فرشاد گلزاری

از سال‌ها قبل و حتی زمان ریاست‌جمهوری بیل کلینتون، آمریکایی‌ها به دنبال آن بودند که بتوانند در ادبیات سیاسی خود و سپس در ادبیات امنیتی- اقتصادی نظام بین‌الملل، حزب کمونیست خلق چین را به عنوان یک تهدید بالقوه به جامعه جهانی و به خصوص به شرکای خود معرفی کنند. شرکای واشنگتن در این پروژه را می‌توان کشورهای عضو اتحادیه اروپا و همچنین همسایگان چین یعنی ژاپن و کره‌جنوبی دانست که تا به امروز به نوعی بازوان قدرتمند ایالات متحده علیه چینی‌ها به شمار می‌روند که البته در این مسیر کانادا هم طی سالیان اخیر به جمع این کشورها پیوسته که دلیل آن همگرایی امنیتی و اقتصادی این کشور به عنوان یک قدرت نوظهور با واشنگتن است. در این میان زمانی که باراک اوباما به عنوان رئیس‌جمهوری ایالات متحده انتخاب شد، راهبرد خود را در قبال چین به گونه‌ای تنظیم کرد که با این کشور یک نزاع کنترل شده را جلو ببرد. این نزاع در عرصه اقتصادی کمرنگ بود و بیشتر در زمینه نظامی، سیاسی و امنیتی مشاهده می‌شد؛ چراکه واشنگتن در آن زمان معتقد بود نباید بیش از حد با چینی‌ها درگیر شود؛ اما دونالد ترامپ به عنوان ثروتمندی که بر بازارهای جهانی و کارکرد آن در قدرت آگاه بود یکباره همه استراتژی‌های خُرد را علیه چین تغییر داد. این تغییر باعث شد تا یک جنگ اقتصادی نفس‌گیر میان پکن و واشنگتن رخ دهد و اوضاع تا جایی به‌هم‌ریخت که کشورهای دیگر از این نبرد عمیق احساس خطر کردند. جمهوریخواهان در نهایت توانستند در این مسیر به هر ترتیبی که شده اوضاع را به نفع ایالات متحده تغییر دهند. در زمان جو بایدن نیز «چین» همچنان برای ایالات متحده به خصوص دموکرات‌های کاخ‌سفید یک تهدید مهم و درجه یک به شمار می‌رود.

نگرانی واشنگتن از تثبیت شی!

اینکه چرا دموکرات‌ها در فضای کنونی تا به این حد سعی می‌کنند بزرگنمایی تهدید چین را در دستور کار خود قرار دهند عموماً دلیل اقتصادی و تکنولوژیک دارد. چینی‌ها به خوبی می‌دانند که در رویارویی نظامی با آمریکا چندان نمی‌توانند دوام بیاورند و به همین دلیل است که سعی می‌کنند مانع به وقوع پیوستن این نزاع خشن و سخت شوند؛ اما در ابعاد دیگر این چینی‌ها هستند که برای آمریکا یک تهدید مشخص تلقی می‌شوند و این موفقیت را مرهون کسی نیستند جز «شی جینپینگ» که از سال 2013 میلادی بر صندلی ریاست جمهوری چین تکیه زده است. این خطر حالا برای آمریکایی‌ها دوچندان شده است؛ چراکه روز گذشته (جمعه) شی جینپینگ در جریان چهاردهمین کنگره ملی خلق چین به اتفاق آرا برای سومین دور ریاست‌جمهوری خود در این کشور انتخاب شد و به این ترتیب تبدیل به اولین سیاستمدار چینی شد که این رکورد را کسب و به نام خود ثبت می‌کند. همچنان که شی جینپینگ در اواخر سال جاری میلادی ۷۰ ساله می‌شود، اینکه این سیاستمدار تا چه مدت در ریاست جمهوری باقی خواهد ماند نامشخص است؛ چراکه در سال ۲۰۱۸، چین محدودیت‌ها برای انتصاب دوره‌های ریاست‌جمهوری را حذف کرد و به این ترتیب شی جینپینگ را قادر ساخت برای سومین دور ریاست جمهوری و احتمالاً دوره‌های بیشتر نامزد شود. نکته بلسیار مهم که دیروز رخ داد این است که در جریان انتخاباتی که در نشست چهاردهمین کنگره ملی خلق چین برگزار شد، شی جینپینگ هم به عنوان رئیس‌جمهوری خلق چین و هم به عنوان «رئیس کمیسیون نظامی مرکزی» این کشور انتخاب شد که این موضوع برای ایالات متحده و اروپایی‌ها اهمیت زیادی دارد. این انتصاب در حالی رخ داد که رئیس‌جمهوری چین روز پنجشنبه و تنها چند روز پس از آنکه هشدار داد این کشور توسط یک کارزار به رهبری آمریکا به «محاصره و سرکوب» تهدید شده، در یک سخنرانی خواستار ارتقای هرچه سریع‌تر نیروهای مسلح کشور به سطح استانداردهای جهانی شد. او در قسمتی از سخنرانی خود اظهار کرد که چین باید یک سیستم قوی متشکل از نیروهای بازدارنده استراتژیک ایجاد کند، حضور نیروهای رزمی را در حوزه‌های جدید و با کیفیت‌های جدید افزایش دهد و آموزش‌های نظامی جنگی را عمیقاً توسعه بخشد. رویترز هم پس از سخنرانی شی و همچنین انتخاب مجدد وی به عنوان رئیس‌جمهوری چین اعلام کرد که بودجه دفاعی این کشور در دهه گذشته تقریباً دو برابر شده است و پکن عظیم‌ترین ارتش ثابت جهان را با ۲ میلیون عضو دارا بوده و از بیشترین تعداد کشتی جنگی در دنیا برخوردار است.همچنین بزرگترین نیروی موشکی و هوایی حاضر در اقیانوس هند و آرام به شمار می‌رود. در این راستا برخی از ناظران آمریکایی معتقدند که منظور واقعی چین از طرح چنین موضوعاتی، زمینه‌چینی برای تصرف بخش خودگردان تایوان در آینده نزدیک است. در این میان آوریل هینس، مدیر اطلاعات ملی آمریکا چهارشنبه گذشته در جلسه استماع سالانه کمیته اطلاعات سنا با ارائه گزارش 40 صفحه‌ای درباره تهدیدهای جهانی اعلام کرد که چین «اولویت بی‌سابقه» جاسوسان ایالات متحده به حساب می‌آید و روسیه هم صرفاً «مایه نگرانی» ساختار اطلاعاتی و نظامی ایالات متحده به شمار می‌رود. بر همین اساس انتخاب شی برای بار سوم یک موضوع سیاسی است؛ اما دستور وی برای ارتقای سطح ارتش چین را باید یک موضوع کاملاً مهم برای غرب دانست که می‌تواند به تنازع و تقابل تبدیل شود.