فرشاد گلزاری

ما مرور تحولات سه هفته اخیر در نظام بین‌الملل به وضوح می‌توان دید که وضعیت جهان روز به روز در هر محوری شکننده‌تر از گذشته است. منازعات در شمال آفریقا به جایی رسیده که ملت‌ها علیه دولت‌ها به خیابان آمده‌اند و مطالبات آنها هم اکثراً معیشتی و از روی فقر و تورم است. در خاورمیانه رد و بدل شدن تماس‌ها و رفت و آمدهای دیپلماتیک اگرچه کورسوی امید را برای آرام نگه داشتن این جغرافیای پرتلاطم نوید می‌دهد اما باز هم تنازع‌های سیاسی و امنیتی را می‌شود لمس کرد. در حاشیه خلیج فارس هم این عربستان سعودی است که خبرساز شده و به نوعی در حال ایجاد یک مانور قدرت در عرصه سیاسی است که البته درون‌مایه آن را باید اقتصادی دانست.

اینکه روز گذشته (سه‌شنبه) روزنامه وال استریت ژورنال اعلام می‌کند در صورتی که کنگره آمریکا قانونی مخالف گروه نفتی اوپک پلاس را تصویب کند، عربستان اوراقی را که از وزارت خزانه‌داری آمریکا در اختیار دارد، به فروش می‌رساند، نشان می‌دهد که اوضاع و احوال اقتصاد جهان هم خوب نیست. اینکه عربستان چنین موضعی را می‌گیرد و پس از ان بر قیمت نفت و بازارهای سرمایه در دنیا تاثیر می‌گذارد به نوعی صرفاً یک بداخلاقی اقتصادی در مقیاس جهانی به حساب نمی‌آید، بلکه این اقدام یک دلیل دارد و آن هم «پرونده اوکراین» است. سعودی‌ها به دنبال آن هستند تا هرگونه که شده دولت بایدن را در مورد کاهش تولید روزانه 2 میلیون بشکه تحت فشار بگذارند که این تصمیم به نوعی یک نیتِ سیاسی در پس خود دارد. ریشه این اقدام همسویی ریاض با مسکو علیه واشنگتن است و آن را باید بخشی از پرونده جنگ اوکراین دانست که به گواه ناظران بین‌المللی وارد یک فاز خطرناک با طعم هسته‌ای شده است. اینکه اقدام ریاض چه ربطی می‌تواند به وضعیت کنونی جنگ اوکراین داشته باشد موضوعی است که بدون شک در لایه‌های سیاسی و اقتصادی این پرونده نهفته است. واقعیت غیرقابل انکار این است که روسیه در شرایط فعلی و به خصوص بعد از الحاق چهار منطقه شرقی اوکراین به خاک خود، دست از پیشروی نظامی برداشته و حالا به دنبال آن است تا با اعلام و اجرای حکومت نظامی در خرسون، لوهانسک، دونتسک و زاپوروژیا نوعی سکوت نسبی را ایجاد کند تا بتواند پلان بعدی سناریوی خود را اجرایی کند. به عبارت دیگر روسیه با یارکشی از حاشیه خلیج فارس و هماهنگ کردن عربستان با خود در حال اعمال فشار بر جناح مقابل یعنی آمریکا و اتحادیه اروپا است تا بتواند یک تنفس برای خود ایجاد کند. اینکه چند روز پیش ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه از تشکیل یک کارگروه جدید برای سر و شکل دادن به پشتیبانی مالی، اطلاعاتی و سیاسی جنگ اوکراین خبر می‌دهد به نوعی نشان می‌دهد که مسکو نیاز به یک خلأ از حیث زمانی دارد تا بتواند غرب را درگیر یک پرونده جدید کند که حالا مسکو در همین راستا پرونده «بمب کثیف» را روی میز پوتین گذاشته است.

نزاع هسته‌ای میان دو سوی جنگ

روز یکشنبه سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه در گفتگوی تلفنی با سباستین لوکورنو، وزیر دفاع فرانسه تاکید کرد اوکراین ممکن است به دنبال دست زدن به یک حمله تحریک‌آمیز با استفاده از «بمب‌های کثیف» باشد. وزارت دفاع روسیه در بیانیه‌ای اعلام کرد که شویگو نگرانی‌اش درباره امکان دست زدن اوکراین به حمله‌ای تحریک آمیز با استفاده از این تسلیحات را به همتای فرانسوی ابراز کرد و همین اظهارنظرها باعث شد تا یکباره تمام اخبار رسانه‌های دنیا به سمت عبارتِ گنگِ «بمب کثیف» سوق داده شود. توجه داشته باشید که بمب کثیف، بمبی است که در آن از یک انفجار غیرهسته‌ای برای پراکندن مواد پرتوزا و آلایش هسته‌ای محیط استفاده می‌شود. اگرچه در بمب کثیف از انفجار هسته‌ای خبری نیست اما به دلیل آلوده کردن محیط به مواد رادیواکتیو بعضا آنها را جزو طبقه‌بندی سلاح‌های هسته‌ای به حساب می‌آورند. اینکه چرا روسیه به دنبال برجسته کردن این مدل از تسلیحات و احتمال استفاده آن از سوی اوکراین است به نوعی می‌توان آن را یک مدل از «قرینه‌سازی سیاسی- نظامی» دانست.

از چندی پیش تاکنون به خصوص از زمانی که پوتین در مورد احتمال استفاده کشورش از تسلیحات هسته‌ای علیه اوکراین سخن گفت، مقالات زیادی در رسانه‌ها و اندیشکده‌های مطرح دنیا به رشته تحریر درآمدند که به دنیا گوشزد کردند احتمال دارد جنگ بعدی، یک جنگ هسته‌ای یا اتمی موشع یا مُضیغ باشد. اینکه گستردگی هرگونه حمله احتمالی هسته‌ای (چه از سوی روسیه چه از سوی غرب) تا چه حدی خواهد بود موضوعی است که در این سطور مجالِ پرداختن به ان نیست اما واقعیت این است که روسیه در حال ضربه به حیثیت سیاسی و نظامی اوکراین از طریق مطرح کردن پرونده بمب کثیف است.

در همین راستا واسیلی نبنزیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل روز دوشنبه در نامه‌ای از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان خواست تا هر آنچه که ممکن است را برای جلوگیری از وقوع جنایتی فجیع در اثر استفاده اوکراین از بمب کثیف انجام دهند. به موازات این مواضع، ولودیمیر زلنسکی ادعاهای روسیه مبنی بر اینکه کی‌یف در حال آماده‌سازی عملیات «پرچم دروغین» با استفاده از بمب‌های کثیف است را رد و در ازای آن انگشت اتهام را به سوی خود روسیه نشانه گرفت و در ادامه این روند دبیرکل ناتو هم این ادعای روسیه را رد کرد. حال باید دید که برچسب‌زنی روسیه به اوکراین و متحدانش تا چه حد جنبه واقعی به خود می‌گیرد؟