رامین پرتو

تحولات میدانی یمن طی روزهای اخیر با سرعتی کم‌سابقه وارد مرحله‌ای تازه شده است؛ مرحله‌ای که نه‌تنها معادلات سیاسی و امنیتی در استان‌های شرقی و جنوبی این کشور را تغییر می‌دهد، بلکه پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترده‌ای برای عربستان، امارات، عمان، آمریکا و حتی اسرائیل در پی خواهد داشت. در این میان، سقوط استان راهبردی المهره و کنترل آن توسط شبه‌نظامیان شورای انتقالی جنوب (نیروهای تحت حمایت امارات) نقطه عطفی در تحولات جنوب یمن به شمار می‌رود و می‌تواند آغازگر بازترسیم مرزهای نفوذ در یکی از حساس‌ترین نقاط جغرافیایی یمن باشد. بر اساس گزارش العربی الجدید، بامداد پنج‌شنبه گذشته نیروهای شورای انتقالی جنوب یمن که بازوی میدانی امارات در جنوب این کشور به حساب می‌آید توانستند بدون مقابله نظامی به کاخ حکومتی الغیضه، بندر راهبردی نشطون، فرماندهی محور الغیضه، لشگر ۱۳۷ پیاده و تمامی ایست‌های نظامی و امنیتی دسترسی پیدا کنند. در این راستا فرماندهان محلی، پس از مذاکرات پشت‌پرده، دستور خروج نیروهای غیربومی از پادگان‌ها را صادر کردند و مسیر را برای ورود نیروهای انتقالی باز نمودند.

نکته مهم این است که اهمیت استان المهره از نگاه جغرافیایی و اقتصادی حیاتی است؛ چراکه این استان دومین استان بزرگ یمن از نظر مساحت بوده و دارای دو گذرگاه رسمی و حساس با عمان است. همچنین طولانی‌ترین ساحل یمن با ۵۶۰ کیلومتر در این استان قرار دارد  و میزبان بندر مهم نشطون (نقطه اتصال زمینی عمان و یمن) است. 

با تمام این تفاسیر تحولات المهره هم‌زمان با رخدادهای مشابه در حضرموت شکل گرفت. لشکر ۱۱ گارد مرزی در پادگان رماه به نیروهای انتقالی پیوست و کنترل لشکر ۲۳ زرهی در منطقه العبر نیز در اختیار این نیروها قرار گرفت. این اتفاق تنها چند ساعت پس از اعلام توافق «آرام‌سازی تنش» میان مقام‌های محلی حضرموت و ائتلاف قبایل این استان به میانجی‌گری عربستان رخ داد و نشان‌دهنده آن است که تطبیق میدانی، بسیار سریع‌تر از تحرکات سیاسی در حال وقوع است. 

از تحلیلگران اعتقاد دارند که دولت صنعاء برای بازپس‌گیری المهره وارد درگیری مستقیم با نیروهای تحت فرمان امارات در جنوب یمن می‌شود اما بدون شک صنعاء می‌داند که جنگ مستقیم در المهره پیچیده خواهد بود و این منطقه تحت نفوذ عربستان و اخیراً امارات است

به موازات این روند، سیئون، بزرگ‌ترین شهر وادی حضرموت نیز طی عملیاتی با نام «آینده‌ای نو» به کنترل شورای انتقالی درآمد و کاخ ریاست جمهوری و فرودگاه بین‌المللی این شهر سقوط کرد. قبایل حضرموت این اقدام را تهاجم مسلحانه و تلاشی برای تسلط بر منابع نفت و گاز استان دانسته‌اند و عمرو بن حبریش، رهبر ائتلاف قبایل حضرموت، هشدار داده که بیش از پنج تیپ نظامی از استان‌های دیگر برای سیطره بر حضرموت وارد این منطقه شده‌اند.

رقابت عربستان و امارات 

در میانه هشدارهای انصارالله

همزمان با پیشروی نیروهای اماراتی در حضرموت و المهره، قبایل حضرموت که تحت حمایت عربستان هستند، وضعیت فوق‌العاده اعلام کرده‌اند. رسانه‌های یمنی و عربی گزارش داده‌اند که تنش میان نیروهای وابسته به عربستان و نیروهای تحت حمایت امارات در برخی نقاط حضرموت به اوج رسیده است. انصارالله یمن نیز این تحولات را نشانه‌ای از «تقسیم آشکار جنوب و شرق یمن میان امارات و عربستان با مدیریت آمریکا و بریتانیا» دانسته است. در این خصوص حزام الاسد، عضو دفتر سیاسی انصارالله، تأکید کرده که امارات در پی تسلط بر عدن، شبوه و سواحل جنوب غربی است و حتی اذعان کرده که عربستان می‌خواهد حضرموت و المهره را در حوزه نفوذ مستقیم خود نگه دارد. او همچنین گفته است که آمریکا و بریتانیا مدیریت و نظارت بر تقسیم منابع را برعهده دارند و اساساً از نگاه انصارالله، تمامی تحولات اخیر نه‌تنها ارتباطی با منافع مردم یمن ندارد بلکه این روند «درگیری میان ابزارهای اشغالگران» است. این جریان حتی اعتقاد دارد که هدف اصلی، تسلط بر منابع نفتی حضرموت و خطوط ساحلی المهره 

و شبوه است.

به‌موازات این تحولات زمینی، گزارش تازه آسوشیتدپرس نشان داده که فشار طولانی‌ترین عملیات دریایی آمریکا علیه یمن، نیروی دریایی این کشور را دچار حوادث متعدد و خسارت بیش از ۱۰۰ میلیون دلاری کرده است. اشتباه در شناسایی جنگنده‌های خودی، برخوردها با کشتی تجاری، سقوط چند جنگنده و ضعف شدید نظام نگه‌داری تجهیزات گوشه‌ای از چالش‌های عملیاتی ناو هواپیمابر «هری اس. ترومن» طی هشت ماه در دریای سرخ بوده است.

تسلط بر استان المهره کنترل طولانی‌ترین ساحل یمن را ممکن می‌کند و دسترسی به بندر نشطون، به‌ معنای کنترل مسیرهای تجارت دریایی- زمینی از اقیانوس هند به یمن و عربستان خواهد بود و همچنین مرزهای گسترده با عمان، برای عربستان اهمیت امنیتی زیادی دارد

احتمال واکنش صنعاء و نقش بازیگران خارجی

سوال مهمی که در این راستا مطرح می‌شود این است که چرا سقوط المهره اهمیت سرزمینی، امنیتی و ژئوپلیتیکی دارد؟ واقعیت این است که استان المهره، حلقه اتصال یمن به عمان و شرق شبه‌جزیره عربستان است و این استان عملاً از سه جهت اهمیت حیاتی دارد. نخست، اهمیت سرزمینی است؛ چراکه المهره کنترل طولانی‌ترین ساحل یمن را ممکن می‌کند و دسترسی به بندر نشطون، به‌ معنای کنترل مسیرهای تجارت دریایی- زمینی از اقیانوس هند به یمن و عربستان است. همچنین مرزهای گسترده با عمان، برای عربستان اهمیت امنیتی دارد، به صورتی که ریاض تلاش می‌کرد طی سال‌های اخیر با ایجاد خط لوله نفت به دریای عرب از وابستگی به تنگه هرمز بکاهد و حالا المهره یکی از گزینه‌های اصلی این پروژه بوده است.

دوم، اهمیت امنیتی المهره است. این استان به دلیل دور بودن از خطوط نبرد با انصارالله، یکی از مهم‌ترین مناطق عبور تجهیزات، قاچاق تسلیحات و مسیرهای لجستیکی گروه‌های وابسته به ائتلاف بوده است و کنترل آن به امارات امکان می‌دهد حلقه نفوذ عربستان در شرق یمن را تنگ‌تر کند. 

سومین مساله هم اهمیت ژئوپلیتیکی المهره است. تسلط بر این استان به‌معنای دسترسی کامل به ورودی دریای عرب و رصد تمامی تحرکات نظامی و تجاری ساحل شرقی یمن است. نزدیکی به عمان، نقطه حساسی برای امارات است که طی سال‌های اخیر روابط پیچیده‌ای با مسقط داشته و حضور شورای انتقالی در کنار مرزهای عمان ممکن است پیامدهای امنیتی برای این کشور ایجاد کند. از طرفی، عربستان این منطقه را «حلقه استراتژیک» برای منافع خود می‌داند و سقوط آن به ‌دست نیروهای مورد حمایت امارات، موازنه میان دو شریک سابق ائتلاف را به‌طور کامل برهم می‌زند.

در این میان برخی‌ از تحلیلگران اعتقاد دارند که دولت صنعاء برای بازپس‌گیری المهره وارد درگیری مستقیم با نیروهای تحت فرمان امارات در جنوب یمن می‌شود اما بدون شک صنعاء می‌داند که جنگ مستقیم در المهره پیچیده خواهد بود و این منطقه تحت نفوذ عربستان و اخیراً امارات است. به همین دلیل دخالت نظامی مستقیم به‌معنای احتمال درگیری با تجهیزات پیشرفته‌تر ائتلاف خواهد بود اما صنعاء بارها تأکید کرده است که اجازه تجزیه یمن را نمی‌دهد. 

بر این اساس صنعاء احتمالاً در کوتاه‌مدت وارد نبرد مستقیم در المهره نمی‌شود، اما در میان‌مدت اگر اشغالگری امارات تثبیت شود، درگیری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود؛ به عبارتی دیگر جنگ ممکن است دیرتر آغاز شود، اما در صورت ضرورت، آغاز خواهد شد. 

در این بین نقش امارات، آمریکا و اسرائیل در سقوط المهره هم باید زیر ذره‌بین قرار بگیرد. تحلیل رفتار سه بازیگر خارجی نشان می‌دهد سقوط المهره تنها یک تحرک محلی نبوده بلکه بخشی از یک سناریوی گسترده‌تر است. هدف امارات تسلط بر بنادر و سواحل است و باید توجه داشت که ابوظبی سال‌های سال این راهبرد را دنبال کرده است. 

هدف آمریکا هم مدیریت صحنه جنوب یمن و مقابله با نفوذ انصارالله است و گزارش آسوشیتدپرس نشان می‌دهد آمریکا یکی از فعال‌ترین بازیگران جنگ یمن بوده و فشار شدید عملیات دریایی، نیروی دریایی این کشور را فرسوده کرده است. بر این اساس واشنگتن نمی‌خواهد انصارالله بر مناطق شرقی یمن مسلط شود، زیرا این امر مسیرهای دریایی بین‌المللی را تهدید می‌کند.

اسرائیل هم نقش پنهان اما اثرگذار در سواحل یمن دارد؛ چراکه سواحل یمن (خصوصاً باب‌المندب و دریای عرب) برای امنیت تجارت دریایی اسرائیل حیاتی است و از منظر دیگر تل‌آویو طی سال‌های اخیر همکاری اطلاعاتی گسترده با امارات و آمریکا در دریای سرخ داشته است.