فرشاد گلزاری

 مساله حمایت آمریکا از متحدان منطقه‌ای‌اش برای اندیشکده‌ها، نویسندگان، تحلیلگران و مخالفان این روابط  یکی از موضوعات به شدت حائز اهمیت بوده است. دلیل این اهمیت هم توازن‌ها و عدم توازن‌های استراتژیک در منطقه و فرامنطقه بوده که به صورت مستقیم بر تحولات میدانی و سیاسی تاثیر مستقیم داشته و خواهد داشت. به عنوان مثال از دهه‌های گذشته تاکنون شاهد آن بوده‌ایم که ایالات متحده به صورت کاملاً علنی و مستقیم از اسرائیل حمایت می‌کند و دامنه این حمایت به جایی کشیده شده که حالا مالیات‌دهندگان آمریکایی هم به این موضوع واکنش نشان داده‌اند.

همین حمایت در حاشیه خلیج فارس هم به صورت دیگری نمایان شده و جریان دارد.  همه می‌دانند که استعمار بریتانیا در خاورمیانه همچنان وجود دارد اما نام و عنوانش تا حد زیادی با گذشته تفاوت دارد. دنیا می‌داند که هنوز بریتانیا در بسیاری از کشورهای منطقه و حتی در پالایشگاه‌های حاشیه خلیج فارس نیروهای خود را گمارده است و لحظه به لحظه گزارش‌های خود را به لندن مخابره می‌کنند اما توجه داشته باشید که در این میان ایالات متحده هم پا به پای بریتانیا در حال حرکت است.

آمریکایی‌ها در جدول استراتژیک خود به صورت مشخص کشورهای حاشیه خلیج فارس را به عنوان یک شریک نسبتاً استراتژیک می‌دانند. به عنوان مثال آنها هربار که می‌خواهند به ایران پیغام بدهند عمان را در جریان قرار می‌دهند و هر بار که به دنبال ارتباط با فلسطینی‌ها هستند به سراغ قطر و سپس اردن می‌روند.

کویت هم برای آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ چراکه گران‌قیمت‌ترین بیمه‌های ناوگان هوایی و دریایی دنیا را کویت ارائه می‌دهد و از سوی دیگر ساختار سیاسی این کشور به طوری است که نفوذ خوبی در میان کشورهای منطقه دارد. بحرین هم به دلیل همجواری با ایران و قرار داشتن ناوگان پنجم دریایی آمریکا در آن، اهمیت بالایی برای واشنگتن دارد.

امارات متحده عربی هم که حالا به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شده و روابط خود را با اسرائیل علنی کرده است هم از جمله شرکای مهم ایالات متحده به شمار می‌آید؛ ولی در نهایت و با گذر از تمام  این کشورها متحد اثرگذارِ واشنگتن در حقیقت عربستان سعودی است.

هیچکس نمی‌تواند پترودلارهای عربستان برای حمایت از ایالات متحده و سیاست‌ها و پروژه‌های این کشور در خاورمیانه و خلیج فارس را نادیده بگیرد و از آن بگذرد؛ به همین دلیل واشنگتن هم به نوعی در حال ارائه خدمات در بالاترین حد به ریاض است.

یکی از عمده خدماتی که ایالات متحده در قبال دریافت حمایت و پولِ عربستان ارائه می‌کند، حفظ امنیت محیطی، داخلی و خارجی عربستان سعودی است. ایالات متحده از دهه‌های گذشته تا به امروز میلیون‌ها نظامی عربستان را در ازای ارقام نجومی در خاک خود آموزش داده اما واقعیت این است که آنها هیچگاه اقدامی نکرده‌اند تا سعودی‌ها از حضور آنها بی‌نیاز شوند؛ بلکه معادلات را به صورتی جهت‌دهی کرده‌اند که همیشه ریاض به حضور و حمایت واشنگتن نیاز داشته باشد. این نیاز حالا بیش از آنکه سیاسی باشد، جنبه نظامی و امنیتی دارد.

خروج دفاع موشکی از ریاض

نیاز عربستان به حمایت‌های نظامی و امنیتی آمریکا زمانی افزایش یافت که انصارالله یمن به صورت گسترده اقدام به ساماندهی حملات خود علیه خاک این کشور کرد و تا جایی ادامه پیدا کرد که پالایشگاه‌های این کشور که شریان اصلی اقتصادی ریاض به شمار می‌رود هم زیر آتش این جریان و کمیته‌های مردمی یمن قرار گرفت.

نیاز عربستان به حمایت‌های نظامی و امنیتی آمریکا زمانی افزایش یافت که انصارالله یمن به صورت گسترده حملات خود علیه خاک این کشور را ساماندهی کرد تا جایی که پالایشگاه‌های این کشور که شریان اصلی اقتصادی ریاض به شمار می‌رود هم زیر آتش این جریان و کمیته‌های مردمی یمن قرار گرفت

در همان هنگام بود که ایالات متحده گردان‌های پدافندی خود را به همراه تعداد زیادی از سامانه‌های دفاع موشکی پاتریوت و سامانه‌های تاد به عربستان اعزام کرد و در پایگاه هوایی استقرار یافتند.

علاوه بر آن در سال 2019 میلادی هم با دستور دونالد ترامپ، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده حدود 20 هزار سرباز آمریکایی در این پایگاه مستقر شدند ولی باز هم نتوانستند امنیت آسمان‌های عربستان را تامین کنند. حالا بر اساس اسنادی که آسوشیتدپرس از سوی شرکت سهامی خاص آمریکایی «پلانت لبز» منتشر کرده، ایالات متحده طی کمتر از شش روز بخش اعظمی از سامانه‌های تاد و پاتریوت را از عربستان خارج کرده است.

دلیل اینکه چرا چنین اتفاقی رخ داده است تا حدودی به رقابت‌های منطقه‌ای و گرم شدن روابط آمریکا با قطر و ترکیه برمی‌گردد. طی هفته گذشته لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا به همراه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه این کشور به کشورهای قطر، بحرین، کویت و سایر دولت‌های خلیج فارس سفر و از آنها بابت همکاری‌شان در تخلیه افغانستان تشکر کردند.

در این میان همکاری آمریکا با قطر و ترکیه آن هم با محوریت افغانستان باعث شده تا عربستان سعودی از نقش دادن به این کشورها که با اندیشه اخوان‌المسلمینی کاملاً هماهنگ هستند عصبانی شود و به همین دلیل بود که ریاض چندی پیش ورودِ وزیر دفاع آمریکا به عربستان را به تعویق انداخت اما در عین حال از لیونید اسلوتسکی، رئیس امور بین‌الملل در دومای روسیه استقبال کرد.

روزنامه وال استریت ژورنال اخیراً اعلام کرد که احتمالاً به زودی تعداد زیادی از 20 هزار سرباز آمریکایی که در ریاض حضور دارند به کشور بازمی‌گردند که این موضوع می‌تواند ضربه‌ای به وجهه ریاض باشد

عصبانیت عربستان تا جایی ادامه پیدا کرد که سطام بن خالد آل‌سعود، یکی از شاهزاده‌های سعودی در حساب کاربری توئیتر خود نوشت که عربستان دیکته‌های کسی را نمی‌پذیرد و مطابق با منافع مشترک و احترام متقابل همکاری می‌کند.

از سوی دیگر عربستان از بازوهای خود علیه همپیمانان آمریکا در منطقه استفاده کرد. به گونه‌ای که اخیراً هیات الجزایر در توضیح بند دخالت‌های ترکیه در خاک کشورهای عربی که در نشست عادی شورای وزارتی اتحادیه عرب مطرح شد، تاکید کرد که این کشور بار دیگر مخالفت کامل خود را با تمامی اشکال دخالت در امور داخلی سایر کشورها و پایبندی خود به اصول قوانین بین‌المللی را اعلام می‌کند.

این بیانیه بدون تردید با هماهنگی سعودی‌ها منتشر شد تا  بر وجهه ترکیه ضربه‌ای وارد کند. در همین راستا روزنامه وال استریت ژورنال هم برای آنکه عربستان را مورد خطاب قرار دهد اعلام کرد که احتمالاً به زودی تعداد زیادی از 20 هزار سرباز آمریکایی که در ریاض حضور دارند به کشور بازگردند.

این خبر نشان می‌دهد که ایالات متحده در حال اعمال فشار بر سعودی‌ها در زمانی است که حملات انصارالله افزایش پیدا کرده و واشنگتن همچنان خواهان اتمام و مخدومه شدن پرونده یمن هستند. حال به نظر می‌رسد روابط دو متحد شکراب شده است!