آریا رهنورد

تنها پس از 16 مسابقه، دوران حضور محمود فکری در باشگاه استقلال به پایان رسید. محمود هم به یکی از مربیان کوتاه‌مدت تیم در تاریخ لیگ برتر تبدیل شد. مردی که در ظاهر انگیزه‌های زیادی برای رسیدن به موفقیت با استقلال داشت اما به نظر می‌رسد از آمادگی لازم برای این کار برخوردار نبود. قبل از فکری هم چهره‌های متعددی چنین تجربه‌ای را پشت سر گذاشته بودند. مربیانی که تنها چند ماه برای درست کردن اوضاع استقلال زمان داشتند اما از پس این کار برنیامدند تا نیمکت این تیم را از دست بدهند.

امیر قلعه‌نویی

پس از ناکامی استقلال در مسیر قهرمانی اولین دوره لیگ برتر، امیر قلعه‌نویی به صورت موقت جانشین منصور پورحیدری شد و قهرمانی جام حذفی را با این باشگاه جشن گرفت. او در فاصله خرداد تا تیر 81 سرمربی استقلال بود و در این مدت تنها پنج مسابقه را پشت سر گذاشت.

رولند کخ

سرمربی آلمانی پس از قلعه‌نویی به عنوان مربی دائم آبی‌ها انتخاب شد اما در فوتبال ایران، روزهای موفقیت‌آمیزی را تجربه نکرد و هرگز به مربی محبوب هواداران باشگاه تبدیل نشد. کخ چیزی حدود هفت ماه سرمربی آبی‌های پایتخت بود و در این مدت، مجموعا 28 بازی را پشت سر گذاشت. پس از برکناری کخ، جواد زرینچه و منصور پورحیدری در یک بازه زمانی بسیار کوتاه به عنوان سرمربی موقت تیم در نظر گرفته شدند. با این حال واضح به نظر می‌رسید که باشگاه به دنبال مربیان دیگری است. امیرقلعه‌نویی انتخاب نهایی باشگاه برای این مقطع بود و در چند فصل متوالی هم روی نیمکت آبی‌ها دوام آورد.

ناصر حجازی

آخرین مقطع مربیگری ناصرخان در استقلال، اصلا امیدوارکننده نبود. حجازی تیرماه 1386 سرمربی استقلالی‌ها شد و در آبان همان سال و پس از سپری کردن تنها 15 مسابقه، شغل‍ش را از دست داد. به نظر می‌رسید بعضی از مهره‌های تیم، عملا برای این مربی بازی نمی‌کنند. تیم حجازی در این 15 مسابقه 6 بار برنده شد و چهار بار نیز طعم شکست را چشید.

فیروز کریمی

برخلاف انتظارها، دوران مربیگری فیروز در استقلال هم به شدت کوتاه بود. او آبان 86 به جای حجازی روی نیمکت باشگاه قرار گرفت و اردیبهشت سال بعد، نیمکت استقلال را ترک کرد. تمرین دادن او به مهره‌های بازنده تیم پس از یک شکست خانگی، هنوز هم یکی از عجیب‌ترین قاب‌های آبی در تاریخ لیگ برتر به شمار می‌رود. فیروز در 21 بازی به عنوان سرمربی استقلال، فقط 6 بار برنده شد و روزهای دلچسبی را در این تیم پشت سر نگذاشت.

فرهاد مجیدی

فرهاد که به نوعی استاد تحویل گرفتن استقلال در میانه‌های فصل و در شرایط بحران است، اولین بار در اردیبهشت 98 در این تیم جانشین وینفرد شفر شد. مجیدی مدتی را نیز به عنوان دستیار این مربی آلمانی فعالیت کرده بود و روی نیمکت باشگاه حضور داشت. پس از برکناری ناگهانی شفر، فرهاد سکان هدایت تیم را در دست گرفت و روزهای سختی را نیز روی نیمکت تیم محبوبش سپری کرد. تا پایان آن فصل از لیگ برتر، فقط پنج مسابقه باقی مانده بود و تیم مجیدی در سه بازی از آن پنج نبرد برنده شد. او تا پایان فصل حتی یک شکست را هم روی نیمکت تیم تجربه نکرد اما مدیران وقت باشگاه تصمیم گرفتند به سراغ گزینه دیگری بروند و یک مربی خارجی را روی نیمکت‌شان قرار بدهند.

آندره‌آ استراماچونی

در فاصله خرداد تا آذر سال 98، خیال هواداران استقلال از نیمکت تیم‌شان راحت بود. چراکه تیم استراماچونی فوتبال خوبی بازی می‌کرد، به لحاظ هجومی فوق‌العاده بود و توانسته بود خودش را به عنوان یک تیم مدعی به اثبات برساند. استراماچونی در لیگ برتر و جام حذفی، 15 بار روی نیمکت آبی‌ها نشست و 9 پیروزی و دو شکست را تجربه کرد. باختن به ماشین‌سازی در هفته اول لیگ و شکست در دربی، خاطره‌های نگران‌کننده‌ای برای این مربی بودند اما او به تدریج خودش را پیدا کرد. با این حال شرایط خاص باشگاه، موجب شد آندره‌آ قید ادامه حضور در فوتبال ایران را بزند و ناگهان به کشورش برگردد. آبی‌ها باور دارند که اگر این اتفاق رخ نداده بود، تیم‌شان می‌توانست قهرمان لیگ برتر نوزدهم شود.

فرهاد مجیدی

فرهاد برای دومین بار، سرمربی استقلال شد و این بار به اندازه یک نیم‌فصل در باشگاه دوام آورد. او موفق شد آبی‌ها را به فینال جام حذفی هم برساند اما عملا قبل از برگزاری آن مسابقه، از سمتش استعفا داده بود. شکست در آن بازی به آخرین تجربه مجیدی روی نیمکت باشگاه تبدیل شد.

مجید نامجومطلق

پس از کنار رفتن مجیدی، مدیران وقت باشگاه این چهره را به عنوان سرمربی تیم در لیگ قهرمانان آسیا در نظر گرفتند. از همان ابتدا هم اما واضح به نظر می‌رسید که نامجو در لیگ برتر بیستم، سرمربی استقلالی‌ها نخواهد بود. او پس از پایان لیگ قهرمانان، جایش را به محمود فکری داد.