تور، هنوز می‌لرزد!

یورگن کلینزمن جدیدترین نامی است که این روزها حوالی نیمکت تیم ملی شنیده می‌شود. پس از جدایی کارلوس کی‌روش، هروه رنار در گمانه‌زنی‌ها اصلی‌ترین گزینه هدایت نیم ملی ایران به شمار می‌رفت اما به نظر می‌رسد فدراسیون فوتبال مذاکراتی را نیز با اسطوره فوتبال آلمان انجام داده است. کلینزمن به عنوان یک فوتبالیست فوق‌العاده و یک مربی نه‌چندان فوق‌العاده شناخته می‌شود. آیا او اولین سرمربی آلمانی تاریخ تیم ملی ایران خواهد شد؟

آریا طاری

در ایران، دو خاطره فراموش‌نشدنی از «یورگن کلینزمن» وجود دارد. اولین خاطره به زلزله تلخ رودبار برمی‌گردد. جایی که فوتبالیست سرشناس آلمانی نقش مهمی در ارسال کمک به زلزله‌زدگان رودبار داشت و با همین حرکت، محبوبیت فوق‌العاده‌ای در ایران به دست آورد. چند سال بعد اما شادی گل عجیب او پس از باز کردن دروازه تیم ملی در جام جهانی 1998 فرانسه، بخشی از این محبوبیت را کاهش داد. کلینزمن بعد از به ثمر رساندن گل منجر به صعود آلمان و حذف ایران از مرحله گروهی، درون دروازه عابدزاده رفت و در یک شادی عجیب و غیرمنتظره، تور دروازه را با دست به لرزه درآورد تا برای بعضی از مردم ایران دیگر شباهتی به یک «قهرمان» نداشته باشد. او یک فوتبالیست کم‌نظیر به شمار می‌رفت. ستاره‌ای جذاب و خوش‌استیل که با گل‌های دیدنی و شادی‌های گل جذابش برای سال‌ها در خط حمله تیم ملی آلمان به میدان رفت. یورگن در اشتوتگارت کیکرز به دنیای فوتبال معرفی شد و سپس برای مدتی در باشگاه اشتوتگارت توپ زد. پس از پنج سال درخشش در ترکیب اشتوتگارت، او راهش را از بوندس‌لیگا جدا کرد و به باشگاه‌های اینتر، موناکو و تاتنهام ملحق شد. کلینزی هنوز هم در بین هواداران هر سه باشگاه و به ویژه اینتری‌ها، به عنوان یک مهاجم بزرگ یاد می‌شود. بایرن‌مونیخ، سمپدوریا و اورنج کانتی آمریکا، آخرین مقصدهای دوران فوتبال یورگن بودند. ستاره‌ای که 11 سال نیز برای کشورش توپ زد و در این مدت 47 گل ملی نیز به ثمر رساند. او در عرصه باشگاهی افتخارات زیادی به دست نیاورد و تنها یک بار قهرمان بوندس‌لیگا، یک بار قهرمان سوپرکاپ ایتالیا و دو بار قهرمان جام یوفا شد. در رده ملی اما رسیدن به قهرمانی جام جهانی 1990 با یک نسل طلایی از فوتبال آلمان و قهرمانی در یورو 96 با همین تیم، موفقیت‌های بزرگی به شمار می‌رفتند. او حدود یک سال پس از دوران بازی در لیگ فوتبال آمریکا، به مربیگری روی آورد و کارش را در سمت تازه، با یک مسئولیت بسیار سخت شروع کرد.

پروژه تحویل تیم ملی آلمان پس از ناکامی فاجعه بار تیم رودی فولر در یورو 2004 با یورگن کلینزمن رقم خورد. ژرمن‌ها در مرحله گروهی یورو حذف شده بودند و شرایط خوبی نداشتند. تنها دو سال با برگزاری جام جهانی در آلمان فاصله وجود داشت و کلینزمن باید در همین مدت تیمش را برای رسیدن به یک تورنمنت بزرگ آماده می‌کرد. یورگن به عنوان سرمربی روحیه‌ تازه‌ای برای مانشافت به وجود آورد و به کمک شور و حرارت مثال‌زدنی‌اش، این تیم را به نیمه نهایی جام جهانی رساند. 

یورگن به عنوان سرمربی روحیه‌ تازه‌ای برای مانشافت به وجود آورد و به کمک شور و حرارت مثال‌زدنی‌اش، این تیم را به نیمه نهایی جام جهانی رساند. آنها در دیدار نیمه‌نهایی مغلوب ایتالیا شدند و سرانجام روی سکوی سوم جام قرار گرفتند

آنها در دیدار نیمه‌نهایی مغلوب ایتالیا شدند و سرانجام روی سکوی سوم جام قرار گرفتند. آقای مربی هنوز هم به خاطر انگیزه و اشتیاقی که در آن دوره به تیم ملی تزریق کرد مورد ستایش قرار می‌گیرد اما بسیاری از هواداران فوتبال در آلمان بر این باور هستند که همه نقشه‌های فنی در تیم او توسط «یواخیم لوو» انتخاب شده‌اند. پس از پایان جام جهانی، کلینزی نیمکت آلمان را ترک کرد و یوگی لوو به عنوان سرمربی هدایت مانشافت را بر عهده گرفت. لوو در 13 سال گذشته همواره مرد اول نیمکت تیم ملی آلمان بوده است. کلینزمن دو سال بعد از جام جهانی، هدایت بایرن مونیخ را پذیرفت و در این تیم جانشین هیتزفیلد شد. او تاثیر زیادی روی آکادمی بایرن گذاشت و چیزهای زیادی را در این آکادمی تغییر داد اما نتایج خوبی با بایرن به دست نیاورد و پیش از پایان اولین فصل، از سمتش برکنار شد. بعدها فیلیپ لام در کتاب زندگی‌نامه‌اش به شدت از سطح فنی کلینزمن و دانش تاکتیکی او انتقاد کرد. 

یورگن پس از شکست در هدایت بایرن، برای زندگی به آمریکا رفت و در این کشور مشاور فنی باشگاه تورنتو شد. او پس از مدتی، سرمربیگری تیم ملی ایالات متحده را بر عهده گرفت و پس از قهرمانی در جام ملت‌های آمریکای شمالی در سال 2013، تیمش را به جمع 16 تیم برتر جام جهانی رساند. آمریکا با هدایت کلینزی تیم جذابی شد و نتایج نسبتا خوبی گرفت اما ناکامی در مرحله مقدماتی جام جهانی 2018 زمینه را برای اخراج این مربی فراهم کرد. 

از سال 2006 تا امروز، کلینزمن تنها سرمربی سه تیم بوده و دو بار طعم اخراج را چشیده است. برخلاف کارلوس کی‌روش، او یک مربی منعطف است و علاقه چندانی به خودکامگی در مربیگری ندارد. هرچند که فدراسیون فوتبال از این هنر ویژه برخوردار است که پس از چند سال، به لحاظ رفتاری از کلینزمن نیز یک کارلوس کی‌روش جدید بسازد!