فرشاد گلزاری

رقابت کشورها با یکدیگر در حقیقت شاکله اصلی راهبردهای خرد و ریز در نظام بین‌الملل را سر و شکل می‌دهد و به نوعی باید آن را ذات و بنیان تمام تقابل‌ها دانست. باید توجه داشت که در قرن حاضر صرفاً یک رقابت سیاسی محض میان دولت‌های سراسر جهان وجود ندارد؛ بلکه شاهد این رویارویی در عرصه اقتصادی، نظامی، تکنولوژی، امنیتی و حتی مسائل زیست محیطی هستیم.

بر اساس تجربه‌های گذشته و با نگاه به اسنادی که در حوزه تقابل میان دولت‌ها موجود است، به این خروجی می‌رسیم که به صورت کلی رقابت‌ها میان قدرت‌های اصلی یا بازیگران موثر در نظام بین‌الملل جریان داشته است و مابقی دولت‌ها از این رقابت یا تبعیت می‌کردند و یا اینکه منافع خود به آن پیوند می‌زدند اما درحال‌حاضر اوضاع تا حد زیادی تغییر کرده است و این رقابت‌ها صرفاً در سطح بازیگران بزرگ و یا همان «سطح اول» خلاصه نمی‌شود؛ بلکه شاهد رقابت‌های منطقه‌ای میان بازیگران سطح دوم و حتی سطح سوم هستیم.

به عنوان مثال در شبه قاره هند رقابت اتمی میان هند و پاکستان همچنان وجود دارد اما از سوی دیگر این دو کشور بر سر جامو و کشمیر و همچنین بر سر پرونده افغانستان با هم تضاد منافع و دیدگاه دارند. از جهتی دیگر حالا هند و چین هم در منطقه «لداخ» با یکدیگر به چالش برخورد کرده‌اند که البته بخشی از این موضوع به تحریک دهلی توسط ایالات متحده بازمی‌گردد. در شبه جزیه کره هم کره شمالی و کره جنوبی با یکدیگر درگیر هستند و ژاپن هم در این درگیری سهیم است، اما در پشت پرده روسیه و چین به انضمام آمریکا گردانندگان اصلی هستند. در آفریقا نیز شاهد چنین مسائلی در شمال و مرکز و حتی شاخ قاره سیاه هستیم اما جغرافیای دیگری که رقابت میان ساکنان آن چند سالی است به صورت بومی درآمده، حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه است.

غرب بر این عقیده است که رقابت در این منطقه که غرق در نفت و گاز است، روز به روز در حال تبدیل شدن به یک بحران است و این در حالیست که به نظر می‌رسد بر خلاف سایر نقاط، اختلاف میان دولت‌های عربی ریشه درون منطقه‌ای دارد. در قدیم‌الایام رقابت کشورهای عربی با یکدیگر عموماً بر سر مسائل شکلی بود. همین چند سال پیش رقابت سرسختی میان عربستان، امارات و قطر بر سر ساخت و ساز برج‌های عظیم‌الجثه شکل گرفت و در نهایت امارات با ساخت برج الخلیفه به ارتفاع بیش از 800 متر، این غائله را به نام خود پایان داد! حتی این رقابت در احداث خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها هم دیده می‌شود؛ به گونه‌ای که سعودی‌ها سعی کردند با تاسیس شبکه العربیه در سال 2003 جای الجزیره قطر را بگیرند، اما موفق به این کار نشدند.

برجسته شدن تضادهای ناهمگون

با تمام این تفاسیر باید دانست که حالا اختلاف و تضاد دیدگاه میان این کشورها رو به فزونی است؛ اما در این مسیر امارات و عربستان به عنوان دو موتور محرک سیاسی- اقتصادی کشورهای عربی و اسلامی با یکدیگر وارد چالش جدی‌تر از گذشته شده‌اند که چندین موضوع در این اختلاف داخلی است. در این راستا اندیشکده انگلیسی «چتم هاوس» در گزارش خود درباره این تقابل نوشته است که مسائل یمن یکی از همین موضوعات اختلافی به شمار می‌رود.

اینکه بن‌زاید در نشستی که بن‌سلمان برای رئیس‌جمهور چین با رهبران منطقه در ریاض ترتیب داده بود شرکت نکرد و صرفاً نماینده‌ای از طرف خود فرستاد، به خوبی نشان می‌دهد که ابوظبی هم تاب تحمل رفتارهای ریاض را ندارد

فارغ المسلمی از پژوهشگران این اندیشکده که گزارش مذکور را به رشته تحریر درآورده بر این موضوع  تاکید می‌کند که تحولات مثبتی که اخیراً در پرونده جنگ یمن میان ریاض و صنعا شکل گرفته در ایجاد  تنش میان امارات و عربستان سعودی نقش داشته است؛ چراکه باید توجه داشت این تحول مثبت ممکن است تحت‌الشعاع افزایش تنش میان ریاض و ابوظبی بر سر مسائل یمن قرار گیرد و یکباره همه چیز خراب شود. 

بر اساس این گزارش، مقامات اماراتی اخیرا در پشت درهای بسته، بر خلاف گذشته، ناامیدی خود را از اقدامات عربستان سعودی در یمن ابراز کرده‌اند و دیپلمات‌های محتاط آنها نیز اکنون صریح‌تر از همیشه اعلام می‌کنند که ما دیگر هیچ کار رایگانی انجام نخواهیم داد.

اختلاف میان دو طرف صرفاً در پرونده یمن خلاصه نمی‌شود و فروش نفت هم به محورهای اختلاف تبدیل شده است. چندی قبل  تزیوی بارل، تحلیلگر سیاسی اسرائیل نوشت که  اختلافات میان امارات و عربستان سعودی به دنبال درخواست رئیس امارات از افزایش سهم تولید نفت در کشورش تشدید شده است که البته این موضوع از دو سال پیش کلید خورده بود؛ چراکه تقاضای امارات عمدتاً متوجه کشورهای عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت است که در آن عربستان نقش تصمیم‌گیر اصلی را ایفا می‌کند و با افزایش سهمیه‌های تولید مخالف است. موضوع دیگری که منجر به تشدید اختلافات میان  عربستان و امارات شده است، رقابت اقتصادی این دو کشور برای جذب سرمایه‌گذاران و شرکت‌های خارجی است؛ زیرا هر دو کشور پیشنهادهای مالی بزرگی را به برخی شرکت‌ها برای ترویج گردشگری ارائه داده‌اند.

اختلاف میان عربستان و امارات صرفاً در پرونده یمن خلاصه نمی‌شود. فروش نفت هم به محورهای اختلاف تبدیل شده و از سوی دیگر تضاد در جذب سرمایه خارجی همچنان ملموس است

روزنامه لبنانی الاخبار هم با اشاره به تفاوت‌ سیاست‌های اخیر اتخاذ شده توسط ریاض و تل‌آویو نوشت که ناراحتی‌ها بین «محمد بن‌زاید» رئیس دولت امارات و «محمد بن‌سلمان» ولیعهد سعودی نیز افزایش یافته و این بحران دیگر قابل پنهان کردن نیست.

بنا بر تحلیل الاخبار، دلیل اصلی بحران در روابط دو کشور تاثیرگذار عربی، تمایل امارات برای نقش‌آفرینی بیشتر در تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و عدم موافقت عربستان با این مسئله است. اینکه بن زاید در نشستی که بن سلمان برای شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین با رهبران منطقه در ریاض ترتیب داده بود شرکت نکرد و در عوض نماینده‌ای از طرف خود فرستاد، به خوبی نشان می‌دهد که ابوظبی هم تاب تحمل رفتارهای ریاض و به‌خصوص ولیعهد سعودی را ندارد.

همچنین باید توجه کرد که گفتمان رسانه‌ای جدیدی از  سوی عربستان سعودی علیه امارات  به رهبری  گروهی از روزنامه‌نگاران مشهور سعودی  ایجاد شده که  این گفتمان در تضاد با منافع و سیاست‌های ابوظبی است.