مثلث سلحشـوران!

تلخی شکست در فینال لیگ قهرمانان آسیا، هنوز همراه پرسپولیسی‌ها بود که آنها با برنامه تازه سازمان لیگ مواجه شدند. برنامه‌ای به شدت سنگین و فشرده که برای تیم خسته برانکو مرگبار به نظر می‌رسید. این تیم زمان بسیار کمی برای بازگشت به شرایط ایده‌آل روحی و جسمی داشت و این فرصت، زمانی کم‌تر شد که آنها ناچار بودند به جای شروع مسابقات لیگ در دوئل با تراکتورسازی پس از اردوی تیم ملی، در یکی از روزهای فیفا بدون مهره‌های ملی‌پوش با پیکان روبه‌رو شوند. پسران پروفسور در سخت‌ترین وضعیت ممکن به بازی به پیکان و البته به لیگ برگشتند تا خودشان را برای دوره‌ای تازه از حیات‌شان مهیا کنند. بازگشت پرسپولیس به کمک اضلاع یک «مثلث شگفت‌انگیز» ممکن است. کادر فنی، مهره‌های تیم و البته هواداران باشگاه. امید درست مثل یک خون‌آشام، خون پیکان را نوشید و اجازه نداد این تیم آزادی را «زنده» ترک کند. محمد انصاری خودش را با عصا به استادیوم رسانده بود و حسین ماهینی از خانه، مدام برای روحیه دادن به هم‌تیمی‌ها توئیت می‌کرد تعویض برانکو در نیمه دوم، مقدمه رسیدن به یک پیروزی فراموش‌ نشدنی بود. او سعید حسین‌پور جوان را وارد جریان مسابقه کرد و آدام همتی را از زمین بیرون کشید. خیلی زود ربیع‌خواه به سمت راست خط دفاعی رفت و سیامک نعمتی آزاد شد

آریا  آریا رهنورد

رضایت برانکو برای حاضر شدن مقابل پیکان در «فیفادی»، آن‌هم در شرایطی که خود این مربی برای پنج روز در کرواسی بوده و همه مهره‌های تیم نیز به استراحت پرداخته‌اند و از شرایط تمرین و مسابقه فاصله داشته‌اند  برای بسیاری از هواداران پرسپولیس «سوال برانگیز» به نظر می‌رسید. برانکو ایوانکوویچ «شجاعت» را دلیل پذیرفتن برنامه سازمان لیگ می‌دانست اما گروهی از پرسپولیسی‌ها مطمئن نبودند که شجاعت، بهترین کلمه برای تن دادن به این اتفاق باشد. نتیجه این بازی اهمیت بسیار زیادی داشت و قرمزها در صورت شکست با مشکلات بزرگی روبه‌رو می‌شدند. مصدومیت طولانی‌مدت حسین ماهینی و محمد انصاری، دو مدافع ثابت تیم را از مدار خارج کرده بود، علیرضا بیرانوند و احمد نوراللهی به عنوان دو بازیکن کلیدی پرسپولیس، در اردوی تیم کارلوس کی‌روش حضور داشتند، بشار رسن که وظیفه خلق موقعیت‌های گل‌زنی را بر عهده داشت، با تیم ملی کشور خودش تمرین می‌کرد و دو بازیکن جوان قرمزها نیز در فهرست تیم کرانچار بودند و با این تیم راهی عمان شدند. در نگاه اول به نظر می‌رسد برانکو برای انتخاب یک ترکیب 11 نفره، باید روی کریم باقری و پزشک تیم نیز حساب کند اما او در همین شرایط، به تیمش ایمان داشت و خیلی زود ثابت شد که ایمان او به شاگردانش، بیهوده نبوده است. مرد کروات دست به ریسک بزرگی زد اما به بهترین شکل از این ریسک نتیجه گرفت. اگر او و تیمش در نبرد با پیکان حاضر نمی‌شدند، باید مستقیما از فینال آسیا به جدال با تراکتورسازی می‌رفتند و خودشان را برای برخورد با پرستاره‌ترین تراکتور تاریخ آماده می‌کردند. این تیم اما به هر قیمتی مقابل پیکان بازی کرد و توانست از وضعیتی جهنمی، سه امتیاز بیرون بکشد تا با روحیه‌ای فوق‌العاده به مصاف تبریزی‌ها برود. آنها در آزادی «ژن‌برنده» را به نمایش گذاشتند و نشان دادند که از مبارزه پا پس نمی‌کشند. تعویض برانکو در نیمه دوم، مقدمه رسیدن به یک پیروزی فراموش‌ نشدنی بود. او سعید حسین‌پور جوان را وارد جریان مسابقه کرد و آدام همتی را از زمین بیرون کشید. خیلی زود ربیع‌خواه به سمت راست خط دفاعی رفت و سیامک نعمتی آزاد شد تا با حرکات تکنیکی‌اش مدافعان حریف را آزار بدهد. به کمک همین تغییر ساده و هوشمندانه، پیکان آچمز شد و دیگر حرفی برای گفتن نداشت. هوش برانکو درست در سخت‌ترین موقعیت ممکن، به کمک تیم آمد. مصاحبه‌ها، کنایه‌ها، دعواها و اختلاف‌ نظرها به تدریج فراموش می‌شوند و این نتایج هستند که به یاد می‌مانند. مهم نیست که برانکو در دوران حضور در فوتبال ایران چند بار با کارلوس کی‌روش سرشاخ شده است. این موفقیت‌های او روی نیمکت پرسپولیس است که از مرد کروات به یادگار خواهد ماند. شاید هر مربی دیگری، ترجیح می‌داد در این وضعیت بازی نکند و به بهانه نبودن ملی‌پوش‌ها درخواست «قانونی» لغو مسابقه را ارائه بدهد. برانکو اما «متفاوت» عمل کرد و تصمیم دیگری گرفت. تمایز پرسپولیس او با تیم‌های دیگر نیز ناشی از همین تصمیم‌های غافلگیرکننده است.

سمج‌ترین ستاره‌ها

اگر نبرد با پیکان چند هفته زودتر یا چند هفته دیرتر برگزار می‌شد، همه چیز در مورد آن کاملا «معمولی» به نظر می‌رسید. همان‌طور که فصل گذشته نیز دو باشگاه دو بار با هم روبه‌رو شدند، هر دو یک مسابقه را به سود خودشان تمام کردند و هیچ اتفاق شگفت‌انگیزی پیرامون این دو نبرد رخ نداد. این بار اما ماجرا کاملا متفاوت بود. پرسپولیس با لشکری از مصدوم و ملی‌پوش، روبه‌روی پیکان قرار گرفت و در شرایطی که همه انتظار داشتند صدای خرد شدن استخوان‌های این تیم را بشنوند، توانست به قهرمان داستان تبدیل شود. رادو مثل همیشه روی خط دروازه پرانرژی بود و به جز یک اشتباه روی شوت محمد قاضی که توسط خودش جبران شد اشتباه دیگری انجام نداد. سیدجلال و شجاع با همان سخت‌گیری همیشگی در خط دفاع حاضر بودند، مصلح از همان ثانیه‌های اول با مهدی مومنی سرشاخ شد و سرانجام اجازه نفوذ به این بازیکن سریع و تکنیکی نداد، سیامک نعمتی نیز به ویژه بعد از رها شدن از پست دفاع راست در نیمه دوم، پایه‌گذار حملات تیمش به طرف دروازه حریف شد. کمال کامیابی‌نیا باز هم در حساس‌ترین موقعیت ممکن از راه رسید و شم گل‌زنی‌اش را به رخ حریف کشید، ربیع‌خواه پس از چندین ماه برای اولین بار فیکس بازی کرد اما در بازی‌اش نشانی از ناآمادگی و ترس دیده نمی‌شد، آدام همتی دوندگی قابل توجهی داشت و منشا بارها از نزدیکی محوطه جریمه حریف تا میانه‌های میدان و حتی نزدیکی محوطه جریمه خودی دوید. علی علیپور نیز تیر خلاص را به حریف زد و حسین‌پور، یک تعویض کاملا موفق از آب درآمد. غافلگیرکننده‌ترین مهره تیم اما امید عالیشاه بود که بعد از چند نمایش ضعیف، از مصدومیت برگشت و یکی از بهترین روزهای فوتبالی عمرش را سپری کرد. او حتی با وجود زخمی‌ شدن صورتش، به جنگیدن ادامه داد و سرانجام گل دوم را در حالی جشن گرفت که خونریزی دهانش هنوز ادامه داشت. امید درست مثل یک خون‌آشام، خون پیکان را نوشید و اجازه نداد این تیم آزادی را «زنده» ترک کند. محمد انصاری خودش را با عصا به استادیوم رسانده بود و حسین ماهینی از خانه، مدام برای روحیه دادن به هم‌تیمی‌ها توئیت می‌کرد. به نظر می‌رسد خسته‌ شدن، زخمی‌ شدن و عصبانی‌ شدن، پرسپولیسی‌ها را قوی‌تر می‌کند و این درست همان اتفاقی است که موجب شده آنها پیکان را به مرز نابودی بکشانند. در روزهای خوب یا بد، آنها یک «تیم» واقعی هستند. تیمی که «فردیت» در آن جایگاهی ندارد. دوران تک‌ستاره‌ها در پرسپولیس تمام شده و این تیم به دست کارگرانی جان گرفته که شیفته عرق ریختن هستند. قرمزها در آینده ستاره‌های دیگر و ترکیب‌های متفاوت‌تری خواهند داشت اما هیچ‌کس فراموش نمی‌کند این 11 مهره سمج، چطور با دست‌های خالی غرورشان را حفظ کردند.

لشکر روی سکوها 

تعظیم کمال‌ کامیابی‌نیا به سکوها بعد از به ثمر رساندن گل اول به پیکان بهترین واکنش ممکن برای قدردانی از هوادارانی بود که حتی با وجود شکست برابر کاشیما و از دست دادن جام قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا، باز هم خودشان را به آزادی رساندند تا در یک روز وسط هفته، به تماشای دیدار ترکیب ناقصی از تیم‌شان برابر پیکان بنشینند. هوادارانی که اهمیت نقش خودشان برای روحیه دادن به تیم را درک کردند و به موقع رسیدند تا امیدهای رسیدن به صدر جدول لیگ را زنده نگه دارند. شاید تعداد تماشاگران دیدار با پیکان ابدا قابل قیاس با مسابقه برگشت فینال آسیا مقابل کاشیما آنتلرز ژاپن نبود اما این بار دیگر هیچ‌کس به «بوق‌ها» پناه نبرد و همه از حنجره‌شان برای رسیدن تیم به پیروزی مایه گذاشتند. بعد از کمال، علی علیپور نیز به محض باز کردن دروازه پیکان هم‌تیمی‌ها را به جهت مخالف شادی کامیابی‌نیا برد تا از بخش دیگری از سکوها تقدیر کند. شاید این استقبال حتی برای خود بازیکنان نیز غافلگیر کننده به نظر می‌رسید. هواداران پرسپولیس پس از پیروزی، شکست و تساوی، دست از تشویق تیم برنمی‌دارند و این موضوع به یک عامل انگیزشی بزرگ برای تیم تبدیل شده است. لشکر روی سکوهای پرسپولیس درست به اندازه مربی و بازیکن‌ها در این موفقیت‌ها موثر هستند. شاید آنها به جای مربی فکر نکنند و به جای بازیکنان، مشغول نبرد فیزیکی نباشند اما اگر برانکو دست به ریسک می‌زند و مهره‌هایش تا آخرین نفس می‌جنگند هواداران نیز در روزهای خوب و روزهای بد، سکوهای آزادی را ترک نمی‌کنند و تیم‌شان را تنها نمی‌گذارند.