گروه حوادث: عروس 16ساله که با همدستی پسرمورد علاقه اش شوهرش را شبانه در خانه کشته بود دیروز پای میز محاکمه ایستاد.  قضات دادگاه عروس نوجوان را به 5 سال نگهداری درکانون اصلاح و تربیت وشلاق و همدست وی را به قصاص محکوم کردند.

گم شدن تازه داماد

رسیدگی به این پرونده از دی‌ماه سال ۹۴ به دنبال ناپدید شدن یک تازه داماد به نام حمید در دستور کار پلیس قرار گرفت پدر حمید که پلیس آگاهی رفته بود گفت :پسرم چند ماه است که ازدواج کرده . عروسم ادعا می‌کند او دو روز پیش از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است.

خیانت نوعروس

 به دنبال این شکایت تلاش برای به دست آمدن سرنخی از تازه داماد ۲۴ ساله آغاز شد. در حالی که تحقیقات پلیسی نشان از اختلاف های شدید بین این تازه داماد و همسرش داشت پلیس به بررسی تماسهای همسر ۱۶ ساله  حمید به نام سحر پرداخت و به رابطه پنهانی او با یک پسر ۲۲ ساله به نام حامد پی برد.

اعتراف به قتل

 بدین ترتیب سحر تحت بازجویی قرار گرفت و  به قتل همسرش با همدستی پسر مورد علاقه‌اش اعتراف کرد . با اظهارات تازه عروس نوجوان حامد بازداشت شد و قتل را گردن گرفت . وی گفت : قبل از اینکه سحر ازدواج کند ما به هم  علاقه مند بودم اما او به درخواست خانواده اش با حمید ازدواج کرد. بعد از ازدواج او ما گاهی اوقات با هم در ارتباط بودیم. او همیشه از بدرفتاری های شوهرش گلایه می کرد به همین خاطر از من خواست تا شوهرش را بکشم .من طبق برنامه ریزی سحر به خانه او رفتم  و با همدستی  او شوهرش را کشتم.

 سحر نیز گفت: حامد با چکش به سر همسرم زد. من هم بالشتی  را روی دهان همسرم نگه داشته بودم تا صدای کمک خواهی او را کسی نشنود.  بعد از این که حمید جان سپرد جنازه‌اش را داخل پلاستیک پیچیدیم  و با ماشین حامدبه  بیابان های جهان آباد بردیم و رها کردیم .من  هم بالشتی را که خون آلود شده بود شستم و به دروغ به پدر شوهرم گفتم شوهرم ناپدید شده است. با اعترافات تکاندهنده تازه عروس جنازه نیز در بیابان های جهان آباد کشف شد.

تصمیم دادگاه

به این ترتیب و  به دنبال بازسازی صحنه جرم برای حامد به اتهام قتل و برای سحر به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پرونده آنها به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.  آنها دیروز به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای جلسه اولیای دو برای متهمان اشد مجازات خواستند.

سپس حامد در جایگاه ویژه ایستاد و قتل را گردن گرفت. وی گفت: من تحت تاثیر حرف‌های سحر و به خاطر علاقه ای که به او داشتم شوهرش را کشتم. وقتی به خانه آنها رفتم سحر چکشی را به دستم داد و از من خواست تا کار را تمام کنم.

سحر معاونت در قتل را انکار کرد و گفت:شوهرم مرد بدخلقی بود. هر بار می‌خواستم با او صحبت کنم داد و فریاد می کرد و مرا کتک می زد. به پدر و مادرم گفته بودم قصد جدایی دارم اما مادرم حاضر به طلاق نبود و تهدیدم کرده بود اگر از شوهرم جدا شودم خودکشی می کند. به همین خاطر مجبور بودم بد اخلاقی ها شوهرم را تحمل کنم.

وی ادامه داد:  من حامد  را از قبل از ازدواج می شناختم و به او علاقه مند بودم. ما گاهی اوقات با هم تلفنی در تماس بودیم. او آن روزبه من پیامک داد و از من خواست تا برای برگزاری مراسم ختم پدرش به او پول قرض بدهم. او به تازگی تصادف کرده بود و پولی در بساط  نداشت.به همین خاطر  دلم برایش سوخت و به او گفتم به خانه ما بیاید تا پول  را به او بدهم. اما وقتی به خانه مان آمد یک باره به سراغ شوهرم رفت و او را  با چکش کشت. من هنوز از به خاطر آوردن صحنه کشته شدن همسرم شوکه هستم.باور کنید من در قتل شوهرم دستی نداشتم.

حکم دادگاه

در پایان جلسه هیات قضایی واردشور  شد و حامد  به قصاص و سحر را به 5سال  نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کرد. هر دوی آنها نیز به خاطر رابطه پنهانی به شلاق محکوم شدند.