محمد تقوی به آن دسته از اهالی فوتبال تعلق دارد که گود اینستاگرام را برای نمایش «پهلوانی‌شان» انتخاب کرده‌اند. او مدام در اینستاگرام رژه می‌رود و بیانیه صادر می‌کند. حامی سرسخت کارلوس کی‌روش، حالا در شبکه‌های تلویزیونی «خاصی» نیز حاضر می‎شود و به دفاع از سرمربی پرتغالی می‌پردازد. او که با ژست علم‌گرایی به فوتبال ایران اضافه شده بود، خیلی زود چاره‌ای جز ترک تراکتورسازی نداشت. 

تقوی با رفتارهای پوپولیستی‌اش تلاش کرد تا دل هوادارها را به دست بیاورد اما در نهایت همین هوادارها به این نتیجه رسیدند که او در تیم تراکتورسازی دستیار مسعود شجاعی است و هرگز وجاهت لازم را برای تبدیل شدن به یک سرمربی کامل ندارد. تقوی بعد از خروج اجباری از تراکتورسازی، نوشته‌هایی در مورد فساد در فوتبال ایران منتشر کرده و دست روی این نکته گذاشته که نمی‌تواند در این فضای فاسد مشغول به کار شود. 

این مربی اما توضیح نداده که چرا به محض جدایی از تراکتوری‌ها روی آنتن زنده بخش خبری شبکه سوم سیما، رسما اعلام کرد که اگر پیشنهادی از لیگ برتر داشته باشد، در ایران خواهد ماند؟ این چه فسادی است که آقای مربی آن را با دست پس می‌زند و با پا پیش می‌کشد؟ اگر فوتبال ایران فاسد است، چرا تقوی از راه تحلیل آن در شبکه‌ای که همه از هویت واقعی‌اش مطلع هستند، ارتزاق می‌کند؟ البته که فوتبال ایران، پاک و منزه نیست اما محمد تقوی نیز برآمده از دل همین فوتبال است و شهرت امروزش را از سال‌های بازی در همین فوتبال دارد.

تقوی در تراکتورسازی نشان داد که هنوز در قواره‌های هدایت یک تیم فوتبال نیست. او حد و اندازه واقعی‌اش را با کارشناسی تلویزیونی بازی‌های فوتبال شناخت و با ظاهری جدید ایران را ترک کرد. 

این مربی حالا در مناظره تازه برای دفاع از کارلوس کی‌روش، از تعطیلی مدارس در روز برگزاری دیدارهای پرسپولیس انتقاد کرده اما حقیقت آن است این جمله نمی‌تواند چیزی جز یک دروغ بزرگ باشد. چراکه حتی همزمان با حضور پرسپولیس در دیدار نهایی لیگ قهرمانان مقابل کاشیما، هیچ مدرسه‌ای تعطیل نشد و تنها دانش‌آموزها در مدارس به انتخاب خودشان به تماشای دیدار فینال نشستند. حتی اگر مدارس نیز تعطیل می‎‌شد، این موضوع هیچ ارتباطی به تیم ملی و حذف از رقابت‌های جام ملت‌ها نداشت. داستان کی‌روش و فوتبال ایران، دیگر تمام شده و این مربی به طرف سرنوشتش رفته اما امثال تقوی هنوز برای مطرح ماندن و توی دید بودن، از مربی سابق تیم ملی صحبت می‌کنند. 

آقای کارشناس برای نفوذ به قلب گروهی از هواداران متعصب فوتبال، باز هم روی دوگانه استقلالی- پرسپولیسی تاکید به خرج می‌دهد. با این همه ژست و ادا علیه فساد، کافی است یک پیشنهاد دستیاری از یک تیم بزرگ ایرانی برای او از راه برسد که این مربی با اولین پرواز خودش را به ایران برساند و کارش را شروع کند. 

حضور در این شبکه تلویزیونی اما شاید دیگر دوران کاری تقوی در فوتبال ایران را برای همیشه به پایان رسانده باشد. فوتبال ایران هر چقدر هم که با فساد دست و پنجه نرم کند، پاک‌تر از شبکه‌هایی است که بقای‌شان به قیمت بازنگشتن خبرنگارها از سفارت‌ها رقم خورده است!