سیدمحمد میرزامحمدزاده

تمام امید چین برای ثبات‌‌بخشی به اقتصادش؛ بازی گسترده، هماهنگ‌شده و جهانی تظاهر است. اینکه بازی تظاهر چگونه انجام می‌شود، ملزم به دانستن مسائل پیرامون اقتصاد چین است. در تاریخ یکم مارس (دهم اسفند 97)، دولت ترامپ از مذاکرات تجاری خود با پکن پیروز بیرون می‌آید. در واقع به توافقاتی دست پیدا می‌کند که به صورت بنیادین تمام برنامه‌ریزی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های رهبران چین در اقتصادشان را برای سال‌ها هدف قرار می‌دهد و به شرکت‌های آمریکایی در مسائلشان با چین، همچون دزدی دارایی‌های معنوی و سرمایه‌گذاری‌های مشترک اجباری کمک می‌کند.

سپس وال‌استریت احساس می‌کند که بازگشتن به زمین چین ایمن است و بر همین اساس سرمایه‌گذاری‌های خارجی به آمریکا هجوم می‌آورند و از خروج پول به بیرون جلوگیری می‌کنند.

پس از آن همه ما تظاهر می‌کنیم که اقتصاد چین، حداقل برای مدتی، مشکلات خطرناک ساختاری که بتواند بخشی از دنیا را وارد رکود اقتصادی کند، ندارد.

در واقع این بهترین کاری است که ما می‌توانیم انجام دهیم. در چند هفته گذشته یا حتی قبل از آن، از وقتی اپل در مورد ضعف اقتصاد در چین هشدار داد و عنوان کرد که این مسئله به رشد اقتصاد شرکت ضربه می‌زند، بازار سهام آمریکا موسوم به وال‌استریت و افراد در واشنگتن در حال مباحثه بر این موضوع هستند که آیا مشکلات اقتصادی چین به‌صورت عمده ناشی از جنگ تجاری ترامپ است یا خیر؟

در واقع این‌طور نیست. برای همین همه ما در بازی تظاهر نقش پیدا می‌کنیم.

توافق تجاری چین و آمریکا در یکم مارس 2019 (دهم اسفند 97) می‌تواند عدم اطمینان در ادامه سال 2019 را برطرف کند، این اقدام صرفاً‌ از بدتر شدن اوضاع جلوگیری می‌کند، اما الزاماً به بهبود اقتصاد کمکی نمی‌کند

ساختار ایراد دارد

بهتر است ببینیم چین در چند سال گذشته چه برنامه‌هایی برای اقتصاد خود داشته است، برنامه‌هایی که این کشور را از اساس سرمایه‌گذاری به اساس مصرف‌گرایی سوق داد. این اقدام به چین اجازه می‌دهد اقتصاد خود را به آمریکا شبیه کند، یعنی رشد اقتصاد خود را به پشتوانه قدرت خرید مشتریان بنا نهد.

اما حتی با وجود گذشت زمان طولانی، هنوز به این موضوع دست پیدا نکرده است. این موضوع بدان معنا است که برای ادامه رشد اقتصاد، چین همچنان به سرمایه‌گذاری و مصرف خارجی وابستگی بالایی دارد؛ یا آنکه باید به توزیع اعتبارات بپردازد و اجازه دهد بدهی‌ها افزایش یابد، که البته راه دوم خطرناک است؛ هرچه بدهی در سیستم افزایش یابد، باید پول بیشتری برای بازپرداخت آن هزینه شود؛ در حالی که این پول می‌توانست به کارهای تولیدی اختصاص یابد.

هرچه بدهی افزایش یابد، رشد اقتصاد آهسته‌تر می‌شود تا زمانی که آنقدر کند می‌شود تا متوقف شود.

بر همین اساس از چند سال پیش، رهبران چین عنوان کردند که قصد دارند از سرعت ایجاد اعتبار بکاهند و به بانکداری سایه افسار بزنند. سال گذشته میلادی قرار بود ما شاهد محصول این اقدامات باشیم؛ اما محصولی به دست نیامد و از ماه ژوئن (خرداد- تیر 96) اقتصاد به نفس‌نفس افتاد و به گفته لیلند میلر، موسس مرکز تحقیقاتی چاینا بیگ بوک، تنها شرکت‌های خصوصی دریافت وام خود را، آن ‌هم نه برای مدت طولانی، کاهش دادند. لیلند میلر در این رابطه به بیزینس اینسایدر گفت: نیمی از سال 2017، شرکت‌های خصوصی، استخدام‌ها، وام‌ها و سرمایه‌گذاری‌های خود را کاهش دادند، اما شرکت‌های دولتی همچنان پا بر پدال وام‌گیری‌ها و قرض‌های خود فشردند و این کار را تا ابتدای سال 2018 ادامه دادند. بر همین اساس کاهش رشد در سال 2018 غیرقابل‌اجتناب بود و این موضوع هیچ ربطی به اتفاقاتی که در اطراف جهان می‌افتاد و یا جنگ تجاری ترامپ، نداشت. اگر به رسانه‌های چینی مراجعه کنید، متوجه می‌شوید که این موضوع چیزی است که صاحبان تجارت همواره از آن عصبانی هستند. بسیاری از آن‌ها می‌اندیشند که باید کل بار اصلاح اعتباری چین را به دوش بکشند، در حالی که شرکت‌های دولتی تقریباً بخش عمده وام‌های این کشور را در اختیار دارند. بر اساس اعلام آژانس رتبه‌بندی اعتباری چین موسوم به چنگ‌شین، 83 درصد از شرکت‌هایی که در بازپرداخت بدهی‌های خود از سال 2014 کوتاهی کرده‌اند، خصوصی هستند. 

بر همین اساس ثروتمندان میلیاردر چینی همچون چن هونگتیان، موسس گروه چئونگ کی، پیش‌بینی می‌کنند که مشکلات پیش روی چین بسیار بزرگ‌تر از چیزی باشد که انتظار می‌رود. این جمله‌ای بود که وی در کلوپ هارمونی، گروهی متشکل از بزرگ‌ترین و ثروتمند‌ترین تجار چینی در شنژن چین، عنوان کرد.

ثروتمندان میلیاردر چینی همچون چن هونگتیان، موسس گروه چئونگ‌کی، پیش‌بینی می‌کنند که مشکلات پیش‌روی چین بسیار بزرگ‌تر از چیزی باشد که انتظار می‌رود

به نوشته روزنامه ساوث چاینا مورنیگ پست، چاپ چین، او در این مراسم گفت: زمستان بسیار سرد خواهد بود. دوست دارم که یکبار دیگر تأکید کنم... پیش‌بینی کردن کار سختی است، اما تمام آنچه که من می‌توانم بیان کنم این است که دشواری‌ها (برای شرکت‌های خصوصی) خیلی بزرگ‌تر از انتظارات مردم است. تمام کاری که جنگ تجاری ترامپ انجام داده، دامن زدن به این بحران بوده است. در یک مورد او با جنگ تجاری، سرمایه‌گذاران خارجی را ترسانده است، چیزی که چین به آن نیاز دارد. سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی چین از 52.7 میلیارد دلار در سه ماهه دوم سال 2018 به 25.2 میلیارد دلار در سه ماهه سوم رسید. میلر گفت:‌ توافق تجاری چین و آمریکا در یکم مارس 2019 (دهم اسفند 97) می‌تواند عدم اطمینان در ادامه سال 2019 را برطرف کند، اما این اقدام صرفاً‌ از بدتر شدن اوضاع جلوگیری می‌کند، اما الزاماً به بهبود اقتصاد کمکی نمی‌کند.

وارد بازی ما شو

بر همین اساس بهترین امید کوتاه‌مدت چین، پایان جنگ تجاری است. برای رسیدن به این اهداف سیاست‌گذاران سه گزینه پیشنهاد می‌کنند:

1. چین به تقاضاهای ترامپ تن دهد و به صورت گسترده و شفاف مسیر اقتصاد خود را تغییر دهد. این روش در واقع پذیرش عمده شکست از سوی چین به شمار می‌رود.

2. چین تظاهر کند که به تقاضاهای ترامپ تن داده است و ریسک یک جنگ تجاری دیگر در آینده را در صورت لو رفتن بازی، به جان بخرد.

3. زیر همه‌چیز بزند و منتظر یک رئیس‌جمهور دیگر و مهربان‌تر در آمریکا بماند. این گزینه خطر ترساندن یا ناصبوری سرمایه‌گذاران را در مورد آینده پیشرفت چین، به دنبال دارد؛ ضمن آنکه اقتصاد چین در این مدت به‌طور قطع دوران سختی را خواهد داشت.

به‌طور مشخص تداوم تظاهر چین به اینکه اوضاع خوب است، برای بلندمدت میسر نیست؛ بر همین اساس مذاکره‌کنندگان تجاری به دنبال نقاط‌ضعف و بردهای پوشالی درمذاکرات آتی خواهند بود. از آنجا که وال‌استریت به بازگشت سریع پول و ثبات عشق می‌ورزد، دوست دارد که عبارت پایان جنگ تجاری را زودتر بشنود، که این می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های زیادی را به چین سرازیر کند، اما از طرفی ترامپ دوست دارد همیشه برنده باشد و ممکن است بازی را با چین ادامه دهد.