عملکرد گزارشگران ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا، معمولا دو وجه دارد. یک وجه، مطرح‌کردن جملات حماسی و کاملا هوادارانه در مورد تیم‌های وطنی است و وجه دیگر، به ایراد گرفتن از عملکرد ای.اف.سی و قضاوت داور مربوط می‌شود. البته که آنها حق دارند و داوری در بسیاری از موارد، ضعیف ظاهر شده اما بد نیست از این جماعت بپرسیم شما که انقدر روی «وظیفه شناسی» داور حساسیت به خرج می‌دهید، خودتان چقدر وظیفه شناس هستید؟ خودتان چقدر کارهای محوله را به درستی انجام می‌دهید و برای شغل‌تان، چقدر احساس مسئولیت دارید؟ اگر بخواهیم پاسخ این سوال را از دل گزارش‌ها بیرون بکشیم، نتیجه فاجعه‌بار خواهد بود. زمانی در دهه 70، معرفی‌شدن استعدادهای جدیدی مثل عادل و مزدک، سیمای گزارشگری سنتی در تلویزیون ایران را تغییر داد. آنها دو گزارشگر جذاب با اطلاعات به روز بودند که می‌‌توانستند آن نگاه قدیمی و نخ‌نما شده به گزارشگری فوتبال را عوض کنند اما روند معرفی چهره‌های جدید در همین نقطه متوقف شد. سال‌ها بعد، عادل دیگر به سراغ گزارش فوتبال نمی‌رود و مزدک آنقدر از برخی مدیرها ناراضی بوده که سابقه کار‌ی‌اش را گذاشته و راهی شبکه‌های خارجی شده است. آن‌وقت ما مانده‌ایم و چهره‌هایی مثل جواد خیابانی و پیمان یوسفی که سال‌های سال است اطلاعات‌شان را حتی ذره‌ای هم به روز نکرده‌اند. به لطف گسترش اینترنت، حتی یک کودک دبستانی به راحتی با شرایط صعود تیم‌ها از هر گروه در آسیا آشنایی دارد اما جواد خیابانی با ده‌ها سال سابقه کاری در تلویزیون، مدام یک قانون اشتباه و من درآوردی را روی آنتن به زبان می‌آورد. لابد وقتی هم که نوبت پاسخ دادن به افکار عمومی شد، مرد «دل‌پاک» تلویزیون شروع به اشک ریختن خواهد کرد. پیمان یوسفی هم حتی به خودش زحمت نمی‌دهد تا تلفظ اسم بازیکن‌ها را قبل از شروع هر مسابقه چک کند. او در نبرد استقلال و پاختاکور، حدود 20 دقیقه اسم مهم‌ترین ستاره حریف را اشتباه گفت و وقتی هم که به این اشتباه بزرگ پی برد، تصمیم گرفت تا پایان مسابقه این بازیکن را به نام کوچکش صدا بزند. وضعیت گزارشگری فوتبال در تلویزیون ایران، واقعا بحرانی است. آنقدر که حتی چهره‌هایی مثل محمد سیانکی و علیرضا علیفر با کیفیتی فوق‌العاده نازل، شانس گزارش دیدارهای بزرگ را به دست می‌آورند. علیفر این سال‌ها عملا برای سازندگان دابسمش فوتبال گزارش می‌کند و سیانکی هم وظیفه‌ای به جز راه رفتن روی اعصاب مخاطب تلویزیون برای خودش نمی‌پسندد. حتی محمدرضا احمدی که یکی از افراد جوان‌تر در این جایگاه به شمار می‌رود، هیجان گزارش را با داد زدن اشتباه گرفته و در کنار رضا جاودانی، یکی از کسل‌کننده‌ترین زوج‌های تاریخ تلویزیون را ساخته است. تا همین چند هفته پیش، این احتمال وجود داشت که سیگنال پخش زنده لیگ قهرمانان در اختیار تیم‌‌های ایرانی قرار نگیرد. با این وضعیت گزارش‌ها، حقیقتا بهتر بود اگر چنین اتفاقی رخ می‌داد. همین حالا هم بسیاری از هواداران فوتبال ایران دیدارهای تیم محبوب را با قطع کردن صدای تلویزیون تماشا می‌کنند. چراکه شنیدن این گزارش‌ها، بخش مهمی از جذابیت فوتبال را زیر سوال می‌برد.