فرشاد گلزاری

 طی دو ماه گذشته تحولات زیادی در خاورمیانه به وقوع پیوست که بازخورد آن را می‌توان در بسیاری از اندیشکده‌های سیاست و امنیت بین‌الملل مشاهده کرد. برخی از این تحولات بدون تردید طی یک مهندسی از پیش تعیین شده به وقوع پیوست که در این میان ساختار سیاسی، نظامی و امنیتی کشورهایی مانند ایالات متحده، بریتانیا و شرکای آنها در ناتو در پشت صحنه آن حضور داشتند. کشورهای منطقه به خصوص دولت‌های مستقر در حاشیه خلیج فارس هم در نوشتن این سناریوها و پیاده‌سازی آن نقش مهمی را ایفا کردند که در رأس آن عربستان سعودی و امارات متحده عربی قرار دارند.

این سناریوها عموماً به چهار کشور مشخص ختم می‌شود که عبارتند از لبنان، سوریه، عراق و یمن. در لبنان همچنان خلأ استقرار دولت و دعواهای سیاسی برای تشکیل کابینه این کشور ادامه دارد. همه به این امید بودند که فرانسه با ابتکار عمل خاص خود می‌تواند اوضاع بیروت را سر و سامان دهد اما این اتفاق رخ نداد و تا جایی تنش میان احزاب و جریان‌های سیاسی بالا گرفت که صدای امارات و عربستان هم درآمد. آنها به صورت علنی اعلام کردند که سعد حریری، نخست‌وزیر مکلف به تشکیل دولت این کشور، توان انجام این کار را ندارد و فرانسوی‌ها هم این موضوع را تلویحاً تایید کردند.

اقدامات انصارالله و کمیته‌های مردمی در زمانی اوج گرفت که نماینده ویژه آمریکا در امور یمن چند روز پیش اعلام کرد که واشنگتن پیشنهاد معقول و عادلانه‌ای برای آتش‌بس در یمن با حمایت عربستان و دولت مستعفی یمن مطرح کرده و منتظر پاسخ انصارالله است

در سوریه هم آمریکایی‌ها در حال نقل و انتقال نیروهای خود برای تشدید حمایت از کردهای مستقر در شمال این کشور هستند. ترکیه و روسیه هم به عنوان دو بازیگر اثرگذار به دنبال آن هستند تا بتوانند با ابزار ادلب، دولت حاکم بر دمشق که اخیراً با پیروزی بشار اسد به مدت هفت سال دیگر هدایت این کشور را به عهده دارد،‌ تحت فشار قرار دهند. علاوه بر این موارد، تحریم‌های واشنگتن هنوز هم دمشق را آزار می‌دهد. در عراق هم اوضاع چندان به سامان نیست. ترور فعالان مدنی و نامزدهای انتخابات پارلمانی روز به روز افزایش پیدا می‌کند و هر چند یکبار اخباری از تَک و پاتک‌های داعش مخابره می‌شود. در این میان رژیم صهیونیستی هم به عنوان یک بازیگر مخرب در حال ایفای نقش خود در چارچوب سیاست‌های تعریف شده‌اش است. همین چند روز پیش بود که جنگ 11 روزه غزه با ابتکار مصری‌ها به آتش‌بس ختم شد و تا همین امروز ما شاهد آن هستیم که تمام مجامع بین‌المللی در حال انتقاد از اقدام دولت نتانیاهو هستند و برخی دیگر هم به دنبال کسب منافع خود از بازسازی غزه رفته‌اند. اما در این میان «یمن» به عنوان کشوری که از اواخر سال 2014 میلادی تاکنون درگیر جنگ و خونریزی و تجاوز ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی است، این روزها شاهد تحولات عجیب و غریبی است که صرفاً در حوزه میدان قابلیت رصد و تحلیل دارد.

قبل از آنکه به تشریح این رویدادها بپردازیم، باید توجه کنیم که در معادلات و روابط بین‌الملل زمانی که یک مخاصمه مسلحانه (اعم از داخلی، منطقه‌ای یا بین‌المللی) روی می‌دهد، تا مدتها طرفین درگیر، با تبادل آتش سعی می‌کنند تا دست برتر را در حوزه میدان داشته باشند؛ چراکه پس از آن اگر قرار باشد مذاکرات سیاسی برای آرام کردن اوضاع کلید بخورد، آن طرفی که در میدان حرف اول را می‌زند، به راحتی می‌تواند منافعش را تامین کند.

اگر قرار باشد مذاکرات سیاسی برای آرام کردن اوضاع کلید بخورد، آن طرفی که در میدان حرف اول را می‌زند و دست بالا را دارد، به راحتی می‌تواند منافعش را تامین کند و به همین دلیل حالا تعداد عملیات‌های انصارالله رو به افزایش است

اعمال فشار بر ریاض

طی روزهای اخیر بارها شاهد آن بودیم که انصارالله و کمیته‌های مردمی یمن علیه منافع و مواضع عربستان سعودی عمل کردند. به عنوان نمونه شنبه و روز گذشته (یکشنبه) یحیی سریع، سخنگوی ارتش یمن در بیانیه کوتاهی که در توئیتر منتشر شد اعلام کرد که نیروی هوایی طی دو عملیات جداگانه موفق شد با دو پهپاد از نوع قاصف، پایگاه هوایی ملک خالد واقع در  خمیس مشیط را هدف قرار دهد و این هدفگیری دقیق بود. وی در ادامه پیام خود اعلام کرد که این حمله در چارچوب حق قانونی و طبیعی یمن برای پاسخگویی به تجاوزات و محاصره مداوم کشور صورت گرفت.

از سوی دیگر ارتش یمن با صدور بیانیه‌ای جداگانه اعلام کرد که ارتش و کمیته‌های مردمی یمن، وابسته به انصارالله در عملیاتی گسترده در محور جیزان واقع در جنوب غربی عربستان بیش از ۴۰ پایگاه را آزاد کردند. گفته شده که در این عملیات نیروهای ارتش عربستان، ارتش سودان و نیروهای دولت مستعفی یمن از منطقه اجرای عملیات بیرون رانده شده و خسارت سنگینی به آنها وارد شده است. در این میان یک اتفاق بسیار مهم دیگری که در محور میدانی رخ داد، سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکا توسط ارتش و کمیته‌های مردمی یمن بود که باید آنرا یک تحول به شدت مهم دانست. از زمانی که کماندوهای نیروی دریایی آمریکا به همراه نیروهای ویژه سلطنتی بریتانیا وارد یمن شدند، بسیاری براین باور بودند که معادلات به زودی در این کشور دستخوش تغییر خواهد شد، که البته این تحلیل تا حد زیادی درست از آب درنیامد.

در این راستا رسانه جنگ وابسته به ارتش یمن عدو روز پیش (شنبه) تصاویری از سقوط پهپاد جاسوسی آمریکا که دو روز پیش توسط یک موشک در نجران سرنگون شد، منتشر کرد. براساس اطلاعات منتشر شده، پهپاد آمریکایی از نوع WING LOONG  بوده که تصاویر آن‌را  در حال سوختن نشان می‌داد. گفته می‌شود مدت پرواز این پهپاد ۲۰ساعت است و نهایت برد آن نیز به ۱۵۰۰ کیلومتر می‌رسد.

ارتفاع پرواز آن ۹۰۰۰ متر و سرعت آن به ۳۷۰ کیلومتر در ساعت با قدرت حمل ۱۲ موشک یا بمب بوده و ارزشش بین یک تا دو میلیون دلار برآورد شده است. این اقدامات انصارالله و کمیته‌های مردمی البته در زمانی اوج گرفت که تیموتی لیندرکینگ، نماینده ویژه آمریکا در امور یمن چند روز پیش اعلام کرد که واشنگتن پیشنهاد معقول و عادلانه‌ای برای آتش‌بس در یمن با حمایت عربستان و دولت مستعفی یمن مطرح کرده و منتظر پاسخ انصارالله است.

کمی بعد هم محمد علی الحوثی، عضو شورای عالی سیاسی یمن حمایت خود از تلاش‌ها برای رفع محدودیت‌های اعمال شده بر مناطق تحت کنترل این گروه و برقراری آتش‌بس گسترده در یمن پس از ۶ سال درگیری را اعلام کرد، اما واقعیت این است که طی سال‌های اخیر هیچ طرحی که بتواند منجر به آتش‌بس در یمن شود، به صورت جدی و علنی مطرح و پیگیری نشده است.

حال تحرک میدانی انصارالله و کمیته‌های مردمی یمن به نوعی نشان می‌دهد که یمنی‌ها در وهله اول به دنبال گسترش تسلط نظامی خود و پاکسازی مناطق آلوده هستند و در وهله دوم می‌خواهند با اعمال فشار بر غربی‌ها و عربستان پیروزی نهایی در مذاکرات سیاسی آینده را به نام خودشان ثبت کنند.