دهم!» سال گذشته این اظهارنظر که به دختر پورشه‌سواری نسبت داده شد که با رانندگی خطرناک منجر به مرگ فردی شده بود، موجی از انتقادات را برانگیخت. هر چند این ماجرا به دلیل انتشار کلیپی از حرف‌های دختر پورشه سوار برجسته شد اما با فراگیر شدن بیمه‌ها بعضا این اظهارنظر را می‌شنویم؛ اظهارنظری خطرناک که ریشه در رویکردی غیر انسانی دارد، چراکه جان و سلامت یک انسان با پول قابل ارزیابی نیست.

اگر کمی درباره مشاغل سخت و زیان‌آور دقیق شویم، می‌بینیم که برخی از کارفرمایان با همین رویکرد، از سالم‌سازی محیط کار سر باز می‌زنند. شغل سخت و زیان‌آور شغلی است که آسیب روحی و جسمی برای فرد به دنبال دارد. در قانون، مشاغل سخت و زیان‌آور به دو دسته مشاغل ماهیتا سخت و زیان‌آور و مشاغلی تقسیم می‌شود که به دلیل آلایندگی بالای کارگاه‌ها، کمیته‌های ارزیابی آنها را سخت و زیان‌آور اعلام می‌کنند. بحث در مورد دسته اول نیست، بلکه در مورد دسته دوم است که باید اولویت در مورد آنها سالم‌سازی محیط کار باشد.

اشرف منصوری می‌گوید: شاهدیم که برخی کارفرمایان اقدام به سالم‌سازی محیط کار نمی‌کنند. از آن بدتر اینکه تجهیزات مناسب در اختیار کارگر قرار نمی‌دهند، یعنی برای مثال کارگری را می‌بینیم که در ارتفاع ۲۰ یا ۳۰ متری مشغول کار است، بدون اینکه تجهیزات مناسب داشته باشد. وقتی به کارفرما می‌گوییم چرا اقدام به ایمن‌سازی نمی‌کند، در کمال حیرت می‌شنویم که می‌گوید کارگاه یا کارگر بیمه است. در واقع این رویکرد غیرانسانی وجود دارد که کار من پیش برود، حالا اگر در این اثنا کارگر دچار حادثه شد، نقص عضو شد یا جان خودش را از دست داد، مهم نیست، بیمه پولش را می‌دهد!

هزینه اضافی برای سود آنی

اینکه نگاه جبران خسارت، جای خود را به نگاه پیشگیرانه داده، احتمالا ریشه در سودی دارد که به جیب برخی کارفرمایان می‌رود. توافق با کارگر آسیب‌دیده، سوء‌استفاده از ناآگاهی کارگران و قوانین دست و پاگیری که سر راه رسیدن تا نقطه جبران خسارت هست، همه می‌توانند باعث شوند کارفرما دست بالا را در این زمینه داشته باشد. با این همه، ناگفته پیداست که این رویکرد علاوه بر غیرانسانی بودن، در بعد کلان خسارت اقتصادی قابل توجهی هم به دنبال دارد.

کارگری را می‌بینیم که در ارتفاع ۲۰ یا ۳۰ متری مشغول کار است، بدون اینکه تجهیزات مناسب داشته باشد. وقتی به کارفرما می‌گوییم چرا اقدام به ایمن‌سازی نمی‌کند، در کمال حیرت می‌شنویم که می‌گوید کارگاه یا کارگر بیمه است

اشرف منصوری می‌گوید: در جلسه‌ای که نمایندگان سازمان بهداشت جهانی و نمایندگان سازمان بین‌المللی کار حضور داشتند از یکی از نمایندگان کشورهای اروپایی سوال شد نرخ بیماری ناشی از کار در کشور شما چند است؟ او جواب داد که ما تقریبا بیماری ناشی از کار را امحا کرده‌ایم. این بدین معناست که در کشورهای پیشرفته حفظ و صیانت از نیروی کار در اولویت است، آن‌قدر که اجازه نمی‌دهند کارگاهی با شرایط غیرایمن و زیان‌آور کار کند.

او ادامه می‌دهد: در بعد کلان چنین رویکردی هزینه کمتری دارد. الان سازمان تامین اجتماعی میلیاردها تومان بابت ازکارافتادگی و بیماری‌های ناشی از کار می‌دهد. در مورد همین مشاغل سخت و زیان‌آور تامین اجتماعی موظف به اعطای بازنشستگی پیش از موعد است و این یعنی هزینه بیشتر برای این سازمان. فردی هم که به دلیل ناایمن و آلاینده بودن کارگاه دچار بیماری ناشی از کار می‌شود، نهایتا در دوران بازنشستگی هزینه‌هایی را بر سازمان تامین اجتماعی و کل اقتصاد تحمیل می‌کند، چرا که به دلیل بیماری مدام باید از این دکتر به آن دکتر برود.

رئیس کانون انجمن‌های صنفی مسئولین کمیته‌های حفاظت فنی و بهداشت کار کشور با تاکید بر اینکه پیشگیری باید بر جبران خسارت ارجحیت داشته باشد، می‌گوید: در واقع کارگری که قربانی رویکرد غیرانسانی جبران خسارت می‌شود، نه تنها خود دچار مشکل شده و برای مثال بازنشستگی بی‌کیفیتی خواهد داشت، هزینه‌های زیادی را هم بر اقتصاد تحمیل می‌کند. لازم است دستگاه‌های اجرایی اصرار و تمرکز بیشتری بر سالم‌سازی محیط کار چه از نظر آلایندگی و چه از نظر تجهیزات ایمنی داشته باشد. سازمان تامین اجتماعی که خود ازجمله متضرران این رویکرد است باید اقدامات آموزشی و فرهنگی صورت دهد و حتما باید با آن کارفرمایی که جان کارگرش برایش اهمیت ندارد، برخورد شود.

یکی از مولفه‌های کار شایسته صیانت از نیروی کار است. کار شایسته کاری است که در آن کارگر ابزار تلقی نشود، اما وقتی کارفرمایی می‌گوید بگذار هر اتفاقی می‌خواهد بیفتد، بیمه پولش را می‌دهد، نگاهی ابزاری و غیرانسانی به کارگر وجود دارد. در وهله اول لازم است اقدامات فرهنگی و آموزشی مناسبی صورت گیرد و در وهله دوم باید ضوابطی دقیق و الزام‌آور برای مناسب‌سازی محیط کار تدوین و اجرا شود.