گروه حوادث: مردجوان وقتی در گرفتن پاسپورت جعلی برای خروج از کشور ناکام ماند دست به قتل زد.

وی دیروز با حکم قضایی به قصاص محکوم شد و اگر رضایت نگیرد به دار آویخته خواهد شد.

چهارم خردادماه سال 96 به  مأموران کلانتری 144 جوادیه  خبر رسید درگیری دسته جمعی در خیابان به خون کشیده شده و مرد جوانی به نام داوود کشته شده است. پلیس راهی محل درگیری شد و جنازه با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

بازجویی از شاهدان نشان می داد عامل جنایت صفر28ساله است. وی ساعتی بعد بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.

 وی گفت: داوود  کلاهبردار بود . او از من پول میلیونی گرفته بود تا برایم پاسپورت بگیرد اما به وعده اش عمل نکرده بود. او سرم را کلاه گذاشته و پولم را بر نمی گرداند. به همین خاطر چندبار با او درگیر شدم. آخرین بار او به همراه 4 نفر از برادرانش با من و سه نفر از دوستانم درگیر شد و من در اوج خشم او را با چاقو زدم.

با اعتراف های صفر سایر شرکت کنندگان در دعوا نیز بازداشت شدند و همگی به اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل  روانه زندان شدند. 

دردادگاه

صفر و سایر شرکت کنندگان در دعوا دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر  عبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستادند. در  ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند .

سپس متهم در جایگاه ویژه  قرار گرفت و در تشریح ماجرا گفت: چند سال قبل غیر قانونی و بدون مجوز از افغانستان به ایران آمدم. در این سالها کار کردم و پول هایم  را برای خانواده ام می فرستادم تا اینکه تصمیم گرفتم به افغانستان برگردم. مجبور بودم برای بازگشت قانونی  پاسپورت تهیه کنم تا اینکه  یکی از دوستانم داریوش را به من  معرفی کرد. دوستم می گفت داریوش می تواند برایم پاسپورت جعلی درست کند تا  به افغانستان برگردم.من به دیدن داریوش رفتم و به او پول دادم. قرار شد خیلی زود پاسپورتم را تحویل دهد اما به وعده اش عمل نکرد.

وی ادامه داد: سر موعدی که داریوش قول داده بود  پاسپورت را تحویلم دهد سراغش رفتم اما او مهلت خواست. تا چند هفته صبر کردم اما  هیچ خبری از او نشد. دوباره سراغش رفتم اما بهانه آورد. آخرین بار همراه  دوستانم سر قرار رفتم. وقتی به محل رسیدیم مقتول را  با برادرانش دیدم.

به او گفتم  اگر نمی تواند پاسپورتم را تهیه کند پولی که به او داده ام را برگرداند.اما قبول نکرد. او عصبانی شد و به سمت من حمله کرد. من هم چاقویی را که همراه داشتم بیرون آوردم و ناخواسته چاقو به سینه او فرو رفت.

وی به عنوان آخرین دفاع گفت: باور کنید من قصد درگیری نداشتم .سر قرار رفته بودم تا پولم را بگیرم اما ناخواسته درگیری پیش آمد.

سپس سایر شرکت کنندگان در دعوا به دفاع پرداختند.

بنابه این گزارش؛ در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و داوود را به قصاص محکوم کرد.سایر شرکت کنندگان در دعوا نیز به زندان محکوم شدند.