آریا طاری

سکوت مرگبار آنفیلد در دقایق پایانی بازی مقابل آیندهوون، گویاتر از هر تحلیل فنی بود. شکست تحقیرآمیز چهار بر یک در لیگ قهرمانان، تنها یک باخت دیگر نبود؛ بلکه مهر تاییدی بود بر پایان ماه عسل آرنه اسلوت و لیورپول. تیمی که تنها چند ماه پیش (می ۲۰۲۵) جام قهرمانی لیگ برتر را بالای سر برد، اکنون در اواخر نوامبر ۲۰۲۵، شبیه به لشکری شکست‌خورده است که نه توان دفاع دارد و نه اشتیاق حمله. با ایستادن در رتبه دوازدهم جدول و ثبت ۹‌ شکست در ۱۲‌ بازی اخیر، لیورپول نه در یک دوران گذار، بلکه در قلب یک فاجعه قرار دارد. 

برای درک عمق فاجعه، باید به عقب برگردیم. فصل 25-2024، اولین فصل حضور آرنه اسلوت، فصلی رویایی بود. بسیاری انتظار داشتند با رفتن یورگن کلوپ، لیورپول دچار افت شود، اما اسلوت با هوشمندی توانست میراث کلوپ را با نظم هلندی ترکیب کند.

لیورپول پارسال تیمی بود که بر پایه کنترل هیجان بازی می‌کرد. اگر تیم کلوپ هوی‌متال بود، تیم سال اول اسلوت شبیه به یک سمفونی دقیق به نظر می‌رسید. دفاع مستحکم با رهبری فن‌دایک احیا شده، خط میانی که با گراونبرخ و مک‌آلیستر نبض بازی را در دست داشت و خط حمله‌ای که بی‌رحمانه از اشتباهات حریف استفاده می‌کرد. بافت تیم یکپارچه بود؛ فاصله‌ها کم، پرس‌ها هدفمند و ذهنیت‌ها تشنه اثبات اینکه لیورپول بدون کلوپ هم زنده است.

اما امسال، آن بافت یکپارچه از هم گسسته است. لیورپول ۲۰۲۵ تیمی است که دچار گسست خطوط شده است. فاصله عجیب بین خط دفاع و هافبک، فضاهای خالی که حریفانی مثل ناتینگهام فارست (شکست سه بر صفر) و آیندهوون به راحتی از آن عبور کردند، نشان‌دهنده تیمی است که هویت خود را گم کرده است. کورتیس جونز پس از شکست مقابل آیندهوون جمله‌ای تکان‌دهنده گفت:«ما قبلا مثل سگ‌های شکاری پرس می‌کردیم اما الان به ندرت حتی بازی می‌کنیم.» این جمله، عصاره تغییر بافت امسال است؛ از دست رفتن شدت جنگندگی و جایگزینی آن با نوعی بی‌تفاوتی تاکتیکی.

چند عامل کلیدی دست به دست هم داده‌اند تا لیورپول را به لبه پرتگاه برسانند. این بحران تک‌بعدی نیست، بلکه ترکیبی از اشتباهات مدیریتی، تاکتیکی و فردی است. بزرگ‌ترین نقد به مدیریت ورزشی لیورپول، پنجره نقل‌و‌انتقالات تابستان ۲۰۲۵ است. خرید الکساندر ایساک به عنوان بمب نقل‌و‌انتقالاتی، روی کاغذ عالی به نظر می‌رسید، اما در عمل به پاشنه آشیل تبدیل شد. ایساک دیر به تیم ملحق شد (روز آخر نقل‌و‌انتقالات) و عملا دوران بدنسازی را از دست داد. جدا از این ایساک بازیکنی است که نیاز به فضا دارد، در حالی که ساختار اسلوت در فصل قبل مبتنی بر کارهای ترکیبی ریز در محوطه جریمه بود. ناهماهنگی او با صلاح و بازیکنان خط میانی، باعث شده خط حمله لیورپول که پارسال زهردارترین خط حمله لیگ بود، حالا در خلق موقعیت (xG)  هم دچار مشکل شود.

تمدید قرارداد محمد صلاح که با سروصدای زیادی انجام شد، تا اینجا نتیجه عکس داده است. صلاح امسال، شبحی از ستاره پارسال است. او در زمین حضور دارد، اما اثرگذار نیست. زبان بدن او نشان‌دهنده ناامیدی است و برخلاف پارسال که رهبر تیم در لحظات سخت بود، امسال در جریان بازی محو می‌شود. برخی معتقدند که اشباع شدن پس از قهرمانی پارسال و تضمین قرارداد جدید، انگیزه جنگندگی را از او گرفته است. 

شاید دردناک‌ترین بخش ماجرا برای هواداران، دیدن افت فاحش ویرجیل فن‌دایک باشد. کاپیتانی که پارسال صخره‌ای غیرقابل عبور بود، در بازی مقابل آیندهوون و منچسترسیتی اشتباهات مبتدیانه‌ای مرتکب شد. نمره سه از ۱۰ در رسانه‌ها برای او تبدیل به عادت شده است.

اسلوت اصرار بر بازی با «های‌لاین» (دفاع جلو کشیده) دارد، اما با بالا رفتن سن فن‌دایک و نبود پوشش مناسب از سوی هافبک‌های دفاعی، این تاکتیک به خودکشی تبدیل شده است. حریفان به سادگی توپ را پشت مدافعان می‌اندازند و با آلیسون (که او هم بیمار و مصدوم بوده) تک‌به‌تک می‌شوند. بافت تیم امسال قابل پیش‌بینی و شکننده است. اسلوت در تمام ۱۲ بازی لیگ و بازی‌های اروپایی، علی‌رغم نتایج بد، بر سیستم ۴-۳-۳ یا ۴-۲-۳-۱ خود پافشاری کرده است. او سعی دارد همان فوتبال مالکانه‌ پارسال را اجرا کند، اما ابزارش (بازیکنان ناآماده و بی‌انگیزه) توان اجرای آن را ندارند.

لیورپول پارسال در بازپس‌گیری توپ (Ball Recovery) بهترین تیم لیگ بود اما امسال، هافبک‌ها نه پرس می‌کنند و نه تکل می‌زنند. سوبوسلای تنها جنگجوی باقی‌مانده است و بقیه هافبک‌ها صرفا تماشاگر هستند. 

آرنه اسلوت اکنون در موقعیتی است که یورگن کلوپ در فصل 23-2022 تجربه کرده بود، اما با یک تفاوت بزرگ؛ اسلوت اعتبار تاریخی کلوپ را ندارد تا هواداران به او زمان نامحدود بدهند. 

اسلوت در کنفرانس خبری اخیر اعتراف کرد که احساس گناه می‌کند و وضعیت تیم مضحک است. اما اعتراف کافی نیست. او اولتیماتوم جدی دریافت کرده است؛ بازی‌های آینده مقابل وستهم و ساندرلند و پس از آن لیدز، حکم مرگ و زندگی را دارند.

لیورپول در نوامبر ۲۰۲۵، در نقطه‌ای ایستاده که می‌تواند سرنوشت سال‌های آینده باشگاه را تعیین کند. مقایسه با پارسال نشان می‌دهد که مشکل لیورپول استعداد نیست چراکه بیشتر بازیکنان همان قهرمانان پارسال هستند، بلکه مشکل ذهنیت و هارمونی است.

اگر اسلوت نتواند در دو هفته آینده شوکی به این پیکر بی‌جان وارد کند (شاید با تغییر سیستم به سه دفاعه برای پوشش ضعف فن‌دایک یا نیمکت‌نشین کردن ستاره‌های نامدار اما کم‌کار) لیورپول نه‌تنها سهمیه لیگ قهرمانان سال بعد را از دست می‌دهد، بلکه ممکن است شاهد اخراج سرمربی باشد که قرار بود فرگوسن جدید آنفیلد باشد. به نظر می‌رسد زمستان ۲۰۲۵ برای قرمزهای آنفیلد، سردتر از همیشه خواهد بود.