آریا رهنورد

اگر مشکلات مدیریتی استقلال و پرسپولیس قبلا فقط صدای هوادارها را درمی‌آورد، حالا بازیکنان و مربیان دو باشگاه نیز به شدت از عملکرد مدیران دو باشگاه ناراضی به نظر می‌رسند. جواد نکونام از مدت‌ها قبل با علی خطیر به بن‌بست رسیده و دیگر نمی‌خواهد با این مدیر کار کند. عملکرد رضا درویش نیز پرسپولیسی‌ها را آزار داده و موجب جدایی یحیی از این تیم شده است. سوال بزرگ اینجاست که چرا این دو مدیر با وجود عملکرد ناامیدکننده، این باشگاه‌ها را ترک نمی‌کنند؟ چرا وزارت ورزش به عنوان متولی سرخابی‌ها، قدمی در این راستا برنمی‌دارد؟

سرمربی استقلال تهران بار دیگر نشان داد که دیوارهای فروریخته بین او و علی خطیر، ترمیم‌شدنی نیستند. نکو دوباره این احساس را با همه در میان گذاشت که از درون باشگاه، عده‌ای به دنبال ضربه زدن به این مربی و برکنار کردنش هستند. عصبانیت جواد، چند دلیل بسیار مهم دارد؛ اول اینکه او از فسخ قرارداد سعید مهری بی‌خبر بوده و اصلا نمی‌دانسته که باشگاه برای جدایی با این بازیکن به توافق رسیده است. دوم اینکه باشگاه، فهرست خرید او را زیر سوال برده و این لیست را کهکشانی دانسته است. اوج اختلاف او و استقلال، در مورد اردوی خارجی در کشور امارات شکل گرفت. جایی که جواد معتقد بود به دلیل عدم خرید نفرات جدید، دلیلی برای برگزاری اردوی خارجی وجود ندارد و این اردو را لغو کرد. تصمیمی که خشم باشگاه و نوشتن یک بیانیه بسیار تند علیه سرمربی را به همراه داشت. طبیعتا در باشگاهی که مدیریت علیه سرمربی بیانیه می‌دهد، اوضاع اصلا نرمال نیست. این وضعیت بسیار نگران‌کننده به نظر می‌رسد و کاسه صبر هواداران استقلال را هم لبریز کرده است. جواد به گفته خودش برای جذب ماشاریپوف، حتی روی باشگاه حساب نکرده و دوست خودش را به سراغ این مذاکره فرستاده است. او به تازگی میلاد فخرالدینی را نیز از آلومینیوم به خدمت گرفته اما این فهرست خرید، تفاوت‌های زیادی با فهرست مدنظر این مربی در باشگاهی مثل استقلال دارد. جواد به گفته خودش دیگر نمی‌تواند با خطیر کار کند اما از طرفی هم اصلا نمی‌خواهد از استقلال برود. جنگ قدرت میان دو طرف علنی شده و موضع خطیر در این مورد تنها سکوت بوده است. مدیری که از شروع فصل تا امروز حتی توان آرام کردن سرمربی تیمش را نداشته، چرا باید به ماندن در این مجموعه ادامه بدهد؟ او چه گلی به سر استقلال زده که با این میزان از تنش، همچنان از این مجموعه جدا نمی‌شود؟

اوضاع در باشگاه پرسپولیس هم اصلا بهتر نیست. یحیی گل‌محمدی این تیم را ترک کرده و برخلاف حواشی، هیچ تمایلی برای بازگشت به مجموعه ندارد. درویش اما بعد از مدت‌ها مانور دادن روی بازگشت برانکو، در این ماموریت شکست خورد و اوسمار برزیلی را روی نیمکت نشاند. جالب اینکه قرمزها برای انتخاب اوسمار، از سوابق طلایی او نام برده‌اند. سوابقی که عملا وجود خارجی ندارد! عملکرد تیم در بازی‌های دوستانه نیز فاجعه‌بار بوده و این باشگاه حتی روبه‌روی آریو اسلامشهر شکست خورده است. در نتیجه، به هیچ وجه نباید انتظار داشت که اتفاق مثبتی برای پرسپولیس در نیم‌فصل دوم رخ بدهد. البته که پرسپولیس به لحاظ گرفتن بازیکنان جدید تقویت شده است. آنها عبدالکریم حسین را به خدمت گرفتند، عیسی آل‌کثیر را به تیم برگرداندند و با اورونوف قرارداد امضا کردند. با این حال اگر درویش می‌توانست همه این کارها را انجام بدهد، چرا در دوران یحیی چنین کاری نکرد؟ چرا او اجازه داد سرمربی تیمش جدا شود و سپس به سراغ تقویت تیم رفت؟ نقشه جایگزین او در صورت نتیجه نگرفتن اوسمار، چه نقشه‌ای است؟ اصلا بعید است که درویش چنین نقشه‌ای در ذهن داشته باشد. پرسپولیس با مدیریت درویش، به طرف بن‌بست رفته و بعید است که بتواند راهی برای عبور از این بن‌بست پیدا کند. او نتوانست یک تیم موفق را در مسیر موفقیت نگه دارد و پرسپولیس را با همه سرعت به طرف پرتگاه برد. پرتگاهی که موجب شد این تیم از آسیا حذف شود و مربی موفق فصل گذشته پرسپولیس نیز تصمیم به جدایی از این تیم بگیرد. حالا سوال بزرگ اینجاست که چرا مدیری مثل درویش همچنان از مصونیت برخوردار است و پرسپولیس را ترک نمی‌کند؟

موضع وزارت ورزش در مقابل مشکلات پرشمار و بی‌پایان سرخابی‌ها در فوتبال ایران، در نوع خودش عجیب به نظر می‌رسد. هاشمی و همکارانش هیچ قدمی برای پایان دادن به این وضعیت برنمی‌دارند. شکاف بزرگی که در پرسپولیس موجب جدایی سرمربی شد، حالا در استقلال نیز می‌تواند جدایی نکو از استقلال را رقم بزند. اگر زودتر تصمیمی برای این دو تیم گرفته نشود، هم قرمزها و هم آبی‌ها با یک بحران بسیار بزرگ‌تر از وضعیت فعلی روبه‌رو خواهند شد. شاید پایان یافتن دوران کاری هر دو مدیر، به سود سرخابی‌ها باشد. آنها لایق داشتن مدیران بهتر و کارآمدتری هستند.