سیدمحمد میرزامحمدزاده

روابط بین عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران، با توجه به حمله به دو تانکر در خلیج عمان، که در این رویداد دو طرف یکدیگر را مقصر می‌دانند و سرزنش می‌کنند، بدتر از این نمی‌توانست باشد. با این‌حال تاریخ روابط دو کشور، همواره حاکی از تحول روابط و تغییر دائم بین تنش و روابط حسنه بوده است و اوضاع می‌تواند یک‌بار دیگر به‌سمت آینده بهتر تغییر کند.

سمیرا نصیرزاده و ایاد الرفاعی، محققان برجسته در دانشگاه لنکستر انگلستان در یادداشتی مشترک برای روزنامه انگلیسی مترو به بررسی تنش‌های اخیر میان ایران و عربستان در منطقه پرداخته‌اند و اینکه چطور می‌توان با حل این تنش‌ها به ثبات خاورمیانه کمک کرد.

در ادامه این یادداشت آمده است: همچنان که ایرانیان و سعودی‌ها برای مطالعات صلح با یکدیگر همکاری دارند، ما باور داریم حالا زمان آن رسیده که کشو‌رهای ما به دنبال حل بحران، بهبود مذاکرات و آغاز فرآیند استقرار صلح در منطقه باشند و باور داریم این موضوع می‌تواند محقق شود.

اما چطور؟ صلح نمی‌تواند در طول یک شب به دست آید؛ صلح نیازمند طیفی از عوامل است تا بتواند روابط دیپلماتیک را تقویت کند و میزان دشمنی را بین دو دولت کاهش دهد. اول از همه ما پیشنهاد می‌کنیم که سیاستمداران دو کشور ادبیات خود را در سخنرانی‌های خود نرم‌تر کنند و لفاظی‌های خصمانه را با سخنانی معتدل‌تر جایگزین کنند. این اتفاق می‌تواند دروازه‌ای جدید به سمت گفتگویی مستقیم و سازنده باز کند و تنش‌هایی که بر دو کشور، منطقه و به‌طور بالقوه بر جهان تأثیر گذاشته است را کاهش دهد.

در حالی که عربستان سعودی بر شرکای استراتژیک غربی خود تکیه دارد و همواره برای حفظ این اتحاد بر هزینه نظامی رو به فزونی چنگ می‌زند، ایران، رویکردی بیشتر منطقه‌ای را ترجیح می‌دهد

شمشیر در آسمان

گفتگوی مستقیم بین دو بازیگر منطقه‌ای می‌تواند منجر به مذاکراتی شود که ممکن است به ثبات در منطقه ختم شود. التهاب کنونی موجود در منطقه، تأثیری زیان‌آور و خسران در روابط بین عربستان و ایران در مورد سوریه، عراق، لبنان، بحرین و یمن ایجاد کرده است. جنگ یمن که تبدیل به بحرانی شده که فاجعه تأسف‌بار بشری را رقم زده، به یکی از اصلی‌ترین نقاط منازعه بین عربستان سعودی و ایران بدل شده است، اما در همین حین، این منازعه بستری را برای مذاکرات بین دو دولت فراهم آورده است.

هر دو بازیگر، ایران و عربستان سعودی بر سر این مسئله توافق دارند که بحران در یمن و سوریه، تنها می‌تواند با اجرای راهکارهای سیاسی به جای تنش‌های نظامی پایان یابد. اگر ایران و عربستان سعودی بتوانند در مسیر مصالحه سیاسی در سوریه و یمن گام بردارند، این اتفاق در نتیجه می‌تواند تأثیری مثبت بر فرآیند اعتمادسازی بر جای گذارد.

در حالی که عربستان سعودی بر شرکای استراتژیک غربی خود تکیه دارد و همواره برای حفظ این اتحاد بر هزینه نظامی رو به فزونی چنگ می‌زند، ایران، رویکردی بیشتر منطقه‌ای را ترجیح می‌دهد. به‌راستی، عربستان سعودی شاید باید اعتراضات ایالات‌متحده برای نشستن بر سر میز مذاکره با ایران را نادیده بگیرد.

اما شاید عزم برای روابط نزدیک‌تر در منطقه وجود داشته باشد. در واقع محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، سیزدهم مارس سال 2018 (22 اسفند 1396) اذعان کرد: ما باور داریم که امنیت همسایگان ما، امنیت ما است و ثبات در منطقه به معنای ثبات برای ما است. من امیدوارم عربستان سعودی نیز همین احساس را داشته باشد و امیدوارم آن‌ها برای مذاکره به سمت ما بیایند تا این مشکلات را در کنار یکدیگر حل کنیم. دلیلی برای دشمنی بین ایران و عربستان سعودی وجود ندارد. هرچند، ما به سعودی‌ها می‌گوییم که تأمین امنیت نمی‌تواند از خارج از منطقه به منطقه بیاید.

عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان سعودی نیز اخیراً در یک مصاحبه ابراز کرد که کشورش به دنبال جنگ با ایران نیست، اما نمی‌تواند چیزی که آن‌ها فعالیت خصمانه ایران در خاورمیانه تصور می‌کنند را تحمل کند.

به صراحت، سوءظن همچنان پابرجا است، با این حال این تعابیر می‌تواند توقفی هر چند کوتاه در دشمنی دو کشور باشد، نقطه عطفی که می‌تواند دو طرف را به یکدیگر نزدیک کند، تا تنش‌های موجود را برطرف کنند.

علاوه بر تمام این مسائل، دلایل داخلی نیز برای کاهش تنش‌ها بین دو کشور وجود دارد، چراکه دولت هر دو کشور در حال ایجاد چشم‌اندازی برای آینده استراتژیک خود هستند. از سال 2015، عربستان سعودی طرح اقتصادی اجتماعی بلند پروازانه‌ای را به‌منظور تنوع‌بخشی به اقتصاد کشورش آغاز کرده است؛ آن‌ها قصد دارند این کار را با محدود کردن وابستگی تاریخی خود به درآمد‌های فروش نفت و به چالش کشیدن ساختارهای اجتماعی محافظه‌کارانه خود و نیز هنجارهای بحث‌برانگیز به واسطه آزاد کردن جامعه از زنجیرهای بازمانده از قید و بندهای گذشته، محقق کنند. 

در کشوری که عمده جمعیت آن زیر 30 سال دارند، طرح موسوم به چشم‌انداز 2030 به عنوان یک مگا پروژه تلقی می‌شود که می‌تواند کشور را به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مدرنیزه کند.

همین داستان درباره ایران نیز صدق می‌کند. این کشور طرح استراتژیک امیدبخشی را موسوم به سند چشم‌انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته که اهداف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به دنبال دارد. اما برای اجرای موفق این طرح‌ها، هر دو کشور به جوامعی باثبات، اقتصادی چابک و پویا نیاز دارند که چنین شرایطی را نمی‌توان در یک محیط خصمانه به انتظار نشست. همبستگی و همکاری مسئله حیاتی برای هر دو به شمار می‌رود.

صلح نمی‌تواند در طول یک شب به دست آید؛ صلح نیازمند طیفی از عوامل است تا بتواند روابط دیپلماتیک را تقویت کند و میزان دشمنی را بین دو دولت کاهش دهد

دیپلماسی راهکار ماجرا است

کاملا آشکار است که عربستان سعودی و ایران از گفتگوی مستقیم بیشتر از لفاظی‌های خصمانه منفعت خواهند برد. به‌واسطه مذاکره و همکاری با یکدیگر بر سر مسائل داخلی، منطقه‌ای و مسائل بین‌المللی می‌توان منافع هر دو کشور را کاملا ملموس مشاهده کرد، و حتی منافع گسترده‌تر در منطقه را؛ به منظور کاهش منازعه و افزایش همکاری‌ها به واسطه روابط دیپلماتیک.

تغییر تدریجی از لفاظی‌های خصمانه به سمت سخنان جامع از سوی سیاستمداران یک گام مفید است، اما از طرفی نیاز است که عربستان سعودی و ایران گام‌های کاربردی در روابط دوجانبه خود بردارند.

انتظار می‌رود که دو کشور در فضای تأثیر‌گذاری خود به رقابت بپردازند، اما اگر هر دو کشور قصد دارند به منازعات در منطقه پایان دهند، باید که مصلحت‌گرایی را بر منفعت‌طلبی ارجحیت دهند.