آریا طاری

کار پرسپولیس در منطقه غرب لیگ قهرمانان تمام شده اما استرس، هنوز هم هواداران این باشگاه را رها نمی‌کند. آنها چند ساعت قبل از شروع مسابقه، با شوک بزرگ محرومیت عیسی روبه‌رو شدند و پس از پایان نبرد هم، حالا اضطراب شکایت النصر به خاطر استفاده از مهره‌های جدید را تحمل می‌کنند. جالب اینجاست که هر دو اتفاق، از کمپین‌هایی در داخل ایران برای خبردار کردن باشگاه النصر کلید خورده‌اند. یعنی در این فوتبال برای نمایش دشمنی تا آن‌جا پیش رفته‌ایم که حاضریم سر به تن رقیب‌مان نباشد. در این راه حتی از خبرچینی برای تیم‌های دیگر دریغ نمی‌کنیم!‌

ناسیونالیزه کردن یک رقابت باشگاهی، هیچ‌وقت یک اقدام منطقی به شمار نمی‌رود. نه پرسپولیس نماینده مطلق فوتبال ایران در لیگ قهرمانان است و نه نبرد این تیم با النصر، می‌تواند به معنای تقابل ایران و عربستان در سطح ملی باشد. در هیچ نقطه‌ای از دنیا هم طرفداران یک تیم باشگاهی در یک تورنمنت بین‌المللی برای رقیب داخلی‌شان هورا نمی‌کشند و حتی ترجیح می‌دهند این تیم در جام‌های مختلف، شکست بخورد. همه این‌ها درست اما باور کنید حجم نفرت و کینه‌ای که این روزها در فوتبال ایران شکل گرفته، خیلی خیلی بیشتر از نمونه‌های معمول جهانی است. در انگلیس یا اسپانیا، تیم‌های زیادی با هم دشمن هستند اما هواداران تیم‌ها هرگز به صفحه یوفا مراجعه نمی‌کنند تا درخواست محرومیت تیم‌ حریف را با اتحادیه فوتبال در میان بگذارند. آنها هرگز به رقیب «گرا» نمی‌دهند و علیه رقیب داخلی‌شان روبه‌روی یک دشمن خارجی، «مدرک» جمع نمی‌کنند. دشمنی پرسپولیس و استقلال هر چقدر که بزرگ باشد، قطعا از دشمنی ایدئولوژیک رئال و بارسلونا که بزرگ‌تر نیست. حتی آن باشگاه‌ها نیز با آن سابقه طولانی در جنگ و دعوا، به محض موفقیت رقیب در لالیگا یا لیگ قهرمانان، پیام تبریک منتشر می‌کنند تا به اصول فوتبال حرفه‌ای وفادار باشند. اینجا اما اساسا هیچ‌کس، موفقیت دیگری را نمی‌پذیرد.

این موضوع فقط شامل حال فوتبال هم نمی‌شود. در حقیقت این طور نیست که فوتبال، چنین صحبت‌هایی را در جامعه کلید زده باشد. این بحث‌ها از قبل شروع شده‌اند و فوتبال هم تحت تاثیرشان قرار گرفته است. باید بپذیریم که ما صبح تا شب، در حال تکه تکه کردن هم هستیم و هیچ تفاوتی را هم برنمی‌تابیم. از یک طرف در شبکه‌های اجتماعی سلبریتی‌ها را تکه تکه می‌کنیم. کافی است یک نفر گاف بدهد تا مثل آوار روی سرش فرود بیایم و برای نابودی‌اش، دست به هر کاری بزنیم. در فضای فوتبال هم رقابت‌مان زشت و آزاردهنده شده است. چراکه «موفقیت» را هم نمی‌پذیریم. چراکه چشمی برای دیدن دستاوردهای مثبت یکدیگر نداریم. هر کسی به یک نتیجه درخشان می‌رسد، او را متصل به جاهای دیگر می‌دانیم و اصلا زیر بار اینکه یک نفر یا یک مجموعه با تلاش خودشان موفق شده باشند، نمی‌رویم. شرایط سخت اقتصادی تا حدود زیادی مردم را روبه‌روی هم قرار داده است. اوضاع آنقدر نگران‌کننده شده که هر کس فقط به نجات دادن خودش فکر می‌کند و برای هیچ‌کس مهم نیست که چند نفر این وسط قربانی خواهند شد. همین چند روز قبل بود که محرم نویدکیا در شبکه اصفهان، به زیبایی هرچه تمام‌تر از موفقیت آسیایی پرسپولیس تقدیر کرد و این تیم را شایسته احترام زیادی دانست. صحبت‌های سرمربی سپاهان اما آنقدر که باید و شاید، دیده و شنیده نشدند. حالا اگر محرم زبان به دشمنی گشوده بود و پرسپولیس را به نهادها و وزارتخانه‌های مختلف وصل کرده بود، میلیون‌ها نفر حرفش را می‌شنیدند و برای این بازیکن، هورا می‌کشیدند. این حکایت تلخ فوتبال ماست که در آن جملات احترام‌برانگیز، خریدار ندارند. درست همان‌طور که در سینما هم فیلم‌هایی که به شعور مخاطب توهین نمی‌کنند، «بفروش» نیستند!

بعضی‌ها هم می‌گویند که باید به عربستان نگاه کرد. به اینکه طرفداران الهلال در روزهای گذشته حسابی از خجالت النصری‌ها درآمدند و برای آنها کری خوانده‌اند. اینکه طرفداران الهلال، تلاش کرده‌اند اسرار این تیم را به پرسپولیس لو بدهند و به هر قیمتی، جلوی موفقیت رقیب داخلی‌شان را در یک تورنمنت بین‌المللی بگیرند. این موضوع کاملا درست است اما در چنین موردی، می‌توان به یک جمله تاریخی از فیلم فراموش‌نشدنی عمر مختار برگشت:«آنها رقیب ما هستند، نه معلم اخلاق ما!» تلخ و گزنده است که بین این همه الگو، عربستان را به عنوان نمونه رفتاری مدنظرمان در دنیای فوتبال در نظر بگیریم. تلخ و گزنده است اگر تصور کنیم فوتبال عربستان که به جز پول هیچ نوع برتری دیگری به فوتبال ایران ندارد، می‌تواند نقش «الگو» را برای ما بازی کند. نه رفقا. ما هرگز شبیه آنها نیستیم. ما هرگز نباید به شباهت با آنها افتخار کنیم. ما باید راه و روش دیگری را در این فوتبال برای خودمان در نظر بگیریم. رقابت سر جای خودش. دشمنی سر جای خودش. فوتبال سر جای خودش اما کاش کمی و فقط کمی نفرت‌مان را کنترل کنیم و شرایطی به وجود نیاوریم که چالش‌های فوتبالی در آن، به جنگ‌های داخلی ختم شوند.