نخواستن، نتوانستن است!

تا امروز دو هفته از رقابت‌های بوندس‌لیگا در عصر کرونا برگزار شده و حتی مهره‌های مبتلا به این ویروس، تاثیری در انجام این رقابت‌ها نداشته‌اند. در فوتبال ایران اما چند هفته قبل از بازگشت رسمی بازی‌ها، همچنان همه چیز روی مدار لجبازی و جنجال پیش می‌رود. خیلی‌ها معتقدند که انجام مسابقه‌های فوتبال وضعیت کرونا را بدتر می‌کند اما تا همین‌جا و با این تعداد از تست‌ها، فوتبال عملا شناخت دقیق‌تری از این ویروس در بین بازیکنان و مربی‌ها به وجود آورده است. اگر هرکس تنها منافع خودش را در نظر نگیرد، بازگشت فوتبال حتی می‌تواند برای جنگیدن با کووید ۱۹ مفید هم باشد.

آریا رهنورد

در هفته‌های گذشته بارها و بارها شنیده شده که بازگشت بازی‌های فوتبال در موقعیت فعلی، سلامتی اهالی فوتبال را به خطر می‌اندازد. جالب است که بعضی از همین چهره‌های فوتبال، مبتلا به این ویروس بوده‌اند و خبری از این اتفاق نداشته‌اند. اولین تغییر مثبتی که فوتبال ایجاد کرده، آزمایش شدن همه اعضای باشگاه‌های مختلف است. در واقع این آزمایش‌ها روی گروه زیادی از اهالی فوتبال صورت گرفته و وضعیت سلامتی آنها را مشخص کرده است. این کار کمک می‌کند تا مبتلایان به کووید 19 در فوتبال ایران، به قرنطینه بروند و حداقل دیگران را مبتلا نکنند. اگر ایده بازگشت فوتبال مطرح نبود، شاید این افراد هرگز متوجه نمی‌شدند که به این بیماری دچار هستند و به همین خاطر ممکن بود آنها به سادگی هرچه تمام‌تر، دیگران را نیز درگیر کنند. پس حداقل تا این مرحله فوتبال نه‌تنها به ضرر جامعه عمل نکرده، بلکه یک قدم بسیار مثبت برای جامعه برداشته است. دو هفته پس از بازگشت بوندس‌لیگا، هیچ گزارشی از تاثیر فوتبال بر افزایش تعداد مبتلایان کرونا در آلمان منتشر نشده است. البته که شرایط کشوری مثل آلمان و امکانات باشگاه‌ها و رفتار حرفه‌ای بازیکن‌ها در آن لیگ، اصلا شباهتی به فوتبال ایران ندارد اما اگر هم این «تفاوت» توی ذوق می‌زند، این فوتبال نیست که باید حذف شود. این تشکیلات فوتبال ایران است که به جای میلیاردها تومان هزینه برای مربی بی‌کیفیتی مثل ویلموتس، باید زیرساخت‌هایش را قوی‌تر کند. همین حالا که در فوتبال ایران مدیران مختلف به هر دری می‌زنند تا فصل زودتر به پایان برسد و هزینه‌های جاری باشگاه کاهش پیدا کند، در فوتبال اروپا بحث روز، موضوع نحوه‌های مختلف ورود تماشاگرها به ورزشگاه‌های مختلف است. برای اینکه چنین تفاوتی را بهتر درک کنیم، کافی است بدانیم یک سنگربان لیگ برتری در فوتبال ایران، روبه‌روی دوربین خبرنگارها با عصبانیت از پایان دوران فوتبالش در صورت ابتلا به کرونا حرف می‌زند اما در فوتبال دانمارک، قصد دارند به کمک تکنولوژی تماشاگرها را به صورت آنلاین به استادیوم بیاورند و همان زاویه دید ورزشگاه را به آنها بدهند. این تفاوت بزرگ، گناه «فوتبال» نیست. بلکه گناه و قصور کسانی است که فوتبال ایران را اداره می‌کنند.

گل گهر سیرجان، باشگاهی است که بیشترین آمار ابتلا به کرونا در آن دیده می‌شود. تیمی که حالا با اتهام تمرین کردن در روزهای کرونایی روبه‌رو شده است. اگر چنین ادعایی صحت داشته باشد، قاعدتا آنها نباید به هیچ وجه خواهان تعطیلی رقابت‌های لیگ برتر باشند. این اتفاق در حالی رخ داده که در بیشتر باشگاه‌ها حتی یک مورد ابتلا به کووید 19 نیز وجود ندارد. اگر این آزمایش‌‌ها به صورت مداوم انجام شوند، وضعیت سلامتی فوتبال ایران به شکل مطلوب‌تری زیر ذره‌بین خواهد بود. موضوعی که نه‌تنها یک بحران برای جامعه نمی‌سازد، بلکه حتی جلوی برخی از بحران‌های احتمالی را نیز می‌گیرد. این وسط اما یک نکته کلیدی وجود دارد. اینکه تیم‌های مختلف لیگ برتری از کیت‌های آزمایش یکسان استفاده نمی‌کنند. در واقع حساسیت بعضی از این کیت‌ها کمی بالاتر است و به همین خاطر ممکن است نتایج آزمایش‌ها نیز متفاوت باشد. طبیعتا اگر قرار بود همه در یک شرایط کاملا یکسان این آزمایش‌ها را پشت سر بگذارند، نتایج نهایی این اتفاق نیز مطلوب‌تر به نظر می‌رسید. بر اساس قوانین موجود در پروتکل‌های توصیه‌شده از سوی فیفا، باشگاه‌ها نباید هیچ بازیکنی را در چنین شرایطی «به اجبار» به زمین برگردانند. تصمیم در این مورد به خود بازیکن‌ها بستگی دارد. این دیگر مسئولیت باشگاه است که روی ستاره‌ها اثر بگذارد و آنها را به اختیار خودشان به فوتبال برگرداند. اگر باشگاهی مثل تراکتورسازی با وجود همه هزینه‌های نجومی، قادر به بازگرداندن ستاره‌هایش به محل تمرین نیست، این مشکل در واقع به خود باشگاه برمی‌گردد. این یک ضعف بزرگ در باشگاهی است که دائما برای ستاره‌ها هزینه می‌کند اما در سخت‌ترین روزها، اعتماد آنها را به دست نمی‌آورد.

اگر هرکس تنها منافع خودش را در نظر نگیرد، بازگشت فوتبال حتی می‌تواند برای جنگیدن با کووید 19 مفید هم باشد

نوع برخورد با کرونا در بین برخی از اهالی فوتبال ایران، کمی عجیب به نظر می‌رسد. برای مثال می‌توان به این موضوع اشاره کرد که سازمان پزشکی ورزشی تا امروز هویت بازیکنان مبتلا به این بیماری را مخفی کرده است. مگر این بازیکنان کار خطایی انجام داده‌اند که هویت آنها نباید شناسایی شود؟ مگر بازیکنانی که در فوتبال اروپا کووید 19 گرفتند و نام‌شان همه جا اعلام شد، مقبولیت‌شان را بین مردم از دست دادند؟

این فقط یک بیماری است و نباید در برخورد با آن، بیش از حد اغراق شود. برای بازگشت فوتبال، همه چیز به باشگاه‌ها بستگی دارد. آنها باید بدانند که با ساز مخالف، هیچ چیز درست نمی‌شود و فصل بعدی هم در کار نخواهد بود. برای بازگشت فوتبال، بدون تردید نخواستن، نتوانستن است!