گروه حوادث:عاملان قتل مرد خارجی در ورامین دو مرد ایرانی بودند که حسادتی کینه‌جویانه داشتند.

آنها دسیسه‌چینی کردند تا با قتل مردخارجی بازار کار او را در اختیار بگیرند غافل از اینکه راز مخوفشان خیلی زود فاش خواهد شد.

این دو ایرانی صبح دیروز در دادگاه جنایی تهران پشت تریبون دفاع رفتند تا برای آخرین بار فرصتی برای زندگی پیدا کنند.

گم شدن مردخارجی

روز بیست‌و‌پنجم اردیبهشت ماه سال 95 گزارشی از ناپدید شدن مرد جوانی به نام سردار به پلیس مخابره شد و با دستور بازپرس دادسرای ورامین تیمی از ماموران وارد عمل شدند تا رازگشایی کنند.

کارآگاهان با اقدامات فنی و اقدامات اطلاعاتی به هیچ سرنخی از مردگمشده دست نیافتند و هنوز تحقیقات ادامه داشت که اتفاق هولناکی رخ داد.

جسد سوخته یک مرد

هنوز همه شاخه های تحقیقی در بن بست بود که جنازه سوخته مردی در حاشیه ورامین پیدا شد.

بررسی ها روی این جسد که شناسایی آن خیلی سخت بود نشان داد جسد متعلق به مردخارجی است  که در محل دیگری خفه شده و سپس جنازه اش به آتش کشیده شده است.

ردپای دوایرانی

کارآگاهان که با یک جنایت وحشتناک روبرو شده بودند تجسس های خود را وارد مرحله جدیدی کردند و خیلی زود پی بردند سردار که افغان بود از مدتی پیش با دو تن از همکارانش که ایرانی هستند به نام های عرشیا و حامد اختلافات شدیدی  داشته است. 

هفت ماه بعد

بدین ترتیب؛ دو مرد ایرانی به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفتند و درحالی که فرارکرده و زندگی پنهانی داشتند با ردیابی‌های تخصصی هفت ماه بعد از کشف جسد بازداشت شدند. 

این دومرد مرموز که ادعا می کردند از سرگذشت سردار بی اطلاع هستند وقتی دیدند پلیس با مدارکی که دارد مطمئن است آن دو قاتل هستند سرانجام لب به اعتراف گشودند و پرده از رازجنایت برداشتند.

اعتراف

 عرشیا که باور نداشت رازشان فاش شده باشد به تیم پلیسی گفت : سردار رقیب کاری  من بود و سر همین موضوع با هم اختلاف داشتیم .ما نمی توانستیم ببینیم مرد افغان درآمد بیشتری از من دارد به همین خاطر نقشه قتل او را کشیدم و او را با همدستی حامد کشتم.

وی در تشریح ماجرا گفت: سال‌ها با مقتول شریک بودم و در سوله‌ای در ورامین کار می‌کردیم. چند ماه قبل ما با هم  به اختلاف حساب خوردیم و نتوانستیم مشکلمان را حل کنیم. وقتی مبلغ  قبض های  آب و برق بالا بود سردار از من خواست تا آنها را بپردازم. او می‌گفت به او بدهکارم.اما من قبول نکردم. به همین خاطر اخطارقطع آب و برق به دستمان رسید و قرار بود آب و برق سوله قطع شود و من از این موضوع ناراحت بودم.

وی دامه داد: کنار همه این اختلاف‌ها مقتول به تازگی دستگاهی خریده بود و در کارش پیشرفت خوبی داشت. درآمدش از دستگاه زیاد شده بود به همین دلیل به او حسادت می‌کردم تا اینکه تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. آن روز با کارگرم به سوله رفتم و وقتی با سردار صحبت کردم با هم درگیر شدیم. همان موقع از حامد که کارگرم بود خواستم سردار را  سوار ماشین کنیم و به مکان خلوتی ببریم. او را به حاشیه ورامین بردیم و  با یک بند او را خفه کردیم. ما بند را از دو طرف با هم کشیدیم. وقتی مقتول از نفس افتاد جسد را سوزاندیم و اموالش را سرقت کردیم تا ردی از من بر جا نماند.

با اقرارهای این مرد حامد نیز مشارکت در قتل را گردن گرفت و همه اعترافات صاحبکارش را تایید کرد.

دردادگاه نخست

این 2 قاتل در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران  به اتهام مشارکت در قتل،جنایت بر میت و سرقت مقرون به آزار پای میز محاکمه ایستادند.

در ابتدای جلسه اولیای دم که پدر و مادر مقتول بودند درخواست قصاص کردند.

 سپس حامد و کارگرش‌ به دفاع از خود ایستادند و قتل را گردن یکدیگر انداختند. 

در پایان جلسه هیات قضایی با توجه به اظهارات دو متهم آنها را از قصاص معاف و به پرداخت دیه محکوم کرد.اما این حکم در دیوان عالی کشور شکست و آنها دیروز بار دیگر از خود دفاع کردند.

در ابتدای جلسه عرشیا در جایگاه قرار گرفت و با انکار جرمش قتل را گردن کارگرش انداخت.وی گفت: قبول دارم با سردار اختلاف داشتم اما حامد او را خفه کرد.

حامد نیز گفت:  من کارگر عرشیا بودم. آن روز  از من خواست مقتول را به اطراف سوله ببریم. وقتی به محل خلوتی رسیدیم از ماشین پیاده شدیم. سپس عرشیا از من خواست تا دست‌های مقتول را بگیرم .او  خودش به تنهایی سردار را  خفه کرد. 

در پایان  جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.