خدمت با آپشن میلیاردی

درخواست حقوق ۱۳ و نیم میلیونی مدیرعامل جدید باشگاه استقلال، سروصدای زیادی در رسانه‌ها به پا کرد؛ اما ماجرا زمانی جالب‌تر شد که همه فهمیدند حقوق مدیرعامل قبلی ۲۵ میلیون تومان بوده است! فتحی با حقوق ۲۵میلیون تومانی، استقلال را در میان انبوهی از ناکامی و ضررهای مالی بزرگ قرار داد. با شنیدن این عدد و رقم‌ها، بیشتر از همیشه معلوم می‌شود که چرا خیلی از مدیران، چنین شور و اشتیاقی برای «خدمت» به هواداران تیم‌های مختلف دارند!

آریا رهنورد

در فوتبالی که رقم دقیق قرارداد و دستمزد بازیکن‌هایش هرگز فاش نمی‌شود، طبیعی به نظر می‌رسد که میزان دریافتی مدیرعامل‌ها نیز به جای رسانه‌ها، در گپ و گفت‌های افشاگرانه یک مدیر دیگر فاش شود. اخیرا مشخص شده که امیرحسین فتحی در دوران حضور در استقلال، ماهانه 25 میلیون تومان حقوق دریافت کرده است. البته فتحی این ادعا را نپذیرفته اما سعادتمند حتما دلایل محکمی داشته که چنین ادعایی را به زبان آورده است. اگر این رقم صحت داشته باشد، فتحی در طول یک سال رقمی نزدیک به 300 میلیون تومان از استقلال گرفته است. ماجرا فقط به همین جا محدود نمی‌شود و این مدیر، از مزایای قابل توجهی نیز در استقلال برخوردار شده است. این باشگاه که همواره در محاصره بدهکاری‌های سنگین و نجومی بوده، علاوه بر پرداخت حقوق مدیران، اجاره خانه آنها را نیز پرداخت کرده است! در تمام دنیا، نمی‌توانید یک باشگاه فوتبال دیگر پیدا کنید که حتی پرداخت اجاره خانه مدیرانش را نیز بر عهده می‌گیرد. مگر آن‌که آن باشگاه نیز متعلق به فوتبال ایران باشد. علی خطیر که حالا داستان اجاره خانه‌اش بر سر زبان‌ها افتاده، بارها روبه‌روی دوربین‌های مختلف اصرار داشت که تنها به عشق خدمت به هواداران، در ایران مانده و همه زندگی‌اش در سوئیس است. همین مدیر اما هنوز هم در اطراف باشگاه استقلال دیده می‌شود و هر زمزمه‌ای در مورد این باشگاه، واکنش سریع او را به دنبال دارد. او حتی در انتخابات فدراسیون فوتبال نیز به عنوان نایب رییس ثبت‌نام کرده بود تا مشخص شود هدفش از بودن در فوتبال، تنها خدمت‌رسانی به استقلالی‌ها نیست!

روبه‌رو شدن با چنین عددهایی، به وضوح نشان می‌دهد که چرا خیلی‌ها برای حضور در کادر مدیریت استقلال و پرسپولیس، سر و دست می‌شکنند. این حضور ظاهرا امتیازهای فوق‌العاده‌ای به همراه دارد. به محض انتخاب یک چهره به عنوان مدیرعامل استقلال یا پرسپولیس، آن چهره به شهرت قابل توجهی دست پیدا می‌کند. شهرت اولین مزیت قرار گرفتن در این جایگاه است. طبیعتا این شهرت، با خودش اعتبار نیز می‌آورد. وقتی شما مدیرعامل چنین باشگاهی هستید، به راحتی می‌توانید فعالیت‌های اقتصادی مجزایی نیز انجام بدهید و وام‌های سنگین بانکی را نیز به راحتی دریافت کنید. در کنار همه این مزایای قابل توجه، شما این شانس را دارید که یک حقوق فوق‌العاده نیز به دست بیاورید و حتی ممکن است جماعتی روی سکوها، نام‌تان را فریاد بزنند. در نقطه مقابل اما آن‌چه شما به باشگاه ارائه می‌کنید، عملا در اندازه صفر است. فتحی در تمام دوران حضور در استقلال، هیچ آورده‌ خاصی برای تیم نداشت و تنها به میزان مشکلات آبی‌ها افزود. اخراج شفر و کناره‌گیری استراما، در دوران همین مدیر اتفاق افتاد. مدیری که هرگز نتوانست آرامش را در تیمش برقرار کند. با این وجود هرگز برای حقوق سنگین او در باشگاه، مشکلی به وجود نیامد. یک بار برای همیشه، باید مشخص شود که میزان دریافتی مدیران باشگاه‌های دولتی لیگ برتری چقدر است و این حقوق نجومی، بر چه اساسی برای آنها در نظر گرفته می‌شود. عملکردی که آنها ارائه می‌دهند، کوچک‌ترین نسبتی با حقوق دریافتی‎شان ندارد. مساله مهم‌تر، نحوه انتخاب این مدیران است. یک نفر به عنوان دندانپزشک وزیر، می‌تواند صاحب این جایگاه شود و یک نفر دیگر تنها به خاطر سابقه دوستی دیرینه با وزیر ورزش، مدیر یک باشگاه بزرگ می‌شود. طبیعتا تا زمانی که جنس انتخاب‌ها این‌طور باشد، مدیران پول‌های زیادی دریافت می‌کنند و کارهای بزرگی انجام نمی‌دهند.

در تمام دنیا، نمی‌توانید یک باشگاه فوتبال دیگر پیدا کنید که حتی پرداخت اجاره خانه مدیرانش را نیز بر عهده می‌گیرد. مگر آن‌که آن باشگاه نیز متعلق به فوتبال ایران باشد. علی خطیر که حالا داستان اجاره خانه‌اش بر سر زبان‌ها افتاده، بارها روبه‌روی دوربین‌های مختلف اصرار داشت که تنها به عشق خدمت به هواداران، در ایران مانده و همه زندگی‌اش در سوئیس است

با این روند مدیریتی در استقلال و پرسپولیس، اگر این دو باشگاه بدون مدیرعامل اداره شوند، اوضاع‌شان به مراتب بهتر خواهد بود. مشکل مهم این است که این مدیران، هرگز دلسوز تیم‌های تحت مدیریت‎شان نیستند. خودشان را در سود و زیان باشگاه نیز سهیم نمی‌دانند و هر اتفاقی که رخ بدهد، آنها تنها حقوق‌شان را دریافت می‌کنند. در نتیجه نباید انتظار داشت که چنین مدیرانی، خودشان را برای سرنوشت تیم به آب و آتش بزنند. در رفتار مدیران استقلال، نوعی بی‌تفاوتی محض دیده می‌شود. همین حالا پرسپولیس برای مدت بسیار زیادی مدیرعامل ندارد اما سه عضو هیات مدیره، همچنان بر سر یک گزینه به جمع‌بندی نهایی نرسیده‌اند. در استقلال نیز هر کسی که از مدیرعامل انتقاد کند، به سرعت در مسیر برکناری قرار می‌گیرد. البته که ساز و کار درستی برای مدیریت اصولی این باشگاه‌ها فراهم نیست اما تاسفبار است که مدیران به جای پول‌سازی برای این تیم‌ها، عملا خودشان برای این باشگاه‌ها هزینه می‌تراشند و خرج روی دست مجموعه می‌گذارند.