فرشاد گلزاری

جمعه گذشته روزنامه وال استریت ژورنال با انتشار یک خبر اختصاصی اعلام کرد که دونالد ترامپ در آخرین روزهای حضور خود در کاخ سفید به منظور تقویت روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی علیه ایران، دستور داده حوزه فعالیت ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا (سنتکام) شامل تل‌آویو هم بشود. این روزنامه آمریکایی خبر اختصاصی خود را به نقل از «مقام‌های آمریکایی» منتشر کرد و نوشت: این اقدام (افزودن رژیم صهیونیستی به حوزه فعالیت سنتکام) بدان معناست که فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) بر سیاستگذاری نظامی آمریکا در مسائل مرتبط با اسرائیل و کشورهای عربی نظارت خواهد کرد؛ اقدامی که به زعم بسیاری از تحلیلگران امنیتی، ساختار فرماندهی نظامی موجود چند دهه‌ای آمریکا را به دلیل خصومت میان اسرائیل و برخی از متحدان عربی پنتاگون کنار می‌زند. بنا بر گزارش وال استریت ژورنال این اقدام دولت ترامپ، تازه‌ترین اقدامات درزمینه سیاستگذاری به منظور شکل دادن به دستور کار حوزه امنیت ملی در دولت «جو بایدن» است. این خبر در حالی منتشر شده که بسیاری از رسانه‌ها به این موضوع اشاره کرده‌اند که ترامپ چنین دستوری را صادر نکرده اما واقعیت این است که مشاوران ترامپ ترجیح داده‌اند که فرمان مذکور به صورت غیرعلنی اجرا شود. کمی بعد از انتشار این خبر، وزارت دفاع آمریکا جمعه شب تایید کرد که طبق دستور ترامپ، رژیم صهیونیستی زیر نظر فرماندهی آمریکا در خاورمیانه (سنتکام) قرار گرفته است.

پنتاگون در بیانیه‌ای افزود، وزارت دفاع هر دو سال یکبار طرح فرماندهی واحد را بررسی و تمام مرزها و روابط در برابر محیط عملیاتی را دوباره ارزیابی می‌کند. با نگاهی به مواضع پنتاگون می‌توان به این نتیجه رسید که برآوردهای عملیاتی باعث شده تا اسرائیل زیر پوشش سنتکام قرار بگیرد. اما در این میان باید توجه داشت که همه چیز حول محور مسائل نظامی و امنیتی نخواهد گشت، بلکه در این میان مصالح و منافع سیاسی هم مطرح است که بخش اصلی آن به عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی برمی‌گردد. واقعیت این است که طی هفته‌های آینده، مساله عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حاشیه‌ خلیج‌فارس و شمال آفریقا به سطوح جدیدی می‌رسد. به این ترتیب قرار گرفتن تل‌آویو زیر چتر سنتکام یکی از مهمترین امتیازهایی است که ترامپ طی چهار سال گذشته به تل‌آویو اعطا کرد. این تغییر در شرایطی صورت می‌گیرد که ترامپ هفته آینده کاخ سفید را ترک می‌کند و فرمان وی در روزهای آخر به این معنی است که رژیم صهیونیستی از این پس از پوشش فرماندهی اروپایی ایالات متحده به فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) منتقل می‌شود. نکته اینجاست که رژیم صهیونیستی به دلیل خصومت با برخی کشورهای عربی برای دهه‌ها از نظر تحت‌پوشش قرار گرفتن ستاد فرماندهی آمریکا با کشورهای اروپایی هم‌گروه شده بود. در بیانیه پنتاگون آمده است، کاهش تنش میان رژیم صهیونیستی و همسایگان عرب از طریق «توافق ابراهیم» باعث شده تا یک فرصت راهبردی برای ایالات متحده فراهم کند تا شرکای اصلی خود را در برابر تهدیدات مشترک در خاورمیانه همسو کند. بر این اساس بدون تردید هماهنگ شدن اسرائیل با سنتکام، تبعاتی برای کشورهای عربی مستقر در حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه خواهد داشت که می‌تواند از منظر امنیتی و نظامی بسیار نگران‌کننده باشد.

امنیتِ کانالیزه

توجه داشته باشید که ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا (سنتکام) در اصل ستاد فرماندهی کل نیروهای ارتش آمریکا در منطقة خاورمیانه، شرق آفریقا و آسیای مرکزی به حساب می‌آید.

نخستین تبعات امنیتی اضافه شدن اسرائیل به حوزه پوشش سنتکام درز اطلاعات حیاتی از آمایش سرزمینی و استعداد نظامیان کشورهای حاضر در این جغرافیا بعلاوه نوع تسلیحات سبک، سنگین، نیمه سنگین، زرهی و جنگنده‌های آنهاست

بر همین اساس باید توجه کرد که افزوده شدن اسرائیل به چتر حمایتی سنتکام در اصل می‌تواند تبادل اطلاعات میان این رژیم و آمریکا در خصوص افغانستان، جمهوری‌های جدا شده از شوروی سابق، خاورمیانه، حاشیه‌ خلیج‌ فارس و شاخ آفریقا را عملیاتی کند که بدون تردید تبعات امنیتی و نظامی زیادی خواهد داشت.

نخستین تبعات امنیتی این همکاری و هماهنگی بدون تردید درز اطلاعات حیاتی از آمایش سرزمینی و استعداد نظامیان کشورهای حاضر در این جغرافیا بعلاوه نوع تسلیحات سبک، سنگین، نیمه سنگین، زرهی و جنگنده‌های آنها است. همین موضوع می‌تواند دست برتر اسرائیل علیه این کشورها و همچنین توان نظامی آینده و دستاوردهای آنها در حوزه ساخت صنایع دفاعی را به وجود بیاورد.

دومین تبعاتی که بدون تردید دامان کشورهای عربی سازش‌کننده با اسرائیل را خواهد گرفت، تسلط این رژیم بر کوچکترین تحرکات آنها است. تل‌آویو در پوشش سنتکام به راحتی می‌تواند گشت‌های هوایی خود را تقویت کند و حتی میزان پوشش این گشت‌ها را با توجه به اینکه آسمان کشورهای منطقه به روی آن باز شده، افزایش خواهد داد. از منظری دیگر این گشت‌های هوایی می‌تواند پایه و اساس شنود محیطی و رادیویی توسط آواکس‌های اسرائیلی را به وجود آورد که همین موضوع باز هم به نوعی در قالب معادله رصدِ استراتژیک اسرائیل بر خاورمیانه قابلیت بحث دارد.

اسرائیل به دلیل خصومت با برخی کشورهای عربی طی دهه‌های گذشته از نظر تحت پوشش قرار گرفتن ستاد فرماندهی آمریکا با کشورهای اروپایی هم گروه شده بود ولی حالا با انعقاد «توافق ابراهیم» این رژیم وارد حوزه سنتکام شده است

سومین تهدیدی که از ناحیه این پیمان و چسبندگی نظامی - امنیتی حاصل شده، حملاتی است که اسرائیل طی ماه‌های اخیر به سوریه و حتی عراق انجام داده است. بسیاری معتقدند که این حملات نشان می‌دهد اسرائیل از ماه‌ها قبل وارد کانال سنتکام شده و به همین دلیل است که دست به عملیات‌های هوایی متعدد علیه دمشق و بغداد زده است. از سوی دیگر شاهد حضور اسرائیل در یمن هستیم که در واقع ورود آنها به این کشور با چراغ سبز امارات متحده عربی انجام شده و جالب اینجاست که یمن و عدن هم حوزه فعالیت سنتکام است! به این جهت است که می‌گوییم احتمالاً اسرائیل از ماه‌ها قبل به عضورت سنتکام در آمده است. چهارمین تهدید، امر و نهی‌های اسرائیل به کشورهای عربی و اعضای سنتکام خواهد بود.

شکی وجود ندارد که عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی، بر روی آرایش نظامی این کشورها تاثیرگذار خواهد بود. به این معنا که اگر همین فردا امارات بخواهد جنگنده‌های اف35 از آمریکا خریداری کند، بدون شک متخصصان نظامی اسرائیل بر روی بُرد رادارها، موشک‌ها و همچنین رینگ‌های پدافندی این کشور اعمال نظر خواهند کرد.

این مسائل تنها بخشی از تبعات اضافه شدن اسرائیل به زیر چتر سنتکام است اما موضوع مهمتر واکنش دولت آتی آمریکا به این موضوع است. بسیاری معتقدند که بایدن برخلاف ترامپ با اضافه شدن اسرائیل به سنتکام مخالفت می‌کند، اما با توجه به اینکه دموکرات‌ها همانند جمهوریخواهان متعهد به حمایت از اسرائیل هستند؛ بایدن احتمالا تنها در تاکتیک‌های دخل و تصرف تل‌آویو در سنتکام تغییر کوچکی اعمال خواهد کرد و وکالت تام‌الاختیار اسرائیل در منطقه به قوت خود باقی خواهد ماند.