ژابی آلونسو برای حفظ جایگاهش روی نیمکت رئال چارهای جز پیروزی در بازی امشب ندارد
ببر یا برو!
آریا طاری
سرمربیگری در رئالمادرید یک شغل نیست، بلکه یک وضعیت اضطراری دائمی است. ژابی آلونسو، که نامش با روزهای طلایی دهمین قهرمانی اروپا گره خورده است، اکنون در بحرانیترین نقطه دوران مربیگری خود در برنابئو قرار دارد. فشار رسانهها در آستانه بازی سرنوشتساز امشب مقابل المپیاکوس، به حدی رسیده که دیگر کمتر کسی از اخراج قریبالوقوع او تعجب میکند. رئال در سه بازی آخرش هیچ بردی نداشته و بعد از باخت به لیورپول، در دو بازی لالیگایی، با دو تساوی چهار امتیاز از دست داده است. پروژه آلونسو که با وعده بازگشت به فوتبال مالکیتی و جذاب آغاز شد، حالا به دلیل تکرار نتایج ناامیدکننده، به یک اولتیماتوم مدیریتی تبدیل شده است. سوال اینجاست که آیا فلورنتینو پرز اجازه میدهد یک اسطوره، دوران مربیگری خود را با یک اخراج زودهنگام به پایان برساند، یا خیر؟ به هر حال همه میدانند رئالمادرید جایی نیست که شما چهار بازی را بدون حتی یک برد پشت سر بگذاری!
انتقادات اصلی از آلونسو دیگر محدود به بازی نکردن یک ستاره یا نحوه تعویضهایش نیست؛ بلکه مستقیما به هویت فنی تیم ضربه زده است. بزرگترین نقطه ضعف رئالمادرید آلونسو در بازیهای اخیر، ناتوانی در حفظ برتری و مدیریت فشار در نیمه دوم است. این مساله ربطی به نوسانات بدنی بازیکنان ندارد، بلکه به عدم وجود یک ساختار دفاعی منسجم هنگام عقبنشینی برمیگردد. تیم در فاز دفاعی فاقد انسجام لازم است و هر بار که حریفان پرس شدیدی اعمال میکنند، خط دفاع و هافبک از هم گسیخته میشود.
با وجود در اختیار داشتن یکی از بااستعدادترین خطوط حمله جهان، رئالمادرید در بازیهای بزرگ از عدم قطعیت در گلزنی رنج میبرد. به نظر میرسد سیستم آلونسو، به جای آنکه خلاقیت فردی ستارهها را تقویت کند، آنها را در یک چارچوب سختگیرانه محبوس کرده که نتیجهاش خلق موقعیتهای واضح کمتر نسبت به فصل گذشته است.
در حالی که آلونسو به دنبال استفاده از همه مهرههاست، اما شیوه او در روتینسازی غیرمنطقی تیم، باعث شده تا ترکیب اصلی هیچگاه به ثبات نرسد و بازیکنان کلیدی (به خصوص در خط هافبک) ریتم مطلوب خود را از دست بدهند.
در رئال مادرید، نتایج متوسط صرفا یک مشکل نیست، بلکه یک جنایت مدیریتی است. فلورنتینو پرز، به عنوان رییس باشگاه، فرهنگ ببر یا برو را تثبیت کرده است. پرز به مربیان فرصت میدهد تا اولین بحران را مدیریت کنند، اما هرگز اجازه نمیدهد بحران دوم شکل بگیرد. در باشگاهی که زیدان و آنچلوتی در اوج محبوبیت کنار رفتند، آلونسو نمیتواند به نام و جایگاه اسطورهای خود تکیه کند.
برخلاف دوران زیدان که با یک کاریزمای خاص پشتیبانی میشد، آلونسو نتوانسته است یک فلسفه بازی قانعکننده و در عین حال نتیجهگرا ایجاد کند. نتیجه، لرزیدن صندلی او در اولین افت فصل است. رسانهها، آلونسو را یک مربی جوان و کمتجربه در قیاس با عظمت نیمکت رئال میبینند و این فشار، او را به سمت تصمیمات پرریسک سوق داده است.
دیدار امشب مقابل طارمی و یارانش در لیگ قهرمانان اروپا، برای پرز نه یک مسابقه فوتبال، بلکه یک سرمایهگذاری است. باخت در این بازی، میتواند به معنای آسیب جدی به اعتبار باشگاه و درآمدهای مالی باشد؛ مسالهای که پرز را وادار به واکنش
فوری (اخراج) میکند.
آلونسو در ابتدای کار، سعی کرد یک «انقلاب آرام» را در تاکتیکها رقم بزند، اما این انقلاب بین دو راهی بزرگی گیر کرده است. او تیمی را در اختیار دارد که هسته مرکزی آن همچنان از نظر فنی بینظیرند، اما از نظر بدنی توان اجرای پرس ۹۰ دقیقهای و سرعت انتقال مورد نظر آلونسو را ندارند. آلونسو برای جوانسازی عجله نکرد و اکنون با تیمی مواجه است که نه تماما توان اجرای ایدههای جدید را دارد و نه میتواند به سادگی به الگوی موفق ضدحمله و تجربه بازگردد.
در بازیهایی که رئالمادرید پیروز شده، اغلب این پیروزیها به دلیل درخشش خارقالعاده یک فرد (مثل یک گل استثنایی از امباپه یا یک سیو حیاتی از دروازهبان) بوده، نه نتیجه یک طرح تاکتیکی منسجم و برتر. این وابستگی نشان میدهد که سیستم ژاوی آلونسو هنوز به مرحلهای نرسیده که بتواند خود تیم را از بحران خارج کند.
با توجه به سوابق رئالمادرید، اگر تیم در بازی امشب شکست بخورد یا حتی عملکردی ضعیف همراه با تساوی ارائه دهد، احتمال اخراج ژاوی آلونسو بسیار بالاست. صندلی او دیگر تنها داغ نیست؛ زیر آن آتش گداختهای وجود دارد که تنها پیروزی قاطع میتواند آن را خاموش کند. آلونسو امشب باید ثابت کند که او صرفا یک اسطوره محبوب نیست، بلکه یک مربی کاربلد است که میتواند تیم را در لحظات حساس، با تصمیمات قاطع فنی، به مسیر درست بازگرداند. در غیر این صورت، او پیش از پایان نیمفصل، قربانی فرهنگ بیرحمانه ببر یا برو در پایتخت اسپانیا خواهد شد و باید منتظر بازگشت احتمالی یک مربی باسابقه برای مدیریت بحران باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید