آریا رهنورد

علی علیپور که فصل سختی را در فوتبال پرتغال سپری می‌کند، بالاخره بعد از چند هفته سکوت و به محض زدن اولین گلش برای باشگاه، شروع به مصاحبه‌های مختلف کرده و تقریبا در همه این مصاحبه‌ها هم در مورد ماجرای جدایی از پرسپولیس از موضع «مظلومیت» حرف زده است. این اولین بار نیست که چنین صحبت‌هایی را از یک لژیونر ایرانی می‌شنویم. حتی اگر همین حالا پای صحبت‌های علی کریمی هم بنشینیم، باز هم او ادعا خواهد کرد جدایی‌اش از استقلال با تصمیم «باشگاه» اتفاق افتاده است. ظاهرا فوتبالیست‌ها در ایران قرار نیست هرگز واحدی به نام «مسئولیت‌پذیری» را پاس کنند.

در اینکه علی علیپور برای سال‌ها یکی از بهترین مهره‌های پرسپولیس بود، هیچ تردیدی وجود ندارد. او با یک قرارداد نه‌چندان سنگین، بهترین بازی‌ها را برای این تیم انجام داد و البته گاهی هم با موقعیت خراب‌کردن‌ها و پنالتی‌های نه‌چندان خوبش، روی اعصاب هوادارها راه رفت. با این وجود او تلاش زیادی به خرج داد تا پرسپولیس را به اهدافش نزدیک کند و در جریان هر چهار قهرمانی متوالی این تیم در لیگ برتر هم، علیپور در عضویت این باشگاه قرار داشت. نحوه جدایی او از باشگاه اما اصلا جالب به نظر نمی‌رسید. علی در مقطعی از پرسپولیس رفت که تیم به تازگی فصل را با قهرمانی در لیگ برتر به پایان رسانده بود و فرصت بسیار کمی برای حضور در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا داشت. شاید این بازیکن تصور نمی‌کرد که تیم یحیی تا این اندازه درخشان نشان بدهد و در آسیا، چشم‌ها را خیره کند. شاید او تصور نمی‌کرد تیم برای دومین بار در سه سال گذشته، دوباره به دیدار نهایی مهم‌ترین رقابت باشگاهی در فوتبال آسیا برسد. به هر حال این اتفاق رخ داد و پرسپولیس با شایستگی فینالیست شد. درخشش قابل توجه عیسی آل‌کثیر که در خط حمله تیم جانشین علیپور شده بود، موجب شد هوادارها خیلی زود از حسرت از دست دادن مهاجم قبلی‌شان فاصله بگیرند. حالا همه از عیسی و نمایش‌های شاهکارش حرف می‌زدند اما وقتی که آل‌کثیر با محرومیت سنگین روبه‌رو شد و پرسپولیس بدون او به دیدار نهایی قدم گذاشت، جای خالی علیپور دوباره به چشم آمد. بازیکنی که موقعیتش را در پرسپولیس، به سختی و قدم به قدم ساخت. بازیکنی که از یک نیمکت‌نشین به گل‌زن غیرمنتظره دربی و از گل‌زن غیرمنتظره دربی، به یک گل‌زن همیشگی برای سرخ‌ها تبدیل شد اما راهی که او برای جدایی از تیم انتخاب کرد، سطح محبوبیت او را در بین پرسپولیسی‌ها کاهش داد.

«سرنوشت، چه بد نوشت!» این جمله را «شجاع خلیل‌زاده» در واکنش به برخورد قریب‌الوقوع با پرسپولیس در لباس الریان در لیگ قهرمانان آسیا در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است. شجاع طوری این جمله را مطرح کرده که انگار نیمه شب دستانش را در تهران بسته‌اند و او را به زور در فرودگاه قطر پیاده کرده‌اند. کاش «یل مازرون» زحمت بکشد و کمی توضیح بدهد که منظورش از این «سرنوشت» چیست. اینکه با لحنی طلبکارانه به باشگاه بروی و خواهان افزایش چشمگیر دستمزدت در وضعیت اقتصادی نامطلوب فعلی باشی، اسمش هر چه باشد «سرنوشت» نیست. اینکه قراردادت را با تیمی که خودت را به آن متعصب نشان می‌دهی یک‌طرفه «فسخ» کنی و در حالی که حتی با تیم بعدی‌ات توافق کرده‌ای، برای رقبای ایرانی کری بخوانی، اسمش سرنوشت نیست. اینکه به محض فرود در قطر و حتی قبل از اولین بازی برای الریان، مشغول بوسیدن لوگوی این تیم باشی، اسمش سرنوشت نیست. این یک توفان نبوده که بیاید و همه چیز را با خودش ببرد. این یک زلزله نبوده که ناگهان همه چیز را بلرزاند. این خود شجاع بوده که «انتخاب» کرده برای چه تیمی به میدان برود. این خود شجاع بود که روبه‌روی دوربین‌ها از تمدید 6 ساله قرارداد گفته اما به صورت پنهانی پیگیر فسخ قرارداد بوده است. این خود خلیل‌زاده بود که تصمیم گرفت «یل» سرزمین دیگری باشد و فوتبالش را در سایه امنیت دلاری ادامه بدهد. کاری که خلیل‌زاده انجام داده، هرگز عقل و منطق را نقض نمی‌کند. او حق داشته تصمیم متفاوتی برای آینده‌اش بگیرد اما کاش مهره‌هایی مثل او و علی علیپور، تصور اصولی‌تری از سطح فهم و شعور هواداران فوتبال داشته باشند. کاش آنها کمی بیشتر روی «هوش» فوتبالی‌ها حساب باز کنند. داستان‌هایی که این بازیکن‌ها در مورد جدایی‌شان می‌سازند، بیشتر از واقعیت به درد سریال‌های نتفلیکس می‌خورد!

شجاع و علیپور، از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا یک جمله تکراری را به زبان بیاورند. «ما را نخواستند و رفتیم!» اتفاقا برعکس. شما را می‌خواستند و رفتید. کاش حداقل آنقدر شجاع باشید که مسئولیت این تصمیم را بپذیرید. و البته کاش از یاد نبرید که جای خالی‌تان به راحتی پر خواهد شد. همان‌طور که خودتان یک روز جای خالی ستاره‌هایی مثل مهدی طارمی یا محسن بنگر را به راحتی پر کردید. حق دارید زیر سایه‌بانی از دلار زندگی کنید و آینده را بسازید اما اصلا حق ندارید در مورد گذشته، دروغ تحویل دیگران بدهید.